کتاب رهاورد خرد ( ترجمه تحف العقول)
کتاب رهاورد خرد، یکى از ترجمههاى تحفالعقول است که در سال ۱۳۷۷ ش کتاب ممتاز سال شناخته شده است. ترجمهاى دقیق و زیباست که متنى ادبى به شمار مىرود.
از تحف العقول ترجمههاى دیگرى نیز منتشر شده است؛ امّا ویژگىهاى ترجمه حاضر به شرح ذیل است:
۱- اغلب توضیحات و اشارات مفید و شرح حال اعلام و بعضى نکات مربوط به مقابله نسخههاى خطّى که به وسیله مصحّح در متن عربى آمده، به فارسى ترجمه شده است و همین نکات است که ترجیح لفظ یا تعبیرى بر لفظ و تعبیرى دیگر در ترجمه فارسى را تعلیل و توجیه مىکند.
۲- توضیحات و اشارات اضافى مترجم که به نوبه خود روشنگر پارهاى از نکات و دقایق متن است با علامت(- م.) در پابرگها آمده است.
۳- اشعار و ضربالمثلهاى فارسى برگرفته از این اندرزهاى گهربار، جابهجا مشخّص و در پابرگها قید شده است.
۴- بعضى از مطالبى که در مناجاتنامه و نیز اندرزهاى مسیحعلیهالسلام در تحفالعقول نقل شده، در ترجمه فارسى کتاب مقدّس، انجیلهاى چهارگانه پىجویى و نشانى داده شده است و گاه براى ارائه تفاوتهاى لفظى و مفهومى، عین عبارات انجیلى منظور نقل گردیده است.
۵- در ترجمه آیات قرآن مجید از ترجمه بلیغ و روان مترجم بهاءالدین خرمشاهى بهرهگیرى شده است؛ مگر در یکى دو مورد که زمینه مطلب یا تفسیر مفسّر در متن، لفظ و ترجمهاى دیگر را ایجاب مىکرد.
۶- در پابرگها حرف ن، نشانه اختصارى نهجالبلاغه و حرف ک، نشانه متن عربى اصول کافى و مراد از« دو کتاب»: الخصال و من لا یحضره الفقیه است.
۷- دو گیومه«» در متن فارسى نشانه تأکید و در پابرگها نشانه عبارت منقول از متن عربى است. تفاوت عبارت دیگر نسخههاى همین کتاب یا کتابهاى دیگر با متن، با علامت[] در متن و پابرگها مشخص شده است. علامت() نیز همه جا نشانه اضافات مترجم است.
مترجم با حوصله و دقت به ترجمه اثر اقدام نموده است. او حتى از ترجمه نسخههاى بدل، غافل نبوده و خواننده، صفحهاى را خالى از پانوشت نمىبیند. به واقع در پانوشتهاست که خوانند ناخودآگاه به دقت و تحقیق مترجم اعتراف مىکند. البته انصاف این است که در رهاورد خرد نیز اشتباهاتى رخ داده و حتى گاهى یک سطر از روایت و یا یک روایت از قلم افتاده است. در ادامه به چند مورد از ایرادات ترجمه ایشان اشاره مىشود:
۱ در حدیث« غُسْلُ الاْ ءَعیاد طَهُورء… و اتّباع السُنَّهِ» غُسل مصطلح به معناى« شستشو» گرفته است:« شستشو در عیدها پاک کننده…».
۲ عبارت:« وَیَرَى الظُّلمْ فَلا یُعَیِّرهُ»، چنین ترجمه شده: هر که بتواند ستمکارى را از ستم منصرف کند. در حالى که ترجمه دقیق و صحیح آن این است که: هر که ستم را ببیند و آن را نکوهش نکند.
۳ برخى از احادیثى که ترجمه نشده است:
« یا کُمَیْل! اَلْموءْمِنْ مِراهُ الْموءْمِن… حالَتَهُ»: ص ۱۶۶
« وَنَسَبَهم إلى الْفِسْقِ فَهُمْ فاسِقُونَ» ترجمه نشده است: ص ۱۶۷
« یا صاحبَ الْعِلْم اعْلَمْ… تعاقَبُ بِها»: ص ۵۲۵
« فهذا سبیلُ ما أفاءَ اللّهُ عَلى رَسولِهِ… رِکابء»: ص ۳۵۳
آقاى اتابکى بسیار تلاش کرده که معادلهاى فارسى براى کلمات و اصطلاحات اخلاقى و دینى بسازد و در این امر هم بسیار موفّق بوده است؛ ولى درباره بعضى از معادلها جاى تأمل وجود دارد که یک نمونه آن کلمه« آواره» براى« ابن سبیل» است. همانطور که مىدانیم آواره معناى بسیار گستردهاى دارد و ابن سبیل به مسافرى گفته مىشود که خرجى او تمام شده و در راه مانده است؛ چنانچه سفر او سفر معصیت نباشد و نتواند با قرض کردن یا فروختن چیزى خود را به مقصد برساند،
اگرچه در وطن خود فقیر نباشد، مىتواند زکات بگیرد. آیا هر آورهاى چنین شرایطى را دارد؟ کلمه« معافى» را که به معناى برخوردار از عافیت است، به رستگار ترجمه کرده است. چند مورد از این قبیل وجود دارد. البته هیچ کدام از این اشکالات از ارزش کار سترگ و ستودنى استاد اتابکى نمىکاهد.
منابع:
۱- مقدمه و متن کتاب.
۲- نگاهى به یک نقد، حسنزاده، صادق، مجله علوم حدیث، تابستان ۱۳۸۳، ص ۲۵۶