(بر هر يك از عناوين كليك كنيد تا زيرشاخههاي آن نمايش داده شوند.)
جلد اوّل:
خداوند عاشق ماسوي، و ماسوي عاشق اوست
بحث فلسفي علامه در حقيقت مطلقه مشيّت خداوند و يخلق الله ما يشاء
معني و مفاد ولايت خداوند اعتقاد طوائف مسلمانان دربارۀ اينكه خداوند نور آسمانها و زمين است.
مواردي كه در قرآن و اخبار، به انوار معنويّه، اطلاق نور شده است.
موارديكه در «نهج البلاغة» و اخبار، لفظ نور در نور معنوي آمده است
انسان كامل: كسي كه در او تمام شؤون آيۀ نور تجلّي دارد
روايات وارده در خلقت ائمّه عليهم السّلاماصل طينت ائمّه عليهم السّلام نور است
مبحث 3 و 4: خدا را ميتوان ديد
آيۀ: سَنُرِيهِمْ ءَايَـٰتِنَا فِي الآفَاقِ وَ فِيٓ أَنفُسِهِمْ
ضمير «أَنـَّهُ الْحَقُّ» بر ميگردد به مقدّر مأخوذ از «سَنُرِيهِمْ ءَايَـٰتِنَ»
خداوند در آيات آفاقي و انفسي ظهور دارد وليكن مردم در لقاي او شكّ دارند
قاعدۀ: لا يَعْرِفُ شَيْءٌ شَيْئًا إلاّ بِما هُوَ فيهِ مِنْهُ
امكان معرفت تامّه و لقاي حقيقيّۀ خدا براي مقرّبان درگاه وي
آيات سورۀ النّجم دلالت بر ديدار پيامبر، خدا را در معراج دارد
بحث علاّمۀ طباطبائي دربارۀ آيات سورۀ النّجم و روايات وارده در رؤيت پيغمبر، خدا را در معراج
لِي مَعَ اللَهِ وَقْتٌ لَا يَسَعُنِي فِيهِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ
هرچه غير خداست حجاب است، و تا حجاب هست معرفت تامّه حاصل نخواهد گشت
جَلَّ جَنابُ الْحَقِّ عَنْ أنْ يَكونَ شَريعَةً لِكُلِّ وارِدٍ
عظمت اوج عرفاني سيّد الشّهداء عليه السّلام، بيان وَ هُوَ بِالافُقِ الاعْلَي' ميباشد
مبحث 5 تا 8: خداوند عاشق ماسوي، و ماسوي عاشق اوست
تفسير آيۀ: يَـٰأَيـُّهَا الإنسَـٰنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَي' رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَـٰقِيهِ
«رسالۀ عشق» بوعليّ: خداوند و جميع موجودات امكانيّه صاحب عشق هستند
اثبات صدر المتألّهين ، سريان عشق را در جميع موجودات به وجه احسن
ردّ صدر المتألّهين بر شيخ الرّئيس دربارۀ عشق در بسائط غير حيّه
صدر المتألّهين: تعلّق عشق به جسم و جسمانيّات محال است
اتّصال واقعي ميان دو جسم محال است ؛ تعشّق ميان دو جسم محال است
اكتفا كردن به «دينُ العجائز» موجب خسران و ندامت و حسرت است
بهشت و دوزخ را مظاهري در جميع عوالم الهي موجود ميباشد
جابلقا مجمع البحرين الوهيّت و امكان ، و جابلسا تعيّن نشأۀ انساني است
جابُلْقا عالم مثال در مشرق ارواح ، و جابُلْسا عالم مثال در مغرب است
جمع آوردن مشارق و مغارب در قرآن اشاره است به عدم انحصار عوالم در عالم ظاهر
دوازده بار بايزيد را به جرم الحاد ، از بسطام بيرون كردند
تحريص و ترغيب به مكاشفات و تجلّيات و سَيَران به عوالم لطيفه
در راه وصول به معرفة الله ، اقتصار به مجرّد تقليد مستحسن نيست
مراد از « عَلَيْكُمْ بِدينِ الْعَجآئِزِ » امر به انقياد محض است نه نهي از تفكّر در معرفة الله
سالك پس از فناء در تجلّي ذاتي ، باقي به بقاء حقّ ميگردد
سلوك و رياضات ، بجهت استعداد يافتن براي جذبات الهيّه است
مشاهدۀ سالك آثار و احكام اسماء و صفات الهي را در نزد تحقّق به مقام واحديّت
شناخت خدا با صفات كلّيّه و ذات او محال است ؛ و فناء در هر دو ممكن
بيان حضرت حدّاد در كيفيّت برآورده شدن حاجتها در حال فناء