سرانجام انسان در هستي بايد اتصال به ذات بينهايت خداوند باشد.
موضوع كتاب: يادنامه عارف كامل مرحوم حاج سيدهاشم حداد (قدس سره)
مطالبي از كتاب:
• منظور از معرفت و شهود و لقاء، فناء در ذات اوست.
• حاج سيدهاشم برتر از ادراك مردم بود، او از جزئيت عبور كرده و به كليّت پيوسته بود.
• حاجتهاي مردم غالبا امور مادي است و ميخواهند وصلهاي به وصلههايشان اضافه كنند.
• مردم چرا مكاشفه ميخواهند؟ عالم سراسرش مكاشفه است.
• براي حركت به سوي خدا بايد به روايت"عنوان بصري"عمل كرد.
• در حوزههاي علميه بايد درس عرفان عملي تدريس شود.
• عذابهاي آسماني نتيجه ناسپاسي و بيحرمتي به حقايق دين است.
• عرفاي غير شيعه در طول تاريخ يا عارف نبودند يا تقيه ميكردند.
• در جامعه امروز ما امثال علامه طباطبائي و سيد جمال گلپايگاني ناشناختهاند چه رسد به شناخت حدادها.
بخش نخستين: مقدّمۀ تشرّف و توفيق ب����� محضر و ملازمت حضرت حدّاد
دو سفر پيادۀ حقير به كربلا در معيّت آية الله حاج شيخ عبّاس قوچاني
آية الله حاج شيخ عبّاس به نجف برگشتند و حقير خدمت حدّاد رسيدم
خواندن حضرت حدّاد داستان روستائي و گاو را از «مثنوي» در اوّلين ملاقات
نماز ظهر روز نيمۀ شعبان در منزل حدّاد ، و به امامت ايشان
كيفيّت خواب و خوراك مرحوم حدّاد در طول مدّت ماه رمضان
امر حضرت آقا به ملازمت و استفاده از محضر حضرت آية الله حاج شيخ محمّد جواد انصاري (قدّه)
اوّلين تشرّف حقير در نجف اشرف به محضر آية الله انصاري همداني (قدّه)
تشرّف به همدان و ادراك حضور و ملازمت آية الله انصاري (قدّه)
بناي توقّف حقير در طهران و ارتباط عميق با آية الله انصاري (قدّه)
معارضۀ رفقا بعد از رحلت آية الله انصاري بر عدم لزوم استاد
پنج دليل بعضي از مدّعيان ، بر عدم لزوم استاد در سير و سلوك إلي الله
پاسخ از «اشكال اوّل : عدم احتياج به استاد با وجود امام زمان عجّل اللهُ فرجَه»
پاسخ از «اشكال دوّم : تبعيّت از استاد ، پيروي از ظهورات نفساني اوست»
پاسخ از «اشكال سوّم : خداوند در انسان نيروي اتّ��ال به ملكوت را قرار داده است»
پاسخ از «اشكال چهارم : كفايت روح مرحوم آية الله انصاري در تربيت شاگردان»
پاسخ از «اشكال پنجم : استاد نداشتن مرحوم آية الله انصاري
مشكلات مرحوم انصاري ايشان را از پاي درآورد ، و در 59 سالگي رحلت نمودند
پاسخ آنانكه ميگويند : ذكر و ورد و فكر و رياضتهاي مشروعه غلط است
بدون استاد و مراقبه و ذكر و فكر و رياضتهاي مشروعه، سلوك جز پنداري بيش نيست
سرّ واقعي در اظهارات اشكال كنندگان ، اباء از هيمنۀ ولايت حضرت حاج سيّد هاشم بود
چند بار مظلوميّت حقير مشابه با مظلوميّت أميرالمؤمنين عليه السّلام بود
مجموع تلامذۀ آقاي حدّاد در ايران و عراق از بيست نفر متجاوز نبودند
صبر و تحمّل حدّاد در شدائد و امتحانات الهيّه ناگفتني است
اقتداء حضرت آقا در بعضي از نمازها بجهت تثبيت ايشان حقير را در قرائت و نفي خواطر
تشرّف به نجف اشرف در ايّام عيد غدير و مراجعت به كربلا براي اوّل ماه محرّم
قرائت حضرت حدّاد اشعار «مثنوي» را در غفلت عامّۀ مردم از عاشورا
اشعار مولوي و شاعر وارد به مردم حلب در مرثيۀ حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام
قرائت حضرت حدّاد ابيات عاشورا را گويا با جان و روح او خمير شده است
تشريح حضرت حدّاد وقايع عاشورا را همچون امام حسين عليه السّلام
مطالب حضرت حدّاد دربارۀ عاشورا مختصّ به حالات فناء ايشان در آن هنگام است
تشرّف حضرت حدّاد به سامرّاء و زيارت عسكريّين سلام الله عليها
بخش سومين: سفر دوّم حقير به أعتاب عاليات در سنۀ 1383 هجريّۀ قمريّه
غصب نيمي از منزل آقا حاج سيّد هاشم و انتقال ايشان به منزل اجاري
اختلاف حالات حضرت آقا در هنگام فوت سيّد محمّد و فوت بَيگم
نفس بچّه قابليّت محضه است و آثار خوب يا بد را اخذ ميكند و تا آخر عمر در وي ثابت ميماند
از جمله ادلّۀ تجربي و مشاهدۀ غير قابل تأويل عظمت روحي و اختيار وجداني أطفال
ادلّۀ شرعيّه بر اينكه عبادت اطفال حقيقي است نه تمريني
قضايا و احوالات سيّد حسن : جدّ حضرت حاج سيّد هاشم حدّاد
زادگاه ، و عمر شريف ، و رحلتگاه حاج سيّد هاشم موسوي حدّاد قُدّس سرّه
آقا سيّد حسن مَسقطي از زبان حضرت حاج سيّد هاشم حدّاد قُدّس سرّه
كيفيّت ارتحال مرحوم آقا سيّد حسن مسقطي ، و رسيدن خبر آن به مرحوم قاضي (ت)
آقا سيّد حسن مسقطي ، مصداق تامّ خطبۀ أميرالمؤمنين عليه السّلام دربارۀ متّقين است
لزوم تدريس اخلاق و عرفان و فلسفه و تفسير در حوزههاي علميّۀ شيعه (ت)
سفر حدّاد به نجف و تشرّف بحضور مرحوم قاضي در مدرسۀ هندي
تفسير حاج سيّد هاشم ، بازگشت حقيقت لعنت را در دعاي عَلْقَمه
كلام حدّاد : از اولياء خدا شرّ و ضرر و بدي تراوش ندارد ؛ همهاش خير محض است
كلام حدّاد : نفرين و لعنت اولياي خدا بر دشمنان ، نفعي است عائد به دشمنان نه به خودشان
دعاي «صحيفۀ سجّاديّه» مشابه با دعاي عَلقمه در لعن كفّار
بخش چهارمين: سفر سوّم حقير به أعتاب عاليات در سنۀ 1385 هجريّۀ قمريّه
سفر آية الله حاج سيّد ابراهيم خسرو شاهي ، و ملاقات با حدّاد قَدّس الله نفسَه
دعوت حقير آية الله حاج سيّد ابراهيم را به لزوم إدراك محضر آية الله انصاري (قدّه)
حربۀ واعظان غير متّعظ براي خرد كردن عرفا و عرفان ، رَمْي به تصوّف است
زهد و ورع آية الله آقا شيخ عبّاس طهراني محمّدزاده قدّس الله نفسَه
از نامۀ ايشان پيداست كه هنوز بعضي از مراحل سلوكي را در پيش داشتهاند (ت)
حاج سيّد هاشم حدّاد ، مافوق افق بود ؛ وي از جزئيّت به كلّيّت عبور نموده بود
حاج سيّد هاشم ، ظهور و مَظْهَر كلمۀ مباركۀ لا هُوَ إلاّ هُو بود
شرح مجالس حضرت حدّاد و كيفيّت تشرّف ايشان به حرم ، در مدّت توقّف در كاظمين
جريان حجّ بيت الله الحرام حضرت حاج سيّد هاشم قَدّس الله سرَّه
ورود آية الله زنجاني فَهري در مسجد الخَيف ، و ملاقات با آقاي حدّاد (قدّه)
بيان حدّاد كه : التزام به طاعات و تجنّب از معاصي بدون توجّه به خدا ، مجوسيّت محضه است
مراد حقيقي از احتياط در «وَ خُذْ بِالاِحْتياطِ في جَميعِ ما تَجِدُ إلَيْهِ سَبيلاً»
بيان حضرت حدّاد در حقيقت رَمْي جمرۀ عقبه ، و عظمت حضرت زهرا سلام الله عليها