إشكال اوّل: «أصالت و ابديّت دين إلهي و محدوديّت فهم بشري»
إشكال دوّم: «عظمت و تقدّم علوم اسلامي بر علوم امروزي»
آيات وارده در قرآن كريم كه بشر را تشويق به آموختن علم حكمت مينمايد
ضرر غرب در عدم توجّه به توحيد و معارف و اخلاق، بواسطه ترك فلسفه إلهي
قول به عدم احتياج به علوم عقليّه، همانند قول عمر: «حَسْبُنا كتابُ الله» است
بحث در إلهيّات و فلسفه مابعدالطّبيعة، ربطي به بحث در طبيعيّات ندارد
فلسفه مابعدالطّبيعة بر اساس قواعد ثابت منطقي است و طبيعيّات اثري در آن ندارد
اشكال وارد بر صاحب مقاله، در جدا كردن وظائف طبيعت از ماوراي طبيعت
علماءِ اسلام، برجسته ترين دانشمندان، و پدران علوم طبيعي هستند
جابر بن حيّان، ذوالنّون مصري و أبو زكريّاي رازي، پايه گذاران علم شيمي هستند
گفتار عبدالحليم جُندي در كتاب «الإمام جعفرٌ الصّادق» دربارۀ تأسيس آن حضرت علوم اسلامي را (ت)
عبدالحليم جندي: تمام علوم اصلي اروپا به امام جعفر صادق عليه السّلام منتهي ميگردد (ت)
إشكال سوّم: «اساس حوزههاي علميّه بر قرآن و عرفان است»
مطلب أوّل: مراد و مقصود از علمي كه در اسلام بدان توصيه شده است كدام است؟
إنّمَا الْعِلمُ ثَلاثةٌ: ءَايةٌ مُحْكَمَةٌ، أَوْ فَريضَةٌ عادِلَةٌ، أَوْ سُنَّةٌ قآئِمَة
علوم طبيعي، حسّي و خيالي بوده و در آنها اثري از تكامل نفس نيست
آلكسيس كارل: رهروان طريق دانش از پيش نميدانند به كجا كشانده ميشوند!
علّت تشكيل حوزههاي علميّه دينيّه، وصول به اهداف عاليه قرآن بوده است
علّت تأسيس دانشسراي عالي و دانشكدۀ إلهيّات و معقول و منقول، مبارزه با حوزۀ علميّه بود
مطلب سوّم: انتظار حوزه علميّه از مربيّان و گردانندگان آن چيست؟
علوم دينيّه بايستي براي راهيابي به عرفان خداوند باشد تا دل از انوار إلهي منوَّر گردد
لا يَحِلُّ الْفُتْيا لِمَن لا يَسْتَفْتِي مِنَ اللهِ عَزَّوجَلَّ بِصَفآءِ سِرِّه
علم مجازي همچون ناودانِ سوراخ است، و علم حقيقي همچون آب حيات
إشكال چهارم: «إعراض روشنفكران از مباني اسلامي، در اثر فرهنگ خارجي»
إشكال پنجم: «مجاز و استعارۀ قرآن، عين صدق و بلاغت است»
إشكال ششم: «تعدّي از ظهورات قرآن، إسقاط حجّيّت قرآنست»
تفسير «پرتوي از قرآن» جن زدگي را به بيماري صرع و يا ميكربي تفسير نموده است
تفسير و توجيهي كه براي «يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَـٰنُ مِنَ الْمَسِّ» نمودهاند
ناحيۀ اوّل: كشف پزشكي توان نفي علل ماوراء طبيعت، و يا مقابلۀ با ظاهر قرآن را ندارد
إشكال استاد علاّمۀ طباطبائي بر آنكه: استناد جنون به خدا إشكال دارد
گفتار صاحب تفسير «روح المعاني» دربارۀ مسّ شيطان، قريب به نظريّۀ علاّمه است
آيۀ «وَ مَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِن سُلْطَـٰنٍ» دليل بر عدم تخبّط انسان از مسّ شيطان نيست
ناحيۀ دوّم: قرآن ميگويد: انس و جنّ دو گروه با شعور و قابل خطاب و تفهيمند
انسان و جنّ، دو موجود مادّي و داراي پيامبر مشتركي از انسان هستند
به تمام افراد جنّ مثل انسان تكليف ميشود؛ و جهنّم و بهشت پاداش عمل است
مفسّر عاليقدر اسلام: علاّمۀ طباطبائي در شهرهاي عرب مشهورتر است از ايران
تعويذ رسول الله صلّي الله عليه وآله وسلّم به معوِّذتين و آية الكرسيّ
داستان إحضار جنّ توسّط آقاي بحريني در محضرحضرت علاّمۀ طباطبائي (قدّه)
مشاهدۀ آثار جنّيان در مشهد مقدّس توسّط آية الله حاج شيخ محمّد كاظم دامغاني
ناحيۀ سوّم: حجّيّت ظهورات قرآن بنابر ا صل عقلائي غير قابل ترديد