إشكال هفتم: «برهان علاّمۀ طباطبائي در استناد علل طبيعي به علل مجرّده»
كلام استاد علاّمۀ طباطبائي در وجود سلسله علل طوليّه بين خداوند و موجودات طبيعيّه
جهت اوّل: حقّانيّتِ حقّ، مشروط به پذيرش همگان و نداشتن مخالف نيست
كلام استوار، گفتاري است كه بر اصل برهان و اوّليّات پيريزي شود
قرآن براي حوادث، علل طبيعي قائل است و همه را مستند به خدا ميداند
قرآن، علل طبيعيّه را در تحت علل مجرّده و مستند به آنها ميداند
تمام امور و حوادث در تحت نظر و تدبير فرشتگان است به امر خداوند
أصناف فرشتگان مأمور به شؤون مختلف جهان، و تفسير «وَ النَّـٰزِعَـٰتِ غَرْقًا »
وجود ملائكه عنوان وساطت بين خدا و خلق را دارد، بدون منافات با استناد به علل مادّيّه
فرشتگان، واسطۀ محضه هستند؛ و در عمل هيچگونه استقلال و استكبار ندارند
بين وساطت ملائكه در تدبير امور و بين عبادت و تسبيح آنان تنافي نيست
معاونت فرشتگان در غزوۀ بدر، و در قضيّۀ افشاء سرّ رسول الله صلّي الله عليه وآله وسلّم
جهت سوّم: منطق قويم و مقدّمات برهاني شخص حكيم، براي همه الزام آور است
سرباز زدن از اصول عقليّۀ برهانيّه، اعتراف به جهالت و كوردلي است
إشكال هشتم: «منطق قرآن، حجّيّت عقل و يقين است نه فرضيّههاي وهمي»
إشكال صاحب مقاله بر علاّمۀ طباطبائي (قدّه) در حفظ ظاهر شرع و تقديم آن بر فرضيّههاي علمي
تجربيّات علمي، تكامل انواع را نشان ميدهد؛ نه تطوّر و تبدّلشان را
تئوريها تا با ادلّۀ مُتقنه به ثبوت نرسند فرضيّهاند نه قانون
حجّت خدا بر بندگان، پيغمبر است و حجّت در ميان بندگان و خدا، عقل
تتمّۀ روايت حضرت در أفضليّت عقل: ما عُبِدَ اللهُ بِشَيءٍ أفضَلَ مِنَ العَقلِ
شخص حكيم و واقعگرا، عقل و يقين را به فرضيّههاي غير برهاني نميفروشد
إشكال نهم: «فطرت، راه تكويني كمال؛ و أحكام فطري رسانندۀ به كمالند»
عدم فهم معناي فطرت و فطري بودن أحكام، در مقالۀ بسط و قبض تئوريك شريعت
تفسير آية: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا
تفسير علاّمۀ طباطبائي قدَّس اللهُ سرَّه، مراحل فطرت را در سنّت ديني
معني و مراد از فطرت بنابر تفسير حضرت علاّمۀ طباطبائي قدَّس اللهُ سرَّه، در بحث مستقلّ «الميزان»
مردم بر اثر عقائد مختلفه أحكام و سنّتهاي متفاوتي را پيريزي ميكنند
مراد از فطرت و اسلام و دين الله و سبيل الله، نزد علاّمۀ طباطبائي (قدّه)
أحكام شرع گرچه اعتباري هستند ولي بر اساس عقل و وصول انسان به كمال هستند
در سنّت تكوين و فطرت، هرگونه آميزش از غير طريق زناشوئي ممنوع است
ردّ فتواي مشهور مالكيّه، به آياتي است كه دربارۀ قوم لوط وارد شده است
«فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَ نَّي' شِئْتُمْ» دلالت بر جواز وطي زنان از غير محلّ تناسل ندارد
غيرت بر ناموس و محافظت زنان و حجاب بانوان، از احكام اوّليّه است
إفادات علاّمۀ طباطبائي در عموميّت مفاد «فَلَهُ مَا سَلَفَ وَ أَمْرُهُوٓ إِلَي اللَهِ»
لطائف آيات وارده در حرمت ربا به نظر آية الله علاّمة طباطبائي (قدّه)
بحث متين علاّمة طباطبائي (قدّه) در ملاك تشخيص أحكام فطرت و مسائل فطريّه
«تنبيهات»؛ تنبيه اوّل: وصول به جزئيّات أحكام فطرت براي عامّۀ بشر غير مقدور است