کتاب

کتاب تحف العقول ترجمه صادق حسن‌‏زاده

کتاب تحف العقول ترجمه صادق حسن‌‏زاده از جمله ترجمه‏هاى سلیس و روان این کتاب ارزشمند است. این کتاب با چاپى تقریباً نفیس و زیبا عرضه شده است.

بر این ترجمه اشکالات و ایرادهایى وارد است که در این مطلب به برخى از آنها اشاره مى‌‏شود:

مترجمان و محققان معمولاً پس از اتمام کار، در مقدّمه کتاب، به نحوه تحقیق، نسخه‏هاى مورد اعتماد، شیوه ترجمه، معرّفى کتاب و مؤلف و… مى‏پردازند؛ اما این کتاب وزین و مهم فاقد هر گونه مقدمه‌‏اى از سوى مترجم است.

بسیار بجا بود که مترجم- چنان که که مرسوم اهل ادب و ترجمه است- نام کتاب‏هاى مورد استفاده خویش را ذکر مى‏کرد.

از کتاب تحف‏العقول نسخ خطى زیادى در کتابخانه‏هاى ایران موجود است که در میان این آثار نفیس خطى، قدیمى‏ترین نسخه مربوط به مرکز احیاء میراث اسلامى است. با وجود این همه نُسخ خطى ارزشمند، مترجم و محقق کتاب از هیچ کدام از این نسخ یادى نکرده است.

اشکال دیگر این تحقیق و ترجمه، نداشتن پانوشت است. گویى محقق و مترجم محترم در اثناى این کار بزرگ به هیچ مشکل خاص، یا تفاوتى در نسخه‏هاى بدل و یا به هیچ مطلب تازه‏اى دست نیازیده است؛ البته در غالب مواردى که در بیانات معصومان، آیه‏اى از قرآن آمده است، ایشان نشانى آن آیه را ذکر کرده و در چند مورد نیز توضیح اضافى داده است؛ اما اولاً این توضیحات اضافى در کل کتاب کمتر از شمار انگشتان دست است.

انصاف این است که در ترجمه آقاى حسن‏زاده اشتباه‏هاى بزرگ، چندان که معنا را دگرگون سازد، بسیار کم و نادر است؛ اما همانند دیگر ترجمه خالى از اشکال هم نیست که در این جا به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

۱- خطبه اول امام على علیه‌السلام موسوم به« فى اخلاص التوحید»، ص ۱۰۴:

« کلّ قائمٍ بنفسه مصنوع و کلّ موجودٍ فى سواه معلول»:« هر چیزى که به ذات خود شناخته شود، شناخته شده است و هر چه به خود برپا نباشد، دیگرى‏اش پرداخته است».

و آن‏گاه در توضیخ خود- که بین دو قلاب آمده است، مى‏نویسد:« در بعضى از نسخه‏هاى تحف‏العقول و در نهج‏البلاغه به جاى« کل قائم بنفسه»،« کل معروف بنفسه» آمده که صحیح‏تر به نظر مى‏رسد و مطابق آن نیز ترجمه کردیم».

این بخش از کلام امام على علیه‌السلام در بسیارى از کتب حدیثى اعم از نهج‏البلاغه، عیون أخبار الرضاعلیه‌السلام، التوحید، الأمالى( مفید و طوسى)، الإحتجاج، بحارالأنوار، و همچنین در دیگر نسخه‏هاى تحف‏العقول با کلمه« مصنوع» آمده است. مترجم در فراز گزینه‏اى جمله فارسى خود مصنوع را نیز معروف فرض کرده و« شناخته شده است»، ترجمه کرده است. این ترجمه با روح کلام حضرت بیگانه است و از یک بحث عمیق توحیدى فرسنگ‏ها فاصله دارد. در ترجمه فراز دوم حدیث، عبارت« کل موجود فى سواه» را مترجم به« هرچه به خود برپا نباشد»، ترجمه کرده است، در حالى که ترجمه آن بایستى چنین باشد:« هر آنچه در چیز دیگرى( یا به چیز دیگر) غیر از خود قائم و پا برجا باشد».

۲- سخنان امام صادقعلیه‌السلام تحت عنوان« صفه الخروج من الایمان»، ص ۵۹۴:

« و قل ما یلبث الإنسان على ضلاله حتى یمیل بهواه إلى بعض ما وصفناه من صفه»:« کم باشد که انسان در گمراهى گام بردارد و هواى نفس، او را متمایل به بعضى از آنچه وصف کردیم، نسازد».

مترجم محترم« لَبِثَ» را به معناى« گام برداشتن» دانسته، در حالى که« لَبِثَ» به معناى توقف، درنگ و ایستادن است و در هیچ یک از کتب لغت چنین معنایى براى آن درج نشده است. طبق ترجمه آقاى حسن‏زاده حرکت کردن در گمراهى و گام برداشتن در این راه موجب خسارت و… مى‏شود و طبق فرمایش امام صادقعلیه‌السلام حتى درنگ در گمراهى نیز جایز نیست.

۳- در کلمات قصار امام صادقعلیه‌السلام، ص ۶۶۴:

« إن اللّه قد جعل کل خیر فى التَّزجِیَه»:« به راستى که خداوند هر خیرى را در« آهستگى» نهاده است».

به راستى این« آهستگى» چیست که خداوند در آن هر خیرى را نهاده است؟ آهستگى صدا، آهستگى در راه رفتن و… آیا معناى این عبارت براى خواننده روشن است؟!!

استاد على‏اکبر غفارى در پانوشت کتاب تحف‏العقول، چاپ انتشارات اسلامى، کلمه« التزجیه» را چنین معنا نموده است:« تزجیه» به معناى کار آسان، آسان بخشى، کار انجام گرفتنى و رفق و مداراست و نه« آهستگى» و در واقع ترجمه روایت امام صادقعلیه‌السلام چنین خواهد شد:« به راستى که خدا هر خیر و صلاحى را در رفق و مدارا نهاده است».

از جمله ایراداتى که بر این ترجمه گرفته شده، آن است که از ترجمه آقاى اتابکى استفاده شده و تنها برخى از لغات ادیبانه و جمله‏بندى ایشان تغییر یافته است. آقاى اتابکى در ترجمه متون ادبى عربى، زبردستى خویش را با ترجمه این کتاب با عنوان« رهاورد خرد» و بسیارى از کتب دیگر نظیر کتاب وزین وقعه صفین، با عنوان پیکار صفین، به اثبات رسانده است و لذا در این که به عنوان منبعى مورد استفاده مترجم بوده است، شکى نیست؛ اما ادعاى این محقق که بر اثبات آن در انتهاى مقاله‏اش شواهدى را نیز ذکر کرده سخنى بزرگى است که خود مترجم در ضمن مقاله‏اى در مقام پاسخ به آن برآمده است.

منابع:

۱- مقدمه و متن کتاب.

۲- نگاهى به یک ترجمه، غلامعلى، مهدى، مجله علوم حدیث، پاییز ۱۳۸۲، ص ۱۶۳ و بعد.

۳- نگاهى به یک نقد، مجله علوم حدیث، حسن زاده، صادق، تابستان ۱۳۸۳، ص ۲۵۶ و بعد.

 

گردآوری شده توسط سایت پرمطلب > کتابشناسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا