کتاب نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا
نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا، کتابى است به زبان فارسى، از جواد سلیمانى، در باره قیام امام حسین علیهالسلام که به انگیزه احیاى گزارشهاى معتبر و مستند و دست اول در باره سیره عملى اهل بیتعلیهالسلام نگاشته شده است.
این کتاب، ترجمه کتاب« وقعه الطف لأبى مخنف»، جمعآورى شده توسط محمد هادى یوسفى غروى، است. استاد یوسفى، به هدف در دسترس قرار دادن مطالب کتاب مفقود شده« مقتل الحسین»، نوشته ابو مخنف، لوط بن یحیى، دست به استخراج مطالب مزبور از تاریخ طبرى و مقایسه و تطبیق آن با دیگر منابعى که از ابو مخنف نقل کردهاند، زده است.
ساختار
کتاب، با مقدمه نسبتاً مفصلى از مترجم آغاز شده است. مترجم، در این اثر تنها به ترجمه عبارات متن بسنده نکرده و مطالب سلسلهوار را که در متن اصلى فاقد فصلبندى است، در هشت فصل دسته بندى کرده است.
گزارش محتوا
مترجم، در مقدمه، به این نکته اشاره مىکند که محدثین و علماى شیعه در قرنهاى آغازین تاریخ اسلام، به خاطر نجات دادن احکام و اعتقادات شیعه از خطر نابودى و تغییر و تحریف، تمام همّ خویش را مصروف جمعآورى و حفظ و حراست از احادیث اهل بیتعلیهالسلام و بحث و بررسى پیرامون اسناد و شناسایى راویان آنها نموده و فرصت ثبت و ضبط اخبار تاریخى مربوط به زندگى اجتماعى و سیاسى و اقتصادى امامان شیعه را نیافتهاند.
جز شیخ مفید که از بین محققین متقدم شیعه به زندگى سیاسى و اجتماعى اهل بیتعلیهالسلام پرداخته و به ضبط آنها همت گماشته، غالب مورخینى که اخبار مربوط به اهل بیتعلیهالسلام را گزارش کردهاند به دلیل گرایشهاى غیر شیعى، یا انگیزهاى براى نقل همه حقایق عبرتآموز حیات آن بزرگواران نداشته و یا داعى براى کتمان و تحریف آنها داشتهاند.
اگر چه علماى رجال شیعه، همچون کشى و نجاشى و شیخ طوسى در مورد مذهب ابو مخنف سکوت کردهاند، اما شیخ طوسى وى را از اصحاب ائمهعلیهالسلام شمرده و نجاشى منقولات او را اطمینانبخش دانسته و او را شیخ محدثین و راویان کوفه خوانده است.
از ارزشمندترین آثار ابو مخنف کتاب« مقتل الحسین» است که به فرموده علامه تسترى، صحیحترین مقتل ابى عبد اللهعلیهالسلام به حساب مىآید. وى، این کتاب را تقریباً هفتاد سال پس از واقعه عاشورا؛ یعنى در دهه صد و سى هجرى نوشته است و ازآنرو که خود، جزو اهالى کوفه، مرکز اخبار فاجعه عاشورا بوده است، غالباً حوادث را با یک و یا حد اکثر با دو واسطه نقل نموده است. مقتل او که توسط شاگردش هشام بن محمد کلبى روایت شده است، همواره منبعى مستند و موثق و اطمینانبخش براى محققین و مورخین اسلامى بوده و در کتب خویش از آن نقل مىکردهاند، امّا متأسفانه این کتاب در گذر زمان مفقود گردیده و اکنون هیچ نسخهاى از آن در دست نیست و اهمیت و اعتبار آن موجب گردید که مورخین متأخرى که به مقتل ابى مخنف دسترسى داشتهاند، بسیارى از روایات این مقتل را در آثار خویش نقل کنند. طبرى( متوفاى ۳۱۰ ق)، در کتاب« تاریخ الامم و الملوک» و پس از او ابو الفرج اصفهانى( متوفاى ۳۵۶ ق)، در کتاب« مقاتل الطالبیین» روایات مقتل ابى مخنف را همراه با ذکر اسناد آن نقل نمودهاند. بعد از ابو الفرج، شیخ مفید( متوفاى ۴۱۳ ق)، در کتاب« ارشاد» عین روایات طبرى را با تفاوت ناچیزى در الفاظ و عبارات و در برخى موارد با همان ترتیب و به نقل از همان راوى مذکور در روایت تاریخ طبرى، آورده است که این خود شاهد گویایى است بر اینکه شیخ مفید نیز همچون طبرى در نگارش بخش مربوط به زندگى امام حسینعلیهالسلام از مقتل ابى مخنف استفاده کرده، ولى به دلیل حذف اسناد روایات، نامى از ابى مخنف به میان نیاورده است.
پس از مفقود شدن نسخه اصلى مقتل ابى مخنف، هر از چند گاهى بعضى از فضلا و نویسندگان تلاشهایى را در جهت جمعآورى روایات مقتل ابى مخنف انجام داده و پارهاى از اخبار مقتل ابى مخنف را از آثار مورخین پس از او، گزینش کرده و بهصورت غیر مستند و ناقص و گاه تحریف شده و یا آمیخته با گزارشهاى راویان دیگر منتشر مىکردند، ولى کاستىهایى چون عدم ذکر اسناد، آمیختن گزارشهاى ابى مخنف با اخبار سایر راویان و یا حتى تحریف و تغییر، از اعتبار علمى آنها کاست. تا اینکه محمد هادى یوسفى غروى، پس از کوششى فراوان و با روشى علمى، ابتدا روایات مقتل ابى مخنف را از تاریخ طبرى استخراج نموده و سپس منقولات طبرى را با آنچه که شیخ مفید و ابو الفرج و سبط ابن جوزى از مقتل ابى مخنف نقل کرده بودند، تطبیق نموده و پس از یک مقایسه تطبیقى بین این چهار منبع آن را با مقدمهاى محققانه پیرامون معرفى ابى مخنف و واسطههایش در نقل حوادث و با پاورقىهاى ارزشمند و رهگشا تحت عنوان« وقعه الطّف لأبى مخنف» به انجام رساند.
ترجمه حاضر برگردان فارسى متن آن کتاب مىباشد که با رعایت امانت و استفاده از نزدیکترین واژههاى معادل، زیر نظر محقّق کتاب به پایان رسیده و تا آنجا که رعایت امانت در ترجمه اجازه مىداده، مطالب آن به فارسى روان برگردانده شده است.
مترجم، متذکر شده است که آنچه از مقتل ابى مخنف در تاریخ طبرى نقل گردیده، بر اساس شیوه مرسوم تاریخنگارى در قرون اولیه تاریخ اسلام، بهصورت نقل اخبار مجزا از یکدیگر بوده است، در حالى که امروزه این شیوه پسندیده نیست و مطالعه آن براى خوانندگان ملالآور مىباشد؛ ازاینرو، محقق محترم کتاب، اسناد را از متن حذف و در پاورقى درج نموده و با توجه به زمان و مکان وقوع حوادث، اخبار طبرى را دستهبندى و منظم نموده و کتاب را بهصورت یک گزارش همآهنگ و مرتب و منظم از نهضت امام حسینعلیهالسلام درآورده است، بنا بر این، اگر در اخبار منقول طبرى جابهجایىهایى صورت پذیرفته و گاه بخشى از یک خبر به دنبال قسمتى از خبر دیگر ذکر گردیده، با عنایت و بصیرت بوده است، نه سهو و نسیان.
مترجم، هر گاه مطالبى را به جهت توضیح و روشن شدن عبارت، به متن افزوده است، به جهت رعایت امانت در داخل[] آورده ا ست.
متن کتاب از روایات ابى مخنف که در تاریخ طبرى نقل شده ترتیب یافته، سپس در پاورقى، با منقولات سه کتاب ارشاد و مقاتل الطالبین و تذکره الخواص تطبیق گردیده است و موارد اختلاف با عباراتى چون« با کمى تغییر و تفاوت»،« با اندکى جابهجایى و حذف» تذکر داده شده است.
عناوین فصول هشتگانه کتاب عبارت است از:
۱ امام حسینعلیهالسلام در مدینه.
۲ امام حسینعلیهالسلام در مکه.
۳ حوادث کوفه پس از ورود مسلم.
۴ خروج امام حسینعلیهالسلام از مکه.
۵ منازل و حوادث بین راه مکه به کوفه.
۶ از سوم محرم تا شب عاشورا.
۷ وقایع شب عاشورا.
۸ حوادث روز عاشورا.
وضعیت کتاب
در انتهاى اثر، فهرست اعلام آمده است و براى سهولت رجوع خواننده به آدرسهاى مندرج در پاورقى، مشخصات دقیق زمان و مکان و مرکز نشر منابع و مآخذ در فهرست منابع ذکر شده است.
منبع: مقدمه و متن کتاب.