ترجمه اصول کافى، مصطفوى
پرمطلب : ترجمه اصول کافى، تالیف ثقه الاسلام کلینى که توسط آقاى حاج سید جواد مصطفوى، ترجمه و شرح گردیده است. وى این شرح را در سال ۱۳۴۴ ق به زبان فارسى به پایان رسانیده است.
مقایسه ترجمه مصطفوى و کمرهاى
با توجه به مقدم بودن ترجمه کمرهاى بر این ترجمه، مصطفوى از آن ترجمه اثر پذیرفته و حتى صفحه پردازى کتاب مصطفوى هم همانند کتاب کمرهاى است. شرح مصطفوى، مختصرتر از کمرهاى است و ترجمه وى روانتر و گویاتر. برابرى این دو ترجمه، چنان است که گویى مترجم دوم، ترجمه پیشین را اصل قرار داده و آن را اصلاح و روانتر کرده و شرحهایى را که طولانى و زاید دیده، حذف و یا مختصرتر کرده است. البته شرح ترجمه دوم از فیض کاشانى نقل شده و گاه عین عبارات مجلسى است که مترجم پیشین در ترجمهاش آورده است.
ساختار و گزارش محتوا
متن عربى این کتاب با نسخه اصول کافى که جناب آقاى علىاکبر غفارى با نسخه علامه مجلسى و شیخ حر عاملى اعلى الله مقامهما مقابله و تصحیح شده است.
کتاب حاضر با مقدمهاى از مترجم محترم درباره اهمیت و ارزش کتاب کافى و چرا این کتاب توسط ایشان نوشته شده، آغاز گردیده است. همچنین از شخصیت و آثار مولف، مطالبى عنوان گردیده است. بعد از مقدمه، کتاب اصول کافى آورده شده که در هر صفحه، بالاى آن متن عربى و در پایین ترجمه و شرح آورده شده است.
مترجم مىگوید: ترجمه کتاب حدیثى؛ مانند کتاب شریف کافى کار مشکلى است که بر اهل فن پوشیده نیست، خصوصا اگر مترجم در عین این که می خواهد مطالب متن را با تمام جزئیات و خصوصیات آن در قالب الفاظ فارسى بریزد، سعى و کوشش در روانى و سلیس بودن آن نیز داشته باشد، که راستى کار دشوارى است، و این بنده تا آنجا که در خور وقت و حوصلهام بود به توفیق خداى منان تمام این جهات را در نظر گرفتم. ضمنا باید تذکر دهم که در شرح و توضیح احادیث بیشتر از کتاب مرآه العقول مجلسى( ره) و گاه نیز از کتاب وافى فیض( ره) استفاده، و در برخى جاها از کتاب دیگر اقتباس گردید: و به جز- چند جاى معدود هر جا مطلبى از این کتابها نقل کردیم با نام بردن مؤلفین محترم مشخص شده است.
این شرح و ترجمه، داراى روش و خصوصیات زیر است:
۱- در احادیثى که روشن و واضح به نظر رسیده، به ترجمه تنها اکتفا شده است.
۲- روایات و احادیثى که مجمل و مبهم بوده، توضیح دادهایم و آن توضیح را غالبا از همان چهار شرح انتخاب کرده و در بین هلالین( پرانتز) یا تحت عنوان توضیح نوشته است.
۳- کلمات و جملاتى که نسخه بدل داشته و یا آن که متحمل چند معنى بوده است، نسخه و احتمال زائد را میان این علامت[] قرار داده است.
۴- به روایاتى که مضامینش براى مسلمین پاکدل و بىآلایش و راسخ، قطعى و روشن بوده و براى کسانى که اطلاع دینى کمترى دارند؛ ولى هنوز براى دستورات دینى دنبال دلیل می گردند، استدلال شده است؛ ولى سعى شده که استدلالها به قرآن و حدیث متّکى باشد و از طریقه و مذاق اهل بیت عصمت خارج نباشد.
۵- شماره مسلسل احادیث را هم ده بده گذاشته تا با کتاب فهرست الفاظى که براى اصول کافى نوشته منطبق باشد.
۶- هر گاه حدیثى از لحاظ مضمون مناسب حدیث گذشته بوده است، به همان شماره مسلسل عطف داده است.
۷- مطالب را با سطحى هر چه نازلتر و قلمى هر چه سادهتر بیان کرده، مگر در مواردى که از ذکر اصطلاحات ناگزیر بوده، مانند بیشتر مباحث توحید.
سبک و اسلوب نگارش
به عقیده مترجم در میان پنجاه تألیفى که درباره کتاب کافى شده است، از لحاظ شرح و توضیح مطالب و حلّ مشکلات و استدلال بر مطالب نظرى آن چهار شرح امتیاز و شهرت دارد:
۱- شرح صدر المتألهین، معروف به ملاصدراى شیرازى است که چاپ شده، آن مقدار ۵۰۰ حدیث از اصول کافى است و طبق مذاق آن مرحوم احادیث و اخبار با عینک فلسفه و عرفان ملاحظه شده است.
۲- کتاب وافى تألیف ملامحسن فیض کاشانى شاگرد صدر المتألهین است که یکى از کتب اربعه متأخره محسوب مىشود و احادیث را از نظرى نزدیک بنظر استادش بیان میکند.
۳- کتاب مرآه العقول علامه مجلسى( ره) متوفى بسال ۱۱۱۱ که شاید متأخرترین شرح چاپ شده عربى اصول کافى و در نتیجه کاملترین آنها باشد. و احادیث، بیشتر از نظر افکار فقهاء و محدثین بیان و توضیح شده است.
۴- شرح ملا صالح مازندرانى متوفى به سال ۱۰۸۰ است.
مترجم فقط برگزیده کلمات این چهار شرح را انتخاب و اختصار کرده است و به فارسى ترجمه نموده و در مواردى به اقتضاى تغییر محیط و زمان با وجود اعتراف به استحکام پایهگذارى ایشان، سبک توضیح و استدلال را تغییر داده و یا توضیح و استدلالى را که آنها نگفته و لازم بوده و اگر احیانا نظرى بر خلاف انظار آن بزرگان داشته با کمال احترام تذکر داده است.
منابع: متن و مقدمه کتاب و کتاب تحفه الاولیاء