جلسه ۳۶ درس خارج فقه، مبحث حج

موضوع: استطاعت

سخنران حضرت آیت اللـه حاج سیّد محمّد محسن حسینی طهرانی – تاریخ: ۱۰ ذی القعده الحرام ۱۴۲۹ ه.ق

[button color=”orange” size=”small” link=”http://file.pormatlab.com/kimiyasaadat/haj036.mp3″ icon=”” target=”false”]دریافت صوت[/button]

[button color=”red” size=”small” link=”http://file.pormatlab.com/kimiyasaadat/haj036.pdf” icon=”” target=”false”]دریافت متن[/button]

 

چکیده:

۱- در بحث واجب مطلق ومشروط وتعلیق طلب بر شرط وقید،   مولا ممکن است لحاظهای مختلفی داشته باشد  وبر أساس هر کدام از این لحاظها کیفیت طلب مشخص شود مثال : إن جائک زید فأکرمه، الف: تاره مولا مجیئ را قید برای إکرام بیاورد، با تحقق مجیئ وجوب إکرام تنجز پیدا میکند، أما مکلف نسبت بتحصیل مقدمه ویا إنتفاء مقدمه وظیفه ای ندارد، چون: إن جائک زید فأکرمه نسبت بتحصیل و یا إنتفاء مقدمه ساکت است، این همان واجب مشروط است. ب: تاره لحاظ مولا وجوب طلب است در صورت تحقق قید، أما از نحوه و کیفیت أمر مولا مکلف می فهمد که می تواند موانعی إیجاد کند تا شرط و قید تحقق پیدا نکند، مثال: إن جائک زید فأکرمه  مجیئ عنوان مشیر دارد به غربت زید (مثلا در قم) ثمره اش در اینجا روشن می شود که می تواند بدوستان خود (در طهران مثلا) بگوید زید را در آنجا نگهدارید، در اینصورت دست مکلف باز است، ج: تاره در عین اینکه وجوب معلق بر شرط است أما مکلف موظف است خود در تحصیل شرط إقدام کند و مقدمه را تحصیل کند،البته این در صورتی است که شرط در إختیار مکلف باشد و قدرت بر إتیان آن داشته باشد، مثال: صل مع الطهاره، صل مستقبل القبله، یا أیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلوهوأنتم سکاری، همه این شروط و قیود در إختیار مکلف هست، و مکلف نمی تواند بگوید چون من طهارت ندارم و یا الآن مستقبل القبله نیستم پس وجوب صلوه از من برداشته شده، بلکه همه این قیود در إختیار مکلف هست و باید آن را تحصیل کند، (بعضی از این خارجی ها بإین آیه (لاتقربو الصلوه ) إستدلال می کنند بر عدم وجوب نماز، مثلا هر وقت سر حال بودیم و مست نبودیم نماز می خوانیم و نماز در إختیار ماست)

۲- ازمطالب گذشته معنی إطلاق و شرط روشن شد، چنانچه قید در إختیار مکلف بود واجب مطلق است، و چنانچه خارج از إختیار او بود واجب مشروط است.

۳- باتوجه به مطالب فوق از آیه (ولله علی الناس حج البیت من استطاع إلیه سبیلا) می فهمیم مراد از وجوب حج، إطلاق است، و قید إستطاعت قید عقلی نیست چون مولای حکیم طلب خود را متوجه إنسانی که قدرت بر حرکت ندارد و روی زمین خوابیده و أمثال او نمی کند.

۴- نتیجه: این قدرت (استطاعت) در إختیار مکلف است و باید آنرا تحصیل کند، ولی لازم نیست همان سال اول بلوغ حج برود أما از همان سال اول بلوغ باید شرائط مالی و غیره را فراهم کند و شروع به پس انداز نمودن بنماید تا وجوب بر او تنجز و فعلیت پیداکند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن