جلسه ۴۲ درس خارج فقه، مبحث حج

موضوع: استطاعت

سخنران حضرت آیت اللـه حاج سیّد محمّد محسن حسینی طهرانی – تاریخ: ۴ ذی الحجه الحرام ۱۴۲۹ ه.ق

[button color=”orange” size=”small” link=”http://file.pormatlab.com/kimiyasaadat/haj042.mp3″ icon=”” target=”false”]دریافت صوت[/button]

[button color=”red” size=”small” link=”http://file.pormatlab.com/kimiyasaadat/haj042.pdf” icon=”” target=”false”]دریافت متن[/button]

 

چکیده:

۱- مقدمه واجب (و یا قید و شرط) در واجب مطلق و مشروط: تاره خود

مقدمه (و یا قید و شرط) نزد مولی مطلوبّیت بالذّات دارد، این واجب مشروط است، مثل صلوه فی حال الطّهاره، که در صورت وجود نجاست

وجوب بإزاله نجاست تعلق می گیرد. و تاره مقدمه (و یا قید و شرط) نزد مولی مطلوبیت بالذات ندارد این واجب مطلق است، همانند إصعدعلی السطح، حال با نصب سُلَّم و نردبان باشد یا هر وسیله ای دیگر.

۲- وجوب إزاله نجاست بر دو رکن پایه گذاری شده: الف- اصل وجود نجاست ب- علم به حکم نجاست. (هر موضوعی گاهی با تحقق أمر واحد محقق می شود و گاهی از چند امر محقق می شود.) لذا در باب وجود إزاله نجاست چنانچه علم به نجاست پیدا کند ولی حکم را نداند، صلوه صحیح است. و همین طور به عکس حکم نجاست را بداند ولی علم به اصل نجاست در لباس و بدن ندارد، باز هم صلوه صحیح است. و اما فرض سوم، علم به هر دو موضوع دارد اما نسیان عارض شود، مقتضای قاعده نماز باطل است. و فرض چهارم عکس فرض سوم: خیال کرده باشد که بدن یا لباس نجس است و نماز خوانده باشد و بعد از نماز متوجه شود نجاستی در کار نبوده و اشتباه کرده، نمازش باطل است. منتها بطلان نماز از نقطه نظر تجرّی است و الا باید نمازش صحیح باشد چون دو رکن تواماً متحقق نشده است. (وجود اصل نجاست متحقق نشده) و علت بطلان صلوى عدم تَمشّی قصد قربت با وجود تجرّی است.

۳- در صورتی که مقدمه دخالت در إنبعاث مولی داشته باشد، چنانچه مقدمه حاصل نشود، أصل وجوب تحقق پیدا نخواهد کرد. این معنای واجب مشروط است. مانند عدم نجاست لباس یا بدن، که دیگر وجوب إزاله نخواهد آمد. و یا وجوب دفن میت که وقتی استقرار پیدا می کند که میتی در کار باشد. و یا صلوه آیات نسبت به خسوف و کسوف و یا وجوب حج نسبت به تخلیه سرب و امنیت.

۴- علما ما در تقریرات در رابطه با واجب مشروط تعابیر مختلفی دارند، مثل: واجب مشروط یعنی عدم حصول مقدمه و یا شرط. در این تعبیر باید تأمل کرد آیا صرف حصول و عدم حصول مقدمه، واجب مشروط می شود؟ آن چیزی که باید مورد توجه باشد مطلوبیت ذاتی مقدمه است برای مولی. چنانچه آن مقدمه مطلوبیت ذاتی داشت واجب مشروط می شود مانند وجوب إزاله نجاسه نسبت به صلوى و چنانچه مقدمه مطلوبیت ذاتی نداشته باشد واجب، مطلق می شود.

۵- تاره واجب، مطلق است منتها مولی این تکلیف را در شرائط و کیفیت و شکل خاصی می خواهد. در عین حال مطلوب بالذات مولی این مقدمات نیست، بلکه مطلوب، خود حکم و واجب است، مانند: اصعد علی السطح، مطلوب بالذات صعود بر سطح است در شرائط امروزی چه با سُلَّم باشد یا دیگر وسائل. (گرچه می دانیم مولی رضایت به شرائطی که سبب تعرّض به حریم همسایه و یا شکستن دست و پای ما بشود ندارد). اما وسیله صعود مطلوبیت ندارد، این مقدمه وجودیه است. (توجه: این مطالب که عرض می شود کلید مسائل و مطالب هست لذا باید تأمل شود) توجه مولی به شرائط خاص و کیفیت و شکل خاص مطلوبیت بالعرض دارد و این در اختیار مکلف است.

۶- تارى مولی شرائط خاص می گذارد و برای آن، مطلوبیت ذاتی قائل است و از اختیار مکلف خارج می باشد در اینحالت واجب، مشروط می شود. همانند صلوى آیات نسبت به خسوف و کسوف و غیره که خود اینها مطلوبیت ذاتی دارند و از اختیار مکلف هم خارج است و تا وقتی خسوف و کسوفی نشود صلوى آیات واجب نمی شود و مکلف وظیفه ندارد که به شهری که (مثلا زلزله خیز است) سفر کند تا صلوه آیات بر او واجب شود. اما در مثال صلوه در بیابان که قبله را نمی شناسد به چهار طرف نماز خواندن، مطلوب بالذات مولی نیست، بلکه این مقدمه وجودیه است و حتی اگر شارع نگوید عقل، ما را جهت خروج از ذمه و الزام شارع وادار به این عمل می نماید.

۷- و اما واجب مطلق که گفتیم مطلوب بالذات مولی صعود علی السطح است آیا در تحصیل مقدمات صعود موظف و مکلف هستیم؟ جواب: آری، چون در اختیار مکلف است و باید أمر مولی تحقق پیدا کند.

۸- این مواردی که با این کیفیت عرض شد در کتب ذکر نشده است.

۹- با توجه به مطالبی که ذکر شد روشن می شود که در آیه “و لله علی الناس حج البیت من استطاع” تعلیق حج بر استطاعت از باب مطلوبیت بالعرض است، حتی اگر ذکر هم نمی کرد این استطاعت وجود داشت چون کسی که قدرت ندارد تکلیف هم ندارد نتیجه: وجوب حج اطلاق دارد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن