تصحیح روشها و سنّتهاى جاهلى توسط ادیان الهى
از جمله مسائلى که به عنوان سنّت و سیره در زندگى بشر همواره جایگاه خاصّ خود را داشته است، مسأله یادبودها و استمرار خاطرهها و قضایاى تاریخى است که چه در قالب فرح و سرور و یا حزن و اندوه، بدان اشتغال ورزیده است و با انجام مراسمى از نسیان و غفلت آن جلوگیرى مىنماید؛ و صد البتّه تا این واقعه تاریخى جاذبه و ویژگى براى انسان نداشته باشد دلیلى بر استمرار و تکرار یاد و خاطره آن وجود نخواهد داشت.
و در واقع آنچه علّت و داعى انسان به سوى احیاى ذکر و خاطره آن واقعه و حادثه است همان تعلّق نفسانى او و ذهنیّتى است که با خود دارد و در مواقع مختلف در صدد بروز و ظهور آن برمىآید؛ و الّا آن واقعه و پدیده گذشته که گذشته، و سالها از وقوع آن مىگذرد و هیچ ارتباطى با انسان نخواهد داشت.
مادرى که به یاد عزیز از دست رفتهاش هر سال بر سر خاک او حاضر مىشود و مجلسى جهت احیاى نام و یاد او برپا مىدارد بدان جهت است که همواره وجود مثالى و صورى فرزندش را همراه خود و در نفس خود دارد و نمىتواند آن را از خود جدا کند و پیوسته با یاد و خاطره او دلخوش و مأنوس مىباشد؛ و همینطور است احیاى افتخارات و ارزشهاى ملّى و دینى یک جامعه.[۰]
تصحیح روشها و سنّتهاى جاهلى توسط ادیان الهى
ادیان الهى از آنجا که وظیفه رشد و ارتقاى نفوس بشر را به سوى کمالات و حقایق عالیه و راقیه دارند، سعى و کوشش آنها در تصحیح روشها و سنّتهاى مردم جاهلى است که با روش ناپسند و نامتناسب خود بدان خو کردهاند و بر آن پایدار و مستمر مىباشند.
در زمان جاهلیّت، عرب جاهلى به واسطه غلبه غیرت و عِرق حمیّت ناصواب، از تولّد فرزند دختر مشمئز و متنفّر مىگردید و پیوسته به داشتن فرزند پسر مباهات و افتخار مىکرد و از شنیدن خبر تولّد فرزند دختر چنان برمىآشفت که روزگار را بر خود تیره و تار مىساخت؛ چنانچه در آیه شریفه به این مطلب اشاره شده است:
(وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ* یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ).[۱]
«و زمانى که بشارت تولّد دختر به او داده مىشد، صورتش سیاه و غضبناک مىگردید* و از مردمان به خاطر این بشارتِ آزاردهنده دورى مىگزید، و با خود مىاندیشید: آیا این طفل را با پذیرش ذلّت و پستى، در خانه نگاه دارد یا او را در میان خاک به گور بسپارد؟ آگاه باشید که بسیار زشت و ناپسند است آنچه که بدان عمل مىنمودند.»
و اسلام با نهیب کوبنده خلود در جهنّم و عذاب لایزال، به نبرد و مقابله با این سنّت نامیمون و خشن و اهریمنى برمىخیزد و مىفرماید:
(وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلَتْ* بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ)؛[۲] «و زمانى که زنده به گور رفته برانگیخته شود و از او سؤال گردد* به چه گناه و جرمى تو را در زیر خاک مدفون ساختند؟»
مدح و تمجید برخى سنن و سیرههاى اهریمنى جاهلى در جامعه مسلمین
و امروز در کمال تأسّف مشاهده مىکنیم همان سنّت و سیره اهریمنى جاهلى که خود بر آن لعنت و نفرین مىفرستیم و از آن تبرّى مىجوییم، اینک به صورت سقط جنین به داعى مشکلات و سختى زندگى بدون هیچ واهمه و ترسى از عقاب و عذاب و لعنت خداى متعال، در میان جامعه و افراد مسلمان ما یک سنّت و روش پسندیده و ممدوح و قابل تمجید شده است.[۳]
به طور کلّى میزان و معیار سنجش یک روش و سنّت پسندیده و ارزشمند در ادیان الهى، حیثیّت و جنبه عقلانى آن است که موجب تحسین و یا تقبیح آن روش و عادت و سنّت مىشود. بنابراین پرداختن به هر روش و سنّت به تنهایى و فى حدّ نفسه مطلوب و مورد پسند نیست و چه بسا با موازین شرع و مبانى مکتب توحید در تعارض و تقابل باشد
پاورقی:
[۰] . قابل ذکر است که حضرت علّامه طباطبایى، احیاى افتخارات و ارزشهاى ملّى و غیر دینى یک جامعه را بتپرستى مدرن مىداند که در تفسیر شریف المیزان، ج ۲، ص ۲۱، ذیل آیه ۱۳۷ سوره آل عمران، مفصلًا پیرامون آن بحث نمودهاند.( محقّق)
[۱] . سوره النّحل( ۱۶) آیه ۵۸ و ۵۹٫
[۲] . سوره التّکویر( ۸۱) آیه ۸ و ۹٫
[۳] . جهت اطّلاع بر حرمت سقط جنین و قباحت آن رجوع شود به رساله نکاحیّه، ص ۲۳؛ نور ملکوت قرآن، ج ۱، ص ۱۵۷٫
منبع: کتاب نوروز در جاهلیّت و اسلام، ص۴۰
…