مدخل‏ کتاب روح مجرد

هُوَ العَلیمُ الحَکیمُ‏

اى نور مطلق! و اى روح مجرّد! اى حَدّاد! تو پیوسته دریائى بودى که بر طالبان حقیقت و پویندگان سُبُل سلام، از سرشارى و فَیَضان و مَلآن خود ریزش مى‌‏نمودى!

امواج این دریاى ژرف و بى کرانه، توحید و معرفت بود؛ و موالید و فرآورده‌‏هاى آبهاى فراوان آن، حجّت و برهان، روشنائى و ایقان، کشف و شُهود، و بصیرت و إتقان (که چون دریا موج میزد و با آن، نور و علم، روشنى و ایضاح، بینائى و عرفان نمودار مى‏شد و واقعیّتش را بر جویندگان راه حقّ و سالکان سبیل فناء و اندکاک در ذات اقدس احدیّت نشان میداد).

حِلم و بردبارى، صبر و شکیبائى، تحمّل و استقامت، و تمکّن در شدائد و مصائب، در حکم دو کناره و دو ساحل این شطّ وسیع و دریاى عریض بود که حافظ و نگهبان و پاسدار و مرزبان این دریاى موّاج و پر خروش و سرشار از علمت بود که نمى‏گذاشت آبها بیرون بریزد، و کثرت علم طغیان کند، و زمام از دست برود، و گفتارى یا کلامى را ما فوق طاقت اهل عالم بر آنان تحمیل نماید.)

و آنچه در زمره جواهرات و اشیاء نفیسه و درّ و مرجان و مروارید این دریا به شمار مى‏آمد و گوهر گرانبهاى حاصل این بحر عمیق بود، همانا تقوى و طهارت و نور و عرفان بود که بر جهان انسانیّت به عنوان صافى‏ترین ارمغان ملکوتى ارزانى میشد).

وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا.

منبع: کتاب روح مجرد ص۵

 

pormatlab.com

برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن