راجع به حروف ابجد و احضار جنّ
فرمودند:[۱] روزى آقا نورالدّین (منظور آقازاده ایشان است) در طهران نزد من آمده گفت: آقاى بحرینى در طهران است، مىخواهید من او را فوراً اینجا نزد شما بیاورم؟ و آقاى بحرینى یکى از افراد معروف و مشهور احضار جنّ و از متبحّرین در علم ابجد و حساب مربّعات است گفتم: اشکال ندارد.
آقا نورالدّین رفت و پس از یکى دو ساعت آقاى بحرینى را با خود آورد و در مجلس نشست و سپس چادرى آوردند و دو طرفش را به دو دست من داد و دو طرف دیگر را به دستهاى خود گرفت، و این چادر به فاصله تقریباً دو وجب از زمین به دست ما بود.
در این حال أجنّه را حاضر کرد و صداى غلغله و همهمه شدیدى در زیر چادر برخاست، و چادر به شدّت تکان مىخورد که نزدیک بود از دست ما خارج شود و من محکم نگاه داشته بودم؛ و از طرفى آدمکهائى به قد دو وجب در زیر چادر بودند و بسیار ازدحام کرده بودند و تکان مىخوردند و رفت و آمد داشتند؛ و من با کمال فراست متوجّه بودم که این صحنه چشمبندى و صحنهسازى نباشد، دیدم نه، صد در صد وقوع امر خارجى است!
و در این حال آقاى بحرینى یک مربّع سى و دو خانهاى کشید و من تا
حال چنین مربّعى را ندیده و نشنیده بودم؛ چون مربّعات، چهار در چهار یا پنج در پنج است و سیر مربّعات هرچه باشد مانند مربّع صد در صد بر این منوال است، ولى مربّع سى و دو خانهاى در هیچ کتابى نبود! و آقاى بحرینى از من سؤالاتى مىنمود و یادداشت مىکرد و جواب مىداد، و از بعضى از مشکلات ما که هیچ کس اطّلاع بر آن نداشت جواب گفت، و جوابها همه صحیح بود! و من آن روز بسیار تعجّب کردم!
مانند آقاى ادیب که از شاگردان برادر من؛ آقا سید محمّد حسن بود و چون روح قاضى- رحمه الله علیه- را حاضر کرده بودند و از رفتار من سؤال کرده بودند فرموده بود: روش او بسیار پسندیده است! و فقط عیبى که دارد آن است که پدرش از او ناراضى است و مىگوید: در ثواب تفسیرى که نوشته است مرا سهیم نکرده است! و چون این مطلب را برادرم از تبریز به من نوشت، من گفتم: من براى این تفسیر براى خود ثوابى نمىدیدم تا آنکه او را هدیه به پدر کنم؛ خداوندا اگر تو براى این تفسیر ثوابى مقدّر فرمودى، همه آن را به والدین من عنایت کن! و ما همه را به آنها اهداء مىکنیم! بعد از یکى دو روز کاغذ دیگرى از برادرم آمد و در آنجا نوشته بود که چون روح مرحوم قاضى را احضار کرد مرحوم قاضى فرموده بودند: اینک پدر از آقا سید محمّد حسین راضى شده و به واسطه تشریک در ثواب بسیار مسرور است! و از این اهداء ثواب هم بَینى و بینالله هیچ کس خبر نداشت.
[۱] – مراد حضرت استاد علّامه طباطبائى- رضوان الله علیه- مى باشد.
منبع: کتاب مطلع انوار، ج۱، ص: ۱۷۴
…
…