کلمات انگلیسی با موضوع خوردنی و آشامیدنی
در این مطلب از سایت پرمطلب چند لغت انگلیسی که برای توصیف غذا و نوشیدنی به همراه نامهای مختلف متدهای مختلف آشپزی و غذاها همراه با ترجمه فارسی آنها گردآوری شده است.
واژگان برای توصیف غذا
واژگان زیر برای توصیف حالات غذا استفاده می شود:
fresh | تازه |
mouldy | کپک زده |
off | غذای خراب |
rotten | فاسد |
stale | بیات (برای نان یا شیرینی استفاده می شود) |
واژگان زیر برای توصیف میوه میتواند استفاده شود:
juicy | آبدار |
ripe | رسیده |
unripe | کال |
گوشت با واژگان زیر میتواند توصیف شود:
tender | نرم |
tough | سفت |
over-done یا over-cooked | زیاد پخته شده |
under-done | پخته نشده |
واژگان زیر برای توصیف چگونگی مزه غذا استفاده میشود:
bland | بی ادویه |
delicious | خوشمزه |
horrible | وحشتناک |
poor | ضعیف |
salty | شور |
sickly | نامطبوع |
sweet | شیرین |
sour | ترش |
tasty | خوش طعم |
واژگان زیر برای شما در مورد توصیف کاری یا غذاهای پرادویه سودمند است:
spicy یا hot | تند |
mild | ملایم |
روشهای پخت
to bake | در فر پختن |
to boil | جوشاندن |
to fry | سرخ کردن |
to grill | بریان کردن |
to roast | برشتن |
to steam | بخارپزکردن |
غذاها
breakfast | صبحانه |
lunch | ناهار |
tea | عصرانه (غذای سبکی که بین چهار تا پنج عصر خورده میشود) |
dinner | شام |
supper | شام شب (غذای سبکی که دیروقت در عصر خورده میشود) |
to have breakfast | صبحانه خوردن |
to have lunch | ناهار خوردن |
to have dinner | شام خوردن |
باقی واژگان سودمند
ingredient | محتویات |
recipe | دستور پخت |
to cook | پختن |
to lay the table یا to set the table | میز را چیدن |
to clear the table | میز را آماده کردن |
to come to the table | سر میز آمدن |
to leave the table | میز را ترک کردن |
to wipe the table | میز را تمیز کردن |
to prepare a meal | غذا آماده کردن |
اگر کلمه مرتبط دیگری را میشناسید که در اینجا نیامده لطفا در بخش نظرات پایین همین مطلب متذکر شوید تا بعد از بررسی به این قسمت اضافه شود.
….
گردآوری شده توسط سایت پرمطلب > فرهنگ لغت
www.pormatlab.com/dictionary
…