صفحه قبل

مطلب‌ هشتم‌:

قتل‌عامّ مسلمين‌ و شيعيان، غرض‌ اصلي‌ كمكهاي‌ مجامع‌ بين‌المللي‌

مطلب‌ هشتم‌: اين‌ پيشنهاد و كمك‌ و مساعي‌ و كوششهاي‌ بی‌وقفه‌ و خستگي‌ ناپذير و دلسوزيهاي‌ پدرانه‌ و مادرانه‌ از سازمان‌ ملل‌ و صندوق‌ جهاني‌ جمعيّت‌ براي‌ قتل‌ عامّ نفوس‌ مسلمين‌ بالاخصّ شيعيان‌ بيدار ايران‌ زمين‌ بدون‌ نقشۀ دقيق‌ و حساب‌ عميق‌ نيست‌ ؛ همانطور كه‌ تا بحال‌ اينچنين‌ نبوده‌ است‌. هر جا دانه‌اي‌ ريختند پشتش‌ دامي‌ گستردند. هر جا باغي‌ نمودند دنبالش‌ چاهي‌ حفر كردند. اينك‌ ما را خواب‌ كرده‌اند، همچون‌ خواب‌ سنگين‌ كه‌ بر مشاعر كَفتار روي‌ ميدهد.

مگر رهبر فقيد نفرمود: «آن‌ روزيكه‌ آمريكا از ما تعريف‌ كند بايد عزا گرفت‌.» ؟! [89]

و نفرمود: «ما نمي‌خواهيم‌ آمريكا سرپرست‌ ما باشد، ما نمي‌خواهيم‌ همۀ منافع‌ ملّت‌ را آمريكا ببرد.» ؟! [90]

و نفرمود: «مملكت‌ اسلامي‌ عار است‌ كه‌ دستش‌ را دراز كند طرف‌ آمريكا كه‌ شما نان‌ ما را بدهيد.» ؟! [91]


ص 200

مگر نفرمود: «بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحيم‌. أساساً هر تشكيلاتي‌ كه‌ ابرقدرتها در آن‌ دست‌ دارند، بايد به‌ نفع‌ آنها تمام‌ شود. سازمان‌ ملل‌ و شوراي‌ امنيّت‌ درخدمت‌ ابرقدرتها و براي‌ بازي‌ دادن‌ سائر كشورهاست‌. و لذا براي‌ خودشان‌ حقّ وتو قرار ميدهند. هر مطلبي‌ كه‌ مخالف‌ با رأي‌ آنهاست‌ كنار ميگذارند. و اصلاً خود آنها هم‌ در خدمت‌ ابر قدرتها هستند.

سازمانهائي‌ هم‌ كه‌ ـ به‌ هر اسمي‌ ـ درست‌ مي‌كنند، ميخواهند همه‌ را به‌ طرف‌ منافع‌ خودشان‌ بكشند. ما به‌ ابرقدرتها سوء ظنّ داريم‌ ؛ كه‌ اگر مطلب‌ راستي‌ هم‌ بگويند ما اعتقادمان‌ ميشود كه‌ اين‌ رابراي‌ مصلحتي‌ گفتند كه‌ مردم‌ را اغفال‌ كنند.» ؟! [92]

ما آنچه‌ از انگليس‌ ديده‌ايم‌ و شنيده‌ايم‌ و خوانده‌ايم‌ جز مكر و خدعه‌ چيزي‌ نبوده‌ است‌ و همچنين‌ از آمريكا كه‌ همه‌ انگليسيّ الاصل‌ هستند، و با همان‌ شئامت‌ و لئامت‌ بر آن‌ سرزمين‌ گسترده‌ هجوم‌ برده‌، با كشتار و قتل‌عامّ سرخپوستان‌ بی‌گناه‌، خود در آن‌ مقرّ گرفته‌اند ؛ و همچنين‌ از اسرائيل‌ كه‌ نوزاد و طفل‌ ولد زناي‌ اين‌ دو نابكار است‌.و به‌ عبارت‌ مختصر: حزب‌ صهيونيزم‌ و طرفداران‌ آن‌ (نه‌ مطلق‌ طائفۀ يهوديان‌ و مسيحيان‌ كه‌ در نزد ما داراي‌ اعتبار هستند).

بازگشت به فهرست

آمريكا براي‌ قطع‌ نسل‌ سرخپوستان‌ ميليونها زن‌ را توبكتومي‌ نمود

«از اوّلين‌ سالهاي‌ هجوم‌ اروپائيان‌ به‌ قارّۀ آمريكا در قرن‌ 5 1 تا امروز، بطور مداوم‌ سرخپوستان‌ ساكن‌ اين‌ سرزمين‌ و مردمان‌ اصلي‌ و صاحبان‌ اوّليّۀ آن‌، مورد كشتار و قتل‌ عامّ و شكنجه‌ بوده‌اند. اين‌ جنايات‌ تا امروز هم‌، همچنان‌ ادامه‌ دارد.

چندي‌ قبل‌ توطئۀ عظيم‌ و وحشت‌ انگيزي‌ بوسيلۀ يك‌ خانم‌ پزشك‌ سرخپوست‌ در آمريكا كشف‌ شد كه‌ اين‌ همه‌ ددمنشي‌ و جنايت‌ پيشه‌گي‌ را


ص 201

مشكل‌ مي‌توان‌ حتّی‌ تصوّر كرد.

داستان‌ از اين‌ قرار است‌ كه‌ زن‌ سرخپوستي‌ بيمار شده‌، و به‌ خانم‌ دكتر هم‌ نژاد خود مراجعه‌ مي‌كند و ضمن‌ شرح‌ احوالات‌ و سوابق‌ بيماري‌ خود نقل‌ مي‌كند كه‌ قبلاً تحت‌ عمل‌ جرّاحي‌ قرار گرفته‌ و عقيم‌ شده‌ است‌.

پزشك‌ تعجّب‌ مي‌كندكه‌ بيماري‌ او ربطي‌ به‌عقيم‌ كردن‌ وي‌ ندارد. ماجرا را تعقيب‌ مي‌كند و با مراجعه‌ به‌ سوابق‌ و پروندۀ پزشكي‌ بيمار و توجّه‌ به‌ موارد مشابه‌، و بدنبال‌ يك‌ تحقيق‌ وسيع‌، معلوم‌ مي‌شود كه‌ طبق‌ يك‌ برنامه دقيق‌ و حساب‌ شده‌، و در عين‌ حال‌ ساكت‌ و مخفي‌ و به‌ سرپرستي‌ «سيا» در سراسر آمريكا بيش‌ از ده‌ هزار زن‌ سرخپوستي‌ را كه‌ به‌ علّت‌ هر نوع‌ بيماري‌ به‌ پزشك‌ مراجعه‌ كرده‌اند، به‌ هر زبان‌ ممكن‌ آنها را قانع‌ نموده‌اند كه‌ علاج‌ بيماري‌شان‌ عقيم‌ شدن‌ است‌ و به‌ اين‌ وسيله‌ خواسته‌اند تا نسل‌ سرخپوستان‌ را براندازند. همان‌ سرخپوستاني‌ كه‌ ساليان‌ دراز در صحنۀ تبليغات‌، توسّط‌ سينماي‌ صهيونيستي‌ آمريكا به‌ منزلۀ افرادي‌ خونخوار و وحشي‌ قلمداد مي‌شدند ؛ و اين‌ دروغ‌ محض‌ را تكرار و تثبيت‌ مي‌كردند تا كشتار و قتل‌ عامّ وحشيانۀ آنها را توجيه‌ كرده‌ و به‌ فراموشي‌ بسپارند.

اين‌ جنايات‌ همراه‌ با انواع‌ تدابير براي‌ بيرون‌راندن‌ سرخپوستان‌ از سرزمين‌ آباء و اجداديشان‌ نه‌ تنها در آمريكا بلكه‌ در كانادا هم‌، همچنان‌ ادامه‌ دارد...

لازم‌ به‌ تذكّر است‌ كه‌ ميليونها دختر سرخپوست‌ در كانادا و آمريكا توسّط‌ پزشكان‌ عقيم‌ گشته‌اند... اين‌ دو كشور خواستار نابودي‌ كامل‌ سرخپوستان‌ مي‌باشند.» [93]

بازگشت به فهرست

انتشار مرض‌ ايدز در مصر، توسّط‌ آمريكا، انگليس‌ و اسرائيل‌

چگونه‌ آمريكا و انگليس‌ و اسرائيل‌ در مصر با انتشار مرض‌ «ايدز» [94] سعي‌


ص 202

مي‌كنند تا اين‌ ملّت‌ را مريض‌، وبه‌ فنا وهلاكت‌ برسانند ؟

روزنامۀ «اطّلاعات‌» نوشت‌: «خبر كوتاه‌ بود و در يك‌ گوشۀ دور از چشم‌ صفحۀ حوادث‌ روزنامه‌هاي‌ مصر نشسته ‌بود ؛ امّا همين‌ خبر كوتاه‌ ناگهان‌ به‌


ص 203

بمبي‌ قوي‌ تبديل‌ شد، و جامعۀ مصر از جمله‌ محافل‌ دولتي‌، وزارتخانه‌هاي‌ بهداشت‌ و درمان‌ كشور و امور خارجه‌ و مؤسّسات‌ بهزيستي‌ حمايت‌ از كودكان‌ و نوجوانان‌ و غيره‌ را لرزاند و هياهوئي‌ راه‌ انداخت‌.

بازگشت به فهرست

آمريكا با ارسال‌ جاسوسان‌ مبتلا به‌ ايدز قصد دارد نسل‌ كشور مصر را هلاك‌ كند

اصل‌ خبر كوتاه‌ بود و از ده‌ سطر هم‌ تجاوز نمي‌كرد. آمده‌ بود: يك‌ توريست‌ آمريكائي‌ بنام‌ چارلز كه‌ مبتلا به‌ بيماري‌ ايدز است‌ در حاليكه‌ در آپارتمان‌ خود در منطقۀ دقي‌ قاهره‌ با هفت‌ كودك‌ مصري‌ در حال‌ انجام‌ اعمال‌ منافي‌ عفّت‌ بود دستگير شد. او اين‌ كودكان‌ را از خيابان‌ به‌ آپارتمان‌ خود مي‌كشاند و در برابر پرداخت‌ يك‌ ليرۀ مصري‌، آنان‌ را به‌ اين‌ كار وادار ميكرد.

البتّه‌ تنها چارلز در مصر به‌ چنين‌ كاري‌ مبادرت‌ نورزيده‌ است‌ و بسياري‌ ديگر از خارجيان‌ كه‌ احتمال‌ ابتلاي‌ ايدز آنان‌ قوي‌ است‌ دست‌ به‌ چنين‌ كاري‌ زده‌اند.

پل‌ ديترسايتون‌ تبعۀ انگليسي‌ كه‌ 39 ساله‌ و كارشناس‌ كامپيوتر است‌ در


ص 204

حال‌ حاضر در دادگاه‌ جنحۀ «العجوزه‌» در مصر به‌ جرم‌ اقدام‌ به‌ اعمال‌ منافي‌ عفّت‌ با سه‌ كودك‌ مصري‌ در حال‌ محاكمه‌ است‌...

در سال‌ 1988 يك‌ شبكۀ فحشا كه‌ پنج‌ زن‌ اسرائيلي‌ آنرا اداره‌ مي‌كردند در قاهره‌ كشف‌ شد. همان‌ زمان‌ خبرهائي‌ به‌ گوش‌ رسيد مبني‌ بر اينكه‌ اين‌ زنان‌ عضو «انجمن‌ جهاني‌ ايدز» هستند.

در شهر اسمعيليّۀ مصر نيز يك‌ فاحشۀ اسرائيلي‌ كه‌ مديريّت‌ يك‌ شبكۀ سيّار فحشا را بر عهده‌ داشت‌ دستگير شد... يك‌ كارشناس‌ انگليسي‌ نيز جوانان‌ را اغوا مي‌كرد كه‌ در برابر پول‌ با او عمل‌ انحرافي‌ انجام‌ دهند. يك‌ فاحشۀ صهيونيست‌ مبتلا به‌ ايدز نيز ادّعا كرد كه‌ يك‌ افسر پليس‌ مصري‌ سعي‌ كرده‌ او را مورد تجاوز قرار دهد زيرا از مراودۀ با او امتناع‌ كرده‌ بود.»

باري‌، اين‌ مقاله‌ و خبر بسيار مفصّل‌ است‌ ؛ واجمال‌آن‌ اينست‌ كه‌: چارلز از سفارت‌ آمريكا در قاهره‌ پول‌ دريافت‌ مي‌نموده‌ است‌، و سپس‌ با هواپيماي‌ آمريكائي‌ از مصر به‌ آمريكا رفت‌ و رفيقش‌ خانم‌ سارا كه‌ انگليسي‌ بوده‌ است‌ به‌ انگليس‌ رفته‌ است‌.

عنوان‌ ماجرا در روزنامه‌ اين‌ است‌:

«انتقال‌ ايدز ؛ جنگ‌ جديد امپرياليسم‌ و صهيونيزم‌ عليه‌ جهان‌ سوّم‌»

* اتباع‌ آمريكائي‌ و اسرائيلي‌ آلوده‌ به‌ بيماري‌ ايدز كه‌ در مصر بسرمي‌برند، با اغفال‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ و انجام‌ اعمال‌ منافي‌ عفّت‌ با آنان، ويروس‌ مرگبار «ايدز» را در اين‌ كشور مي‌پراكنند.

و صفحه‌اي‌ را با عكس‌ اطفال‌ مورد تجاوز چارلز از تصوير عربي‌ روزنامۀ «الموقف‌ العربي‌» شمارۀ‌ 4 1 4 ـ 19 مارس‌ 1990 باعبارت‌: ضحايا المجرم‌ الامريكي‌ ويليام‌ تشارلز هاركات‌ ؛ جريمة‌ الاميركي‌ القَذِر گراور نموده‌ است‌ و نوشته‌ است‌: «گزارشي‌ تكان‌ دهنده‌ از توطئه‌اي‌ بزرگ‌».


ص 205

و نيز در اين‌ گزارش‌ آمده‌ است‌: «پديدۀ انحراف‌ جنسي‌ در نزد خارجيان‌ بخصوص‌ در آمريكا كه‌ مبتلايان‌ به‌ ويروس‌ ايدز زيادي‌ دارد پديده‌اي‌ رائج‌ است. افزايش‌ نسبت‌ مبتلايان‌ به‌ اين‌ بيماري‌ به‌ دليل‌ داشتن‌ روابط‌ انحرافي‌ در ميان‌ بسياري‌ از شهروندان‌ اين‌ كشور است‌ كه‌ طبق‌ گفتۀ پزشكان‌ كارشناس‌، يكي‌ از دلائل‌ ابتلاي‌ به‌ اين‌ بيماري‌ است‌.

امّا اين‌ امر در مورد توريست‌ آمريكائي‌ ياد شده‌ معني‌ ديگري‌ هم‌ دارد. او مدّت‌هاي‌ مديد بدون‌ اينكه‌ كار مشخّصي‌ داشته‌ باشد در مصر بسر برده‌، و ماندن‌ او جنبۀ غير قانوني‌ نيز داشته‌ است‌. بعد هم‌ بارها از اسرائيل‌ ديدن‌ كرده‌ و به‌ مصر بازگشته‌ است‌. بدون‌ داشت��‌ كاري‌ از سفارت‌ آمريكا در مصر، ماهانه‌ كمك‌هاي‌ مالي‌ دريافت‌ ميكرده‌ است‌. تمام‌ اين‌ نشانه‌ها گوياي‌ آغاز شدن‌ شكل‌ جديدي‌ از جنگ‌ اسرائيل‌ و حتّی‌ آمريكا عليه‌ اعراب‌است‌.

در اين‌ جنگ‌ آنان‌ تلاش‌ مي‌كنند با صدور بيماري‌هاي‌ مسري‌ و ويرانگر از طريق‌ حشره‌كش‌هاي‌ آلوده‌، بطور قاچاق‌، و نيز از طريق‌ خطرناكترين‌ بيماري‌ قرن‌ «ايدز» جوانان‌، نوجوانان‌ و كودكان‌ اين‌ كشورها را كه‌ سرمايه‌هاي‌ آيندۀ كشور محسوب‌ مي‌شوند آلوده‌ سازند.

مگر نه‌ اينكه‌ تمام‌ پروژه‌ها كه‌ توسّط‌ اروپائيان‌ و آمريكائيان‌ انجام‌ گرفته‌ نشان‌ ميدهد كه‌ افزايش‌ جمعيّت‌ بخصوص‌ اگر بطور صحيح‌ مورد آموزش‌ قرار بگيرند بعنوان‌ سرمايۀ آيندۀ توسعه‌ هستند ؟ پس‌ بر همين‌ اساس‌ است‌ كه‌ اسرائيل‌ سعي‌ مي‌كند يهوديان‌ بيشتري‌ از شوروي‌ جذب‌ كند و در مقابل‌ نگذارد جعيّت‌ اعراب‌ رشد سالمي‌ داشته‌ باشد، مبادا اين‌ جمعيّت‌ به‌ سرمايه‌هاي‌ توسعۀ آينده‌ تبديل‌ شوند...

در ماه‌ مارس‌ سال‌ گذشته‌، در روزنامه‌هاي‌ مصر آگهي‌ استخدام‌ در آمريكا در زمينه‌هاي‌ خاكسپاري‌ ضايعات‌ اتمي‌ و پرستاري‌ از بيماران‌ «ايدز» منتشر شد. در اين‌ آگهي‌ گفته‌ نشده‌ بود كه‌ از بعضي‌ مصريان‌ به‌ عنوان‌ موش‌هاي‌


ص 206

آزمايشگاهي‌ براي‌ پيش‌ بردن‌ پژوهشهاي‌ آمريكائي‌ پيرامون‌ پيوند عضو و بافت‌ها نيز استفاده‌ خواهد شد.

در نوامبر 1987 يكي‌ از دفاتر كاريابي‌ آمريكا در يك‌ آگهي‌ استخدام‌ اعلام‌ كرد كه‌ به‌ پانصد پرستار مصري‌ نياز دارد. اين‌ پرستاران‌ به‌ منظور مراقبت‌ از بيماران‌ ايدز در شهرهاي‌ مختلف‌ آمريكا استخدام‌ مي‌شدند. نياز به‌ پرستاران‌ مصري‌ بعد از امتناع‌ پرستاران‌ آمريكائي‌ از پرداختن‌ به‌ اين‌ كار پيش‌ آمده‌ بود.

ولي‌ زماني‌ كه‌ مطبوعات‌ مصر خطر اين‌ كار را هشدار دادند، دفتر كاريابي‌ مذكور از ادامۀ استخدام‌ صرف‌ نظر كرد.»[95]

بازگشت به فهرست


ص 207

مطلب‌ نهم‌:

آمار تلفات‌ زنان‌ و مردان‌ در خصوص‌ بستن‌ لوله‌


ص 209

مطلب‌ نهم‌:آمار تلفات‌ زنان‌ و مردان‌ در خصوص‌ بستن‌ لوله‌ (توبكتومي‌ و وازكتومي‌) فقط‌ در كشور ايران‌ در زنان‌ به‌ يك‌ ميليون‌ و در مردان‌ به‌ هشتاد هزار نفر رسيده‌ است‌.

منظور ما از تلفات‌، مرگ‌ و مير آنان‌ بعد از اين‌ عمل‌ نمي‌باشد، بلكه‌ خود اين‌ عمل‌ است‌ كه‌ در حكم‌ ضايعات‌ و تلفات‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد.

قيمت‌ لوله‌هاي‌ مرد يعني‌ دیه‌ آن‌ در شرع‌ مقدّس‌ اسلام‌ قيمت‌ دیه‌ يك‌ مرد كامل‌ يعني‌ هزار دينار است‌ ؛ و دیه‌ لوله‌هاي‌ زن‌ قيمت‌ دیه‌ يك‌ زن‌ كامل‌ يعني‌ پانصد دينار است‌.

مانند كور كردن‌ دو چشم‌ مرد و كور كردن‌ دو چشم‌ زن‌. بنابراين‌ ما با ازميان‌ رفتن‌ نسل‌ و عقيم‌ نمودن‌ ايشان‌، ضايعه‌اي‌ بدين‌ سهمگيني‌ وارد ساخته‌ايم.

فعلاً بحث‌ ما در سائر انواع‌ و اقسام‌ جلوگيري‌ از كاندوم‌، قرص‌، آمپول‌، آي‌.يو.دي‌، نمي‌باشد ؛ بلكه‌ فقط‌ در خصوص‌ ضايعات‌ و تلفاتي‌كه‌ در حكم‌ قتل‌ نفس‌ محترمه‌ محسوب‌ مي‌گردد، و آن‌ عبارت‌ است‌ از وازكتومي‌ و توبكتومي‌ بحث‌ داريم‌ ؛ بحث‌ ما در يك‌ ميليون‌ زن‌ را عقيم‌ كردن‌ و هشتاد هزار مرد را مقطوع‌ النّسل‌ نمودن‌ است‌.

بازگشت به فهرست


ص 210

رضايت‌ به‌ بستن‌ لوله‌ها ، با فريب‌ و پنهان‌ داشتن‌ از نظريّۀ علماء بوده‌ است‌

ميگويند:ما به آنها جائزه‌ داده‌ايم! تلويزيون‌ به‌ حكم‌ قرعه‌ داده‌ايم‌ ! [96] پنجهزار تومان‌ پول‌ به‌ مستضعفان‌ داده‌ايم‌ !

جواب‌ اينكه‌: اين‌ مقدار عيناً به‌ مثابۀ آجيلي‌ است‌ كه‌ به‌ طفل‌ مي‌دهند، براي‌ آنكه‌ اورا بدزدند و سرقت‌ كنند و خونش‌ را بمكند.علاوه‌، شما با نيرنگ‌ و حيله‌ اين‌ عمل‌ را انجام‌ داده‌ايد و يك‌ نفر را نه‌ از حكم‌ شرعي‌، نه‌ از عواقب‌ مهلكه‌ و خطيرۀ اين‌ عمل‌ مطّلع‌ ننموده‌ايد ؛ و اگر بگوئيد: با رضايت‌ خود مرد و زن‌ انجام‌ داده‌ايم‌، بايد گفت‌: با اين‌ تبليغات‌ گسترده‌ بر پايۀ مكر و خدعه‌ و بر اساس‌ دروغ‌ و كذب‌، رضايت‌ آنان‌ در حكم‌ رضايت‌ آن‌ كفن‌ فروش‌ است‌ كه‌ دزد از وي‌ بستاند:

گويند: زني‌ در آستانۀ مرگ‌ بود. و يك‌ پسر داشت‌ كه‌ در تمام‌ عمر از راه‌ دزدي‌ به‌ وي‌ مخارج‌ مي‌داد.

مادر گفت‌: اي‌ پسرجان‌ ! غذاي‌ مرا در مدّت‌ يك‌ عمر از طريق‌ دزدي‌ آوردي‌. الآن‌ از تو تقاضا دارم‌ فقط‌ يك‌ كفن‌ حلال‌ براي‌ من‌ بياوري‌ !

پسر گفت‌: به‌ روي‌ چشم‌ ! دوان‌ دوان‌ به‌ سوي‌ دكّان‌ كفن‌ فروش‌ آمد و يك‌ دست‌ كفن‌ گرفت‌ و در زير بغل‌ نهاد كه‌ به‌ منزل‌ بياورد. كفن‌ فروش‌ گفت‌: پولش‌ را بده‌ ! پسر گفت‌: بگو حلال‌ ! كفن‌ فروش‌ گفت‌: چگونه‌ بگويم‌ ؟! پسر، كفن‌ فروش‌ را در زير دست‌ و پاي‌ خود انداخت‌ و بر وي‌ ميكوفت‌ و مي‌گفت‌: بگو حلال‌ ! حلال‌ ! كفن‌ فروش‌ گفت‌: حلال‌ ! حلال‌ ! حلال‌ ! هزار مرتبه‌ حلال‌ ! از


ص 211

شير مادر افزونتر حلال‌ !

پسر كفن‌ را به‌ نزد مادر آورد و مادر تعجّب‌ كرد كه‌ به‌ فوريّت‌ اين‌ كفن‌ حلال‌ را از كجا بدست‌ آورده‌ است‌ ؟جريان‌ را پرسيد و وي‌ باز گفت‌. مادر گفت‌: خاك‌ بر سرم‌ كه‌ اينك‌ ميخواهي‌ مرا در كفني‌ بدينگونه‌ حلال‌ كه‌ از ضرب‌ مشت‌ دست‌ و لگد پاي‌ تو حلال‌ شده‌ است‌ در گور بسپاري‌ !

از همۀ اينها گذشته‌، انسان‌ نمي‌تواند رضا به‌ نقص‌ عضو خود بدهد ؛ و از روي‌ رضايت‌ كامل‌ هم‌ بگويد: شما مي‌توانيد لوله‌هاي‌ مرا ببنديد و مرا عقيم‌ كنيد ؛ همچنانكه‌ نمي‌تواند بگويد: من‌ از روي‌ رضايت‌ كامل‌ به‌ شما مي‌گويم‌ كه: چشمان‌ مرا ميل‌ بكشيد و كور كنيد، يا دستهاي‌ مرا ببريد !

معاون‌ وزير بهداشت‌: 80 هزار مرد و يك‌ ميليون‌ زن‌ وازكتومي‌ و توبكتومي‌ شده‌اند

جنايت‌ عقيم‌ ساختن‌ يك‌ ميل��ون‌ زن‌ شيعۀ مسلمان‌، و هشتاد هزار نفر مرد شيعۀ مسلمان‌ در كشور ايران‌ روز يكشنبه ‌ 30 محرّم‌ الحرام‌ 5 1 4 1 آشكار شد كه‌ چون‌ در مشهد مقدّس‌ روزنامۀ «قدس‌» را نگريستيم‌، نوشته‌ بود:

بازگشت به فهرست

«معاون‌ وزير بهداشت‌ و درمان‌:

«معاون‌ وزير بهداشت‌ و درمان‌:

«رشد جمعيّت‌ كشور به‌ 8/1 درصد كاهش‌ يافت‌»

* رشد جمعيّت‌ جهان‌ بطور متوسّط‌ 7/1 درصد است‌.

* تعداد مواليد در كلّ كشور در سال‌ گذشته‌ يك‌ ميليون‌ و 385 هزار نفر اعلام‌ شد.

* 78 درصد زوجهاي‌ در سنين‌ باروري‌ در شهرهاي‌ كشور از برنامه‌هاي‌ تنظيم‌ خانواده‌ پيروي‌ مي‌كنند.

طبق‌ تحقيقاتي‌ كه‌ خردادماه‌ سال‌ جاري‌ توسّط‌ وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشكي‌ انجام‌ شد،‌ میزان رشد جمعیّت کشور به ‌ 8/1 در صد کاهش یافت. دکتر حسین ملک افضلی با بیان این مطلب، تعداد مواليد در كلّ كشور را در سال‌ گذشته‌، حدود يك‌ ميليون‌ و 385 هزار نفر عنوان‌ كرد و گفت‌: اين‌ رقم‌ در سالهاي‌ قبل‌ از 72، بطور متوسّط‌ بيش‌ از دو ميليون‌ و 200 هزار نفر بوده‌ است‌.


ص 212

معاون‌ امور بهداشتي‌ وزارت‌ بهداشت‌ افزود: طيّ چهار سال‌ گذشته‌ 80 هزار مرد و يك‌ ميليون‌ زن‌ واقع‌ در سنين‌ باروري‌ در كشور اقدام‌ به‌ عمل‌ جرّاحي‌ وازكتومي‌ و توبكتومي‌ كرده‌اند.» [97]

قريب‌ يكسال‌ پيش‌ از اين‌، روزنامۀ «خراسان‌» از دكتر سعيد نمكي‌، معاون‌ امور بهداشتي‌ وزارت‌ بهداشت‌ حكايت‌ كرده‌ بود كه‌ او در مورد عدم‌ استقبال‌ مردان‌ از برخي‌ روشهاي‌ كنترل‌ مواليد گفت‌: «در يك‌ سال‌ و نيم‌ گذشته‌ بيش‌ از 0 65 هزار مورد توبكتومي‌ (بستن‌ لولۀ زنان‌) انجام‌ شده‌، در حاليكه‌ در اين‌ مدّت‌ تنها 0 5 هزار مورد وازكتومي‌ (بستن‌ لولۀ مردان‌) صورت‌ گرفته‌ است‌.

وي‌ گفت‌: در لايحۀ تنظيم‌ خانواده‌ صراحتاً رسانه‌هائي‌ همچون‌ صدا و سيما موظّف‌ به‌ ساخت‌ و ارائۀ برنامه‌هائي‌ در اين‌ زمينه‌ شده‌اند. ولي‌ متأسّفانه‌ تا بحال‌ مخالفت‌ شوراي‌ سياست‌ گذاري‌ صدا و سيما مانع‌ پخش‌ بسياري‌ از برنامه‌ها در اين‌ زمينه‌ شده‌است‌.

وي‌ افزود: استفاده‌ از «كاندوم‌» يكي‌ از رائج‌ترين‌ و مناسب‌ترين‌ روش‌هاي‌ كنترل‌ مواليد است‌ در حاليكه‌ ذكر نام‌ اين‌ وسيله‌ نيز در برخي‌ رسانه‌هاي‌ جمعي‌ ممنوع‌ مي‌باشد.» [98]

و نيز روزنامۀ «خراسان‌» نوشت‌: «كنفرانس‌ منطقه‌اي‌ تنظيم‌ خانواده‌ صبح‌ ديروز (شنبه‌) با سخنان‌ آقاي‌ دكتر حبيبي‌ معاون‌ اوّل‌ رئيس‌ جمهور درتهران‌ آغاز بكار كرد...

دكتر مرندي‌ وزير بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشكي‌ افزود: ميزان‌ رشد جمعيّت‌ در ايران‌ پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌، و در دهۀ 6 197 تا 6 198 به‌ بالاترين‌ حدّ خود در تاريخ‌ كشور يعني‌ به‌ 9/3 درصد رسيد ؛ و كاهش‌ شديد مرگ‌ و مير كودكان‌ زير يك‌ سال‌ و مهاجرت‌ درون‌ كشوري‌ از كشورهاي‌


ص 213

افغانستان‌ و عراق‌ در دهۀ 6 197 تا 6 198، آهنگ‌ رشد جمعيّت‌ را تسريع‌ بخشيد...

وي‌ ابراز اميدواري‌ كرد كه‌ با گسترش‌ و تقويت‌ برنامه‌هاي‌ تنظيم‌ خانواده‌ و همكاري‌هاي‌ بين‌ المللي‌، رشد جمعيّت‌ ايران‌ تا پايان‌ برنامه دوّم‌ توسعۀ اجتماعي‌ واقتصادي‌ كشور به‌ 8/1 درصد كاهش‌ يابد...

دكتر حبيبي‌ با اشاره‌ به‌ اتّخاذ سياستهاي‌ جمعيّتي‌ و تنظيم‌ خانواده‌ از طرف‌ دولت‌ جمهوري‌ اسلامي‌ گفت‌: اخيراً نيز با حمايت‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ و شوراي‌ نگهبان‌ در تصويب‌ قانون‌ جمعيّت‌ و تنظيم‌ خانواده‌ به‌ بهانه‌هاي‌ فوق‌ ابعاد گسترده‌اي‌ بخشيده‌ است‌...

دكتر نفيس‌ صديق‌ مدير اجرائي‌ صندوق‌ جمعيّت‌ ملل‌ متّحد، سخنران‌ بعدي‌ كنفرانس‌ منطقه‌اي‌ تنظيم‌ خانواده‌ بود كه‌ اين‌ كنفرانس‌ را بسيار ارزشمند شمرد و گفت‌: كشورهاي‌ ما داراي‌ تجارب‌ اقتصادي‌، فرهنگي‌ و اجتماعي‌ و تاريخي‌ مشتركي‌ هستند ؛ و برخي‌ از اين‌ كشورها در اجراي‌ برنامه جامع‌ بهداشت‌ مادران‌ و كودكان‌ و تنظيم‌ خانواده‌ تجربيّات‌ طولاني‌ و موفّقيّت‌ آميزي‌ دارند.

وي‌ با اشاره‌ به‌ تجارب‌ ارزشمند ايران‌ در زمينۀ كنترل‌ جمعيّت‌ گفت‌: گفتگوهائي‌ كه‌ متعاقب‌ سرشماري‌ سال‌ 65 13 در سال‌ 1988 با دولت‌ ايران‌ صورت‌ گرفت‌ به‌ آن‌ منجرّ شد كه‌ دولت‌ در برنامه پنج‌ سالۀ اوّل‌ توسعۀ اقتصادي، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ خود، تقليل‌ نرخ‌ كلّي‌ باروري‌ را از رقم‌ 4 / 6 فرزند براي‌ هر زن‌ به‌ رقم‌ 4 فرزند به‌ عنوان‌ هدف‌ مورد نظر اعلام‌ كرد.» [99]

بالجمله‌ اين‌ آماري‌ است‌ براي‌ روشن‌ شدن‌ سطح‌ عمليّات‌ در تمام‌ كشور ايران‌، وامّا انجام‌ ضايعات‌ وارده‌ در خصوص‌ استان‌ خراسان‌ كه‌ بطور جدّي‌ از


ص 214

سال‌ 70 شمسي‌ شروع‌ شده‌است‌ تا خاتمۀ سال‌ 72، از اينقرار مي‌باشد:

جمعيّت‌ تحت‌ پوشش‌: 5 19273 نفر

7099 نفر V (وازكتومي‌)

65 389 نفر T (توبكتومي‌)

4 3193 نفر كاندوم‌

3 54 1 4 نفر I.U.D (آي‌.يو.دي‌)

0 6 732 نفر قرص‌

289 نفر نورپلانت‌

45 3 نفر مگسترول‌

اين‌ آمار دقيقي‌ مي‌باشد كه‌ از خصوص‌ استان‌ خراسان‌ بدست‌ آمده‌ است. در هر يك‌ از استانهاي‌ ايران‌ نيز به‌ همين‌ مثابه‌ آمارهاي‌ بسيار دقيق‌ كه‌ حتّی‌ از خصوصيّات‌ يكايك‌ افراد نقشه‌ بر ميدارد و واقعيّتشان‌ را حكايت‌ مي‌نمايد، بهمين‌ گونه‌ بدست‌ آمده‌ است‌.

بازگشت به فهرست

ستودن‌ مجلّۀ «دانشمند» خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌: مجري‌ عوامل‌ امپرياليسم‌ را

امّا ابتداي‌ ماجرا چنانكه‌ در مجلّۀ «دانشمند» در ضمن‌ گزارشي‌ آمده‌، بدين‌ كيفيّت‌ است‌ كه‌ دو تصوير از خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌ نشان‌ داده‌ است‌ ؛ و در صدر گزارش‌ با عنوان‌ درشت‌ نوشته‌ است‌:

«بار كنترل‌ جمعيّت‌ جهان‌ بر دوش‌ يك‌ زن‌ شرقي‌

... بر اينها بيفزائيد تحصيلات‌ دانشگاهي‌ و آكادميك‌ درخشان‌، چندين‌ مدرك‌ دكترا، و معلومات‌ و اطّلاعاتي‌ وسيع‌ در خور قرن‌ بيست‌ و يكم‌. و نيز سالها فعّاليّت‌ گسترده‌ در زمينه‌هاي‌ اجتماعي‌، علمي‌ و سياسي‌ را. اكنون‌ اين‌ زن‌ شرقي‌، معاون‌ دبير كلّ سازمان‌ ملل‌ متّحد است‌. نامش‌ خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌، شصت‌ ساله‌، اهل‌ پاكستان‌، معاون‌ آقاي‌ خاوير پرز دوكوئيار، و مدير كلّ اجرائي‌ صندوق‌ ملل‌ متّحد در امور جمعيّت‌.

خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌ در واپسين‌ روزهاي‌ آبان‌ ماه‌، ميهمان‌ كشور ما


ص 215

بود. او كه‌ به‌ دعوت‌ رسمي‌ وزراي‌ امور خارجه‌ و بهداشت‌ و درمان‌ به‌ ايران‌ آمده‌ بود طيّ برنامه فشرده‌اي‌ با وزراي‌ امور خارجه‌، بهداشت‌ و درمان‌، آموزش‌ و پرورش‌ و رئيس‌ سازمان‌ برنامه‌ و بودجه‌ ديدار كرد و به‌ بحث‌ و تبادل‌ نظر دربارۀ‌ برنامه‌هاي‌ آيندۀ دولت‌ ايران‌ براي‌ كنترل‌ افزايش‌ جمعيّت‌ پرداخت‌.

معاون‌ دبير كلّ سازمان‌ ملل‌ متّحد در پايان‌ سفر خويش‌، در يك‌ كنفرانس‌ مطبوعاتي‌ محدود، به‌ پرسشهاي‌ تني‌ چند از نمايندگان‌ مطبوعات‌ ايران‌ پاسخهاي‌ مفصّل‌ داد.

ما نيز در اين‌ كنفرانس‌ بوديم‌ و پرسشهائي‌ را با خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌ درميان‌ گذاشتيم‌.

دكتر نفيس‌ صديق‌، در آغاز مصاحبه‌ به‌ رشد سريع‌ جمعيّت‌ در ايران‌ اشاره‌ كرد و گفت‌: دولت‌ ايران‌ اكنون‌ مصمّم‌ است‌ كه‌ در برنامه توسعۀ كشور، مسأله‌ جمعيّت‌ را نيز به‌ حساب‌ آورد. ما به‌ ايران‌ آمده‌ايم‌ تا در تنظيم‌ يك‌ برنامه جمعيّتي‌ به‌ ايران‌ كمك‌ كنيم‌. برنامه كوتاه‌ مدّت‌ دوساله‌اي‌ كه‌ 4 ميليون‌ دلار هزينه‌ خواهد داشت‌...

دكتر نفيس‌ صديق‌ در توضيح‌ نتائج‌ ملاقاتهاي‌ خود با مقامات‌ رسمي‌ ايران‌ گفت‌ كه‌: همۀ اين‌ مقامات‌ اهمّيّت‌ مسأله‌ كنترل‌ جمعيّت‌ را درك‌ مي‌كنند و همه‌ معتقدند كه‌ براي‌ جلوگيري‌ از رشد نامعقول‌ جمعيّت‌ ايران‌ بايد كاري‌ كرد... زنان‌ نبايد زودتر از 20 سالگي‌ وديرتر از 5 3 سالگي‌ بچّه‌دار شوند...

دكتر نفيس‌ صديق‌ در اشاره‌ به‌ نقش‌ فرهنگها و اديان‌ مختلف‌ در كنترل‌ افزايش‌ جمعيّت‌ گفت‌: خوشبختانه‌ در آئين‌ اسلام‌ مخالفت‌ سازمان‌ يافته‌اي‌ با تنظيم‌ خانواده‌ وجود ندارد. البتّه‌ ديدگاهها متفاوت‌ است‌، ولي‌ ما تقريباً در همۀ كشورهاي‌ اسلامي‌ ـ جز يكي‌ ـ برنامه‌هاي‌ تنظيم‌ خانواده‌ داريم‌... تنها در عربستان‌ سعودي‌ است‌ كه‌ كاربرد وسائل‌ جلوگيري‌ از آبستني‌ را رسماً قدغن‌ كرده‌است‌. امّا شنيدني‌ است‌ كه‌ در همين‌ كشور وسائل‌ جلوگيري‌ از آبستني‌ را


ص 216

در تمام‌ مغازه‌ها مي‌فروشند. به‌ هر مغازه‌اي‌ مراجعه‌ كنيد، ميتوانيد قرصهاي‌ جلوگيري‌ از آبستني‌ را بخريد. تنها آئين‌ كاتوليك‌ است‌ كه‌ در مورد تنظيم‌ خانواده‌ به‌ جزميّات‌ مذهبي‌ متوسّل‌ مي‌شود.

البتّه‌ كاتوليكها هم‌ با مفهوم‌ جلوگيري‌ از آبستني‌ مخالف‌ نيستند، بلكه‌ با شيوه‌هاي‌ به‌ اصطلاح‌ مدرن‌ (مثل‌ قرصهاي‌ جلوگيري‌ از آبستني‌ و آي‌. يو.دي‌ و...) مخالفت‌ مي‌ورزند. امّا در همۀ كشورهاي‌ كاتوليك‌ نيز برنامه‌هاي‌ تنظيم‌ خانواده‌ اجرا مي‌شود و در كشورهائي‌ مثل‌ مكزيك‌، كلمبيا، برزيل‌، پرو و تعداد ديگري‌ از كشورهاي‌ آمريكاي‌ لاتين‌، اين‌ برنامه‌ها با موفّقيّت‌ درخشاني‌ روبرو بوده‌ است‌.

مسأله‌ قبول‌ يا ردّ برنامه‌هاي‌ تنظيم‌ خانواده‌ با مقام‌ و منزلت‌ زن‌ در جوامع‌ مختلف‌ نيز ارتباط‌ مستقيم‌ دارد. در برخي‌ از جوامع‌ بشري‌، اين‌ پندار نادرست‌ رائج‌ است‌ كه‌ گويا زن‌ را تنها براي‌ بچّه‌ زائيدن‌ آفريده‌اند. در بعضي‌ از قبائل‌ افريقايي‌ ارزش‌ زن‌ را با تعداد بچّه‌هائي‌ كه‌ مي‌زايد محاسبه‌ مي‌كنند. و هر بار كه‌ زن‌ بچّه‌اي‌ ديگر به‌ دنيا مي‌آورد خانوادۀ شوهر موظّف‌ است‌ كه‌ پولي‌ به‌ او بپردازد ! اين‌ گونه‌ پندارها البتّه‌ دير يا زود از ميان‌ خواهند رفت‌.

امروزه‌ بسياري‌ از زنان‌ در بيرون‌ از خانه‌ نيز كار مي‌كنند و نقش‌ زن‌ تنها بچّه‌ زائيدن‌ نيست‌. وانگهي‌ هر كشوري‌ كه‌ ميخواهد در راه‌ توسعه‌ گام‌ بردارد، نمي‌تواند تنها با نيمي‌ از جمعيّت‌ خويش‌ اين‌ راه‌ را بپيمايد !

خانم‌ نفيس‌ صديق‌ گفت‌ كه‌: برنامه‌هاي‌ كنترل‌ افزايش‌ جمعيّت‌ و تنظيم‌ خانواده‌ بويژه‌ در كشورهاي‌ اندونزي‌، مكزيك‌، تونس‌، مالزي‌، سريلانكا و تايلند با موفّقيّت‌ همراه‌ بوده‌ است‌. ميزان‌ رشد جمعيّت‌ در اندونزي‌ در سال‌ 9 6 19 تا حال‌، از 3 درصد به‌ 3/2 درصد رسيده‌ است‌. در مكزيك‌ در ده‌ سال‌ گذشته‌ ميزان‌ توليد بچّه‌ها را 33 درصد كاهش‌ داده‌اند.

يكي‌ از عوامل‌ موفّقيّت‌ آميز اين‌ كشورها در زمينۀ كنترل‌ افزايش‌ جمعيّت‌


ص 217

و تنظيم‌ خانواده‌، سرمايه‌گذاريهاي‌ وسيع‌ در زمينه‌هاي‌ آموزش‌ و بهداشت‌ و بويژه‌ مشاركت‌ وسيع‌تر زنان‌ در امور اجتماعي‌ و توسعۀ كشور بوده است...»

بازگشت به فهرست

خوشحالي‌ دكتر حاتمي‌ از پذيرش‌ كاهش‌ جمعيّت‌ در ايران‌ و تأسّف‌ از عدم‌ پذيرش‌ آمريكا

و در پايان‌ گزارش‌ كه‌ مطالبي‌ نيز از بعضي‌ از اطبّاء نقل‌ كرده‌ است‌، از جمله‌ از دكتر حاتمي‌ نقل‌ مي‌كند كه‌ وي‌ در پايان‌ سخنان‌ خود با اشاره‌ به‌ خطر افزايش‌ سريع‌ جمعيّت‌ جهان‌ و لزوم‌ پيگيري‌ جدّي‌ برنامه تنظيم‌ خانواده‌ گفت‌: «من‌ خوشحالم‌ كه‌ مقامات‌ مسؤول‌ ايران‌ اين‌ برنامه‌ را پذيرفته‌اند، و براي‌ پيشبرد آن‌ ميكوشند. در بسياري‌ از كشورهاي‌ ديگر كار به‌ اين‌ آساني‌ها نيست‌.

من‌ متأسّفم‌ كه‌ از كشوري‌ آمده‌ام‌ كه‌ حتّی‌ رئيس‌ جمهور آن‌ ـ يعني‌ بوش ـ با برنامه بهداشت‌ خانواده‌ و تنظيم‌ خانواده‌ مخالف‌ است‌.»

تا پايان‌ گزارش‌ كه‌ از سقط‌ جنين‌ نيز بحث‌ به‌ ميان‌ آمده‌است‌. [100]

بازگشت به فهرست

معرّفي‌ شخصيّت‌ مدير و برنامه‌ريز طرح‌ قطع‌ نسل‌: خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌

خود مجلّۀ «دانشمند» درمعرّفي‌ و شخصيّت‌ اين‌ خانم‌ نوشته‌ است‌:

« زني‌ كه‌ به‌ همۀ كودكان‌ جهان‌ مي‌انديشد

خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌، روز 2 آوريل‌ 1987، از سوي‌ دبير كلّ سازمان‌ ملل‌ متّحد به‌ سمت‌ معاونت‌ دبير كلّ و مدير كلّ اجرائي‌ صندوق‌ ملل‌ متّحد در امور جمعيّت‌ برگزيده‌ شد.

در تاريخ‌ سازمان‌ ملل‌ متّحد او نخستين‌ زني‌ است‌ كه‌ به‌ چنين‌ مقام‌ افتخارآميزي‌ رسيده‌ است‌.

در واقع‌ دكتر نفيس‌ صديق‌ اينك‌ همۀ بار سنگين‌ افزايش‌ بی‌رويّه‌ و خطرناك‌ جمعيّت‌ كرۀ زمين‌ را بر دوش‌ خود حسّ مي‌كند و موظّف‌ است‌ كه‌ يكي‌ از مهمترين‌ اهداف‌ و برنامه‌هاي‌ آينده‌نگر سازمان‌ ملل‌ متّحد يعني‌ كنترل‌ افزايش‌ جمعيّت‌ جهان‌ را تحقّق‌ بخشد.

صندوق‌ سازمان‌ ملل‌ متّحد در امور جمعيّت‌ با بودجۀ سالانه‌ 200


ص 218

ميليون‌ دلاري‌ خود و ميليونها دلار كمك‌ داوطلبانۀ دولتها توانسته‌ است‌ در سال‌ 1988 جمعاً 66 32 طرح‌ مربوط‌ به‌ كنترل‌ جمعيّت‌ و تنظيم‌ خانواده‌ را در بيش‌ از 7 4 1 كشور جهان‌ به‌ مرحلۀ اجرا در آورد.

دكتر نفيس‌ صديق‌ كه‌ بر همۀ اين‌ فعّاليّتها در سراسر جهان‌ نظارت‌ دارد، پاكستاني‌ است‌. و روز 18 اوت‌ 1929 در جونپور (هندوستان‌) چشم‌ بجهان‌ گشوده‌ است‌. مادرش‌ عفّت‌آرا و پدرش‌ محمّد شعيب‌ نام‌ دارند. آقاي‌ شعيب‌ مدّتي‌ وزير دارائي‌ پاكستان‌ و معاون‌ رئيس‌ بانك‌ بين‌ المللي‌ بازسازي‌ و توسعه‌ (بانك‌ جهاني‌) بوده‌ است‌.

دكتر صديق‌ تحصيلات‌ دانشگاهي‌ خود را نخست‌ در كالج‌ لورتو (كلكتّه‌) بپايان‌ رسانيد، و سپس‌ به‌ أخذ دكتراي‌ پزشكي‌ از دانشگاه‌ كراچي‌ نائل‌ شد. او دوران‌ تحصيلات‌ تخصّصي‌ خود در رشتۀ زنان‌ و زايمان‌ را در سيتي‌ هاسپيتل‌ (بالتيمور، مريلند) آمريكا گذرانيد و آنگاه‌ موفّق‌ شد درجۀ فوق‌ تخصّصي‌ در رشتۀ جرّاحي‌ زنان‌ را از دانشگاه‌ معروف‌ جونزهاپكينز بدست‌ آورد.

دكتر صديق‌ بعنوان‌ پژوهشگر در رشتۀ فيزيولوژي‌، سالها در دانشگاه‌ كوين‌ (كانادا) به‌ تحقيق‌ و تدريس‌ پرداخته‌ است‌.

از سال 1954 تا 3 6 19 دكتر صديق‌ در نقاط‌ مختلف‌ پاكستان‌، بعنوان‌ پزشك‌ زنان‌ و كودكان‌ خدمت‌ مي‌كرد. در سال‌ 64 19 به‌ رياست‌ بخش‌ بهداشت‌ كميسيون‌ دولتي‌ و برنامه‌ريزي‌ پاكستان‌ منصوب‌ شد و برنامه پنج‌ ساله‌اي‌ را براي‌ بهداشت‌ و تنظيم‌ خانواده‌ در پاكستان‌ طرّاحي‌ كرد. در سال‌ 66 19 به‌ رياست‌ شوراي‌ مركزي‌ تنظيم‌ خانواده‌ در پاكستان‌ رسيد. در اكتبر 1971 به‌ صندوق‌ ملل‌ متّحد در امور جمعيّت‌ پيوست‌ و مسؤوليّت‌ بخش‌ برنامه‌ريزي‌ را بر عهده‌ گرفت. از سال‌ 1977 تا آوريل‌ 1987 در مقام‌ معاون‌ و دستيار مدير كلّ اجرائي‌ اين‌ سازمان‌ خدمت‌ مي‌كرد. سرانجام‌ در 1987 عنوان‌ مدير كلّ اجرائي‌ صندوق‌ ملل‌ متّحد در امور جمعيّت‌ را بدست‌ آورد و هم‌ اكنون‌ بعنوان‌ يكي‌ از معاونان‌


ص 219

دبير كلّ در اين‌ مقام‌ خدمت‌ مي‌كند.

دكتر نفيس‌ صديق‌، عضو شورايعالي‌ اتّحاديّۀ بين‌ المللي‌ تحقيقات‌ علمي‌ در امور جمعيّت‌ است‌. او همچنين‌ در كميتۀ مشورتي‌ و بين‌ المللي‌ تنظيم‌ خانواده‌ عضويّت‌ دارد.

دكتر صديق‌ مقالات‌ و رساله‌هاي‌ متعدّدي‌ دربارۀ‌ بهداشت‌ و تنظيم‌ خانواده‌ و برنامه‌ريزي‌ جمعيّت‌ نوشته‌ است‌. كتاب‌ مشهوري‌ هم‌ دارد تحت‌ عنوان‌ « جمعيّت‌: تجربيّات‌ صندوق‌ ملل‌ متّحد در امور جمعيّت ‌» ( UNFPA ) اين‌ كتاب‌ را مؤسّسۀ انتشارات‌ دانشگاه‌ نيويورك‌ به‌ سال‌ 4 198 منتشر كرده‌ است.

دكتر نفيس‌ صديق‌ نخستين‌ زني‌ است‌ كه‌ در سال‌ 6 197 به‌ اخذ جائزۀ مشهور rial Hugh Moore Memo نائل‌ آمد. اين‌ جائزه‌ به‌ كساني‌ داده‌ مي‌شود كه‌ در جلب‌ توجّه‌ جهانيان‌ به‌ بحران‌ جمعيّت‌ خدمات‌ ارزنده‌اي‌ انجام‌ داده‌ باشند.

خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌، سالها پيش‌ با آقاي‌ «أزهر صديق‌» كه‌ در امور تجارت‌ فعّاليّت‌ دارد ازدواج‌ كرده‌ است‌. اين‌ دو، سه‌ فرزند دارند و دو كودك‌ را نيز به‌ فرزند خواندگي‌ پذيرفته‌اند. دكتر نفيس‌ صديق‌ در سايۀ تحصيلات‌، معلومات‌ و اطّلاعات‌ عميق‌ و دقيق‌ خود در زمينۀ مسائل‌ مربوط‌ به‌ جمعيّت‌ در محافل‌ سياسي‌، اجتماعي‌ و علمي‌ جهان‌ از احترام‌ زيادي‌ كه‌ شايستۀ اوست‌، برخوردار است‌.» [101]

بازگشت به فهرست

پنج‌ سؤال‌ مؤلّف‌ از خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌ كه‌ حتماً بايد جواب‌ دهند

ما تا سر حدّ امكان‌ از ذكر مطالب‌ لازم‌ پيرامون‌ مسأله‌ قطع‌ نسل‌ و عقيم‌ نمودن‌ زنان‌ و مردان‌ بارور كشور دريغ‌ ننموديم‌ ؛ و ذيلاً تمام‌ احوال‌ و ترجمۀ شخصيّت‌ مدير و برنامه‌ريز اينكار: خانم‌ دكتر نفيس‌ صديق‌ را ذكر كرديم‌ تا


ص 220

بحثهاي‌ ما گرداگرد اين‌ مطالب‌ جنبۀ ابهامي‌ نداشته‌ باشد. و اينك‌ ما از جناب‌ اين‌ خانم‌ چند سؤال‌ داريم‌:

بازگشت به فهرست

آيا خانم‌ دكتر نفيس‌، كنترل‌ جمعيّت‌ را در اسرائيل‌ هم‌ اجرا مي‌نمايند ؟

سؤال‌ اوّل‌: آيا اين‌ دائرۀ وسيع‌ خدمات‌ شما و صندوق‌ جمعيّت‌ و سازمان‌ ملل‌ متّحد كه‌ بر 7 4 1 كشور جهان‌ احاطه‌ دارد و برنامه‌ مي‌دهد، و از هرگونه‌ مساعي‌ جميله‌ كوتاهي‌ نمي‌ورزد، شامل‌ كشور اسرائيل‌ هم‌ مي‌شود يا خير؟!

بدين‌ معني‌ كه‌ آيا شما برنامه كنترل‌ جمعيّت‌ و تنظيم‌ خانواده‌ و هزاران‌ پي‌آمدهاي‌ دوستانه‌ از أعمال‌ رايگان‌ مانند: وازكتومي‌، توبكتومي‌، نصب‌ آي‌.يو.دي‌، و سائر انواع‌ و اقسام‌ وسائل‌ عقيم‌ ساختن‌ و جلوگيري‌ از تشكيل‌ فرزند را دربارۀ‌ اسرائيليان‌ هم‌ اجراء مي‌نمائيد ؛ يا نه‌ اين‌ كشور از اين‌ برنامه‌هاي‌ دوستانه‌ وحميمانه‌ وصميمانه‌ خارج‌ مي‌باشد، و آن‌ كشورها كه‌ در تمام‌ نقاط‌ دنيا وجود دارد غير از كشور اسرائيل‌ است‌ ؟!

مسلّماً مي‌گوئيد: ما در اين‌ كشور، نه‌ اينكه‌ برنامه تنظيم‌ و كنترل‌ نداريم‌ ؛ بلكه‌ امپرياليسم‌ بين‌ المللي‌ و صهيونيزم‌ جهاني‌، مساعي‌ جميلۀ خود را در ازدياد و رشد و تكثير اين‌ حزب‌ و دولت‌ بكار بسته‌ است‌. چه‌ از ناحيۀ تولّد فرزندان‌، و چه‌ از ناحيۀ مهاجرت‌ !

امّا از جهت‌ اهمّيّت‌ ازدواج‌ و كثرت‌ اولاد: چنانكه‌ در كتاب‌ «فراماسونري‌ و يهود» ذكر كرده‌ است‌ دربارۀ‌ تأهّل‌ مي‌گويد: «يكي‌ از مراسم‌ پراهمّيّت‌ از نظر دين‌ يهود، ازدواج‌ است‌. احكام‌ گوناگوني‌ دربارۀ‌ ازدواج‌ در «تالمود» ذكر شده‌ و آداب‌ و رسوم‌ خاصّي‌ براي‌ آن‌ قائل‌ گشته‌اند. تأهّل‌ براي‌ ازدياد نسل‌ و قوم‌ بني‌اسرائيل‌ مهمترين‌ عامل‌ شناخته‌ شده‌ و اجابت‌ آن‌ بر هر يهودي‌ واجب‌ است‌. چنانكه‌ در تورات‌ بدينصورت‌ بيان‌ گرديده‌ است‌:

«با زاد و ولد، روي‌ زمين‌ را بپوشانيد.»

بازگشت به فهرست

تنها جائي‌ كه‌ شعار «فرزند كمتر، زندگي‌ بهتر» وجود ندارد اسرائيل‌ است‌

ازدواج‌ نكردن‌، و نيز با وجود استطاعت‌ مالي‌ و جسمي‌، بچّه‌دار نشدن‌،


ص 221

در مرام‌ يهود گناه‌ شمرده‌ ميشود. تنها جائي‌ از جهان‌ كه‌ كنترل‌ زاد و ولد، و شعارهاي‌ «فرزند كمتر، زندگي‌ بهتر» تحقّق‌ نمي‌يابد و نخواهد يافت‌، اسرائيل‌ است‌.

اساساً پذيرفته‌ شده‌ كه‌ هرعائله‌ بايستي‌حدّاقل‌ چهار بچّه‌ داشته‌ باشد. ميزان‌ حقّ اولاد پرداختي‌ به‌ كارمندان‌ زياد است‌ و بچّۀ زياد موجب‌ كاهش‌ انواع‌ و اقسام‌ مالياتها مي‌شود. حتّی‌ كارمندان‌ بازنشسته‌اي‌ كه‌ داراي‌ فرزند بيشتري‌ هستند، حقوق‌ بازنشستگي‌ بيشتري‌ مي‌گيرند.

بنا به‌ عقائد مذهبي‌، ازدواج‌ باعث‌ تسلسل‌ نسل‌ بني‌ اسرائيل‌ و مانع‌ محو آنها مي‌شود.

قبل‌ از مراسم‌ نكاح‌، دختر و پسري‌ كه‌ براي‌ ازدواج‌ با هم‌ نامزد شده‌اند، به‌ ملاقات‌ خاخامي‌ كه‌ مسؤوليّت‌ جاري‌ نمودن‌ عقد آنها را بعهده‌ گرفته‌ است‌ مي‌روند. قبل‌ از هر چيز خاخام‌، اساس‌ دين‌ يهود و اهمّيّت‌ زندگي‌ زناشوئي‌ را در اجتماع‌ يهودي‌ به‌ آنان‌ يادآور مي‌گردد، و از آنها براي‌ حفظ‌ آداب‌ واصول‌ ديني‌، واجراي‌ كلّيّۀ وظائف‌ محوّله‌ قول‌ ميگيرد.

در مورد ازدواج‌ مسؤوليّت‌ خاخام‌ها نامحدود است‌. خاخام‌ به‌ تشخيص‌ خودش‌، قادراست‌ ازدواجهاي‌ نامناسب‌ وناهماهنگ‌ را بهم‌ بزند، و از انجام‌ آن‌ جلوگيري‌ كند.

خاخام‌، پس‌ از استماع‌ سخنان‌ شهود و آشنايان‌، و پس‌ از اطمينان‌ از صحّت‌ گفته‌هاي‌ آنان‌، صيغۀ عقد را جاري‌ نموده‌، زوجين‌ را تبريك‌ گفته‌، دعاي‌ مناسب‌ را ميخواند.» [102]

و امّا از جهت‌ مهاجرت‌: ميدانيم‌ كه‌ در ابتدا جمعيّت‌ يهوديان‌ حزب‌


ص 221

اسرائيل‌، در حدود دو هزار تن‌ بودند و اينك‌ بر اثر اهتمام‌ شديد و تأكيد بليغ‌ بر مهاجرت‌ از جميع‌ نقاط‌ جهان‌ به‌ كشور اسرائيل‌ به‌ پنج‌ ميليون‌ و دويست‌ و هشتاد هزار تن‌ بالغ‌ گشته‌اند.

تنها از كشور شوروي‌، يك‌ ميليون‌ تن‌ را بدانجا هجرت‌ داده‌اند.

طبق‌ گزارش‌ خبرگزاري‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌، در مورّخۀ 4 2/ 6 /72: «مطبوعات‌ اسرائيل‌ امروز نوشتند: جمعيّت‌ اسرائيل‌ به‌ 28/5 ميليون‌ نفر رسيده‌ است‌.»

و طبق‌ گزارش‌ همين‌ خبرگزاري‌ در مورّخۀ 5 2/12/72: «بر اساس‌ آخرين‌ آمار بانك‌ جهاني‌، جمعيّت‌ اسرائيل‌ تا سال‌ 2000 هر ساله‌ بطور متوسّط‌ 8/2 درصد رشد خواهد داشت‌ كه‌ بالاترين‌ ميزان‌ رشد در جهان‌ است‌.»

و طبق‌ همين‌ خبرگزاري‌ مرتّباً به‌ عقب‌ برگرديد، و اخبار را تماشا كنيد كه‌:

در مورّخۀ ‌ 12/10/71: « جمعيّت‌ اسرائيل‌ در سال‌ 1992 تا 6 /2 درصد افزايش‌ يافت‌ و به‌ 5 ميليون‌ و 200 هزار نفر رسيد ؛ ليكن‌ اين‌ رقم‌ به‌ مراتب‌ كمتر از پيش‌بيني‌هاي‌ اوّليّه‌ است‌.»

و در مورّخۀ 21/7/71: «إسحق‌ رابين‌ نخست‌ وزير اسرائيل‌ ديروز در جريان‌ مراسم‌ يك‌ عيد يهوديان‌ اظهار اميدواري‌ كرد كه‌ تا سال‌ 2000 جمعيّت‌ فلسطين‌ اشغالي‌ 7 ميليون‌ يهودي‌ شود.»

و در مورّخۀ 3/7/71: «جمعيّت‌ اسرائيل‌ به‌ 1/ 5 ميليون‌ نفر رسيده‌ كه‌ اين‌ رقم‌ بسيار كمتر از 4 / 5 ميليون‌ نفري‌ است‌ كه‌ يكسال‌ پيش‌ در اوج‌ مهاجرت‌ يهوديان‌ از شوروي‌ سابق‌ پيش‌بيني‌ شده‌ بود.»

و در مورّخۀ 17/2/71: «ادارۀ مركزي‌ آمار اسرائيل‌ ديروز اعلام‌ كرد: جمعيّت‌ اسرائيل‌ براي‌ اوّلين‌ بار بعد از تأسيس‌ آن ‌ در سال‌ 8 4 19 از مرز پنج‌ ميليون‌ نفر گذشته‌ است‌.»

و در مورّخۀ 11/10/70: «جمعيّت‌ اسرائيل‌ براي‌ نخستين‌ بار از مرز پنج‌


ص 223

ميليون‌ گذشت‌ كه‌ اين‌ رشد عمدةً مديون‌ مهاجرت‌ يهوديان‌ شوروي‌ است‌.»

و در مورّخۀ 4 1/8/70: «راديو اسرائيل‌ گزارش‌ داد جمعيّت‌ اسرائيل‌ با 80 درصد افزايش‌ از مرز 5 ميليون‌ نفر گذشت‌.»

و در مورّخۀ 17/12/9 6: «راديو اسرائيل‌ امروز ادّعا كرد: عليرغم‌ جنگ‌ خليج‌ فارس‌، در دو ماه‌ گذشته‌ 5 2 هزار نفر مهاجر از شوروي‌ به‌ اسرائيل‌ وارد شده‌اند.»

و در مورّخۀ 12/10/9 6: «موج‌ مهاجرت‌ يهوديان‌ شوروي‌ به‌ اسرائيل‌ در سال‌ 1990 سبب‌ شد، رشد جمعيّت‌ اسرائيل‌ در اين‌ سال‌ از بالاترين‌ ميزان‌ در طول‌ 39 سال‌ گذشته‌ برخوردار شود.»

و در مورّخۀ 6 2/8/9 6: «قيام‌ فلسطيني‌ها منبع‌ اصلي‌ خطر را براي‌ آيندۀ صهيونيسم‌ و استقرار آن‌ تشكيل‌ داده‌ است‌.»

و در مورّخۀ 28/ 6 /9 6: «ادارۀ مركزي‌ اسرائيل‌ اعلان‌ كرد كه‌ جمعيّت‌ كشورش‌ به‌ 000 5 70 4 نفر رسيده‌ است‌ كه‌ از اين‌ تعداد 2000 4 38 نفر يهودي‌ و بقيّه‌ عرب‌ هستند.»

و در مورّخۀ 6 1/3/9 6: «به‌ نوشتۀ يك‌ مجلّۀ چاپ‌ آمريكا قريب‌ به‌ يك‌ ميليون‌ يهودي‌ در آينده‌ خاك‌ شوروي‌ را ترك‌ خواهند كرد.»

و در مورّخۀ 9/2/9 6: «ادارۀ آمار اسرائيل‌ امروزاعلام‌ كرد: جمعيّت‌ إسرائيل‌ سال‌ گذشته‌ با رشد 4 /2 درصد به‌ بالاترين‌ نرخ‌ رشد از سال‌ 1979 رسيد.»

و در مورّخۀ 6 /7/8 6: «بر اساس‌ گزارش‌ منتشر شده‌، جمعيّت‌ اسرائيل‌ به‌ 4 ميليون‌ و پانصد و سي‌ هزار نفر بالغ‌ گرديد.»

از اينجا روشن‌ مي‌شود: با چه‌ برنامه دقيق‌ و عميقي‌ روزبه‌ روز، چه‌ از ناحيۀ زاد و ولد و چه‌ از ناحيۀ مهاجرت‌ اتباع‌ يهودي‌ به‌ كشور إسرائيل‌ غاصب‌، افراد خودشان‌ را هجرت‌ مي‌دهند تا جاي‌ سكنۀ آواره‌ و بيرون‌ ريخته‌ شدگان‌


ص 224

از مسلمانان‌ را كه‌ فعلاً بر روي‌ كوهها چادر زده‌ و ميليونها نفر بدين‌ ترتيب‌ بی‌خانه‌ و لانه‌ زندگي‌ ميكنند، پر نمايند و بجاي‌ آنها سكني‌ گزينند.

اين‌ راجع‌ به‌ دولت‌ إسرائيل‌ ؛ و امّا مسلمين‌ كه‌ غالب‌ اين‌ 7 4 1 كشور مورد برنامه كنترل‌ قرار گرف��ه‌اند (و إسرائيل‌ با آنها درجهت‌ مرام‌ و عداوت‌ در نقطۀ مقابل‌ قرار گرفته‌است‌، و پيوسته‌ از دشمني‌ با آنها آرام‌ نمي‌نشيند) بايد مقطوع‌ النّسل‌ و عقيم‌ گردند. و اين‌ برنامه‌ در جميع‌ كشورهاي‌ اسلامي‌ بخصوص‌ اُردن‌ كه‌ هم‌ مرز با اين‌ دولت‌ غاصب‌ است‌ جاري‌ شود. يعني‌ اردن‌ ديگر فرزندي‌ نياورد، سوريّه‌ و شام‌ و سائر زمينهاي‌ اطراف‌ فلسطين‌ همگي‌ بايد عقيم‌ گردند ؛ تا برسد به‌ سرزمين‌ تونس‌ كه‌ زينالعابدين‌ بن‌ عليّ حاكم‌ گماشتۀ از طرف‌ ظالمان‌، آنجا را پاك‌ سازي‌ كند بطوريكه‌ مورد تعريف‌ وتمجيد هيئت‌ بين‌ الملل‌ قرار گيرد.

آيا برنامه كنترل‌ در آمريكا هم‌ اجرا مي‌شود ؟! يا نه‌ آنها چنين‌ عملي‌ را انجام‌ نمي‌دهند ؟! مگر الآن‌ درپايان‌ همين‌ گزارش‌ نخوانديم‌ كه‌: دكتر حاتمي‌ گفت‌: سرعت‌ بخشيدن‌ به‌ اين‌ امر و پذيرش‌ آن‌ از كشور ايران‌ جاي‌ خوشوقتي‌ است‌. و من‌ اينك‌ از كشوري‌ مي‌آيم‌ كه‌ متأسّفانه‌ رئيس‌ جمهور آن‌ «بوش‌» با كنترل‌ رشد جمعيّت‌ مخالفت‌ دارد.

چرا اينك‌ از ايران‌ تعريف‌ مي‌كنند، و بطوريكه‌ در خبرگزاري‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ در مورّخۀ 28/7/71 آمده‌ است‌: «ايران‌ در ميان‌ 5 7 كشور در حال‌ توسعه‌، در زمينۀ كنترل‌ جمعيّت‌ در بالاترين‌ رده‌ قرار گرفته‌ است‌.» ؟!

و در مورّخۀ 2/8/71 آمده‌ است‌: «معاون‌ دبير كلّ فدراسيون‌ بين‌ المللي‌ تنظيم‌ خانواده‌، تدابير اتّخاذ شدۀ در ايران‌ جهت‌ كنترل‌ جمعيّت‌ و توسعۀ برنامه‌هاي‌ رفاه‌ خانواده‌ را اميدوار كننده‌ خواند.»

و در مورّخۀ 6 1/12/71 آمده‌ است‌: «گروه‌ بين‌ المللي‌ اقدام‌ در مورد كنترل‌ جمعيّت‌، ايران‌ را در شمارۀ‌ كشورهاي‌ موفّق‌ در زمينۀ كنترل‌ جمعيّت‌


ص 225

دانست‌. و روسيّه‌ را از كشورهاي‌ ناموفّق‌ شمرد كه‌ در هر 11 سال‌ يك‌ ميليارد نفر به‌ جمعيّت‌ جهان‌ افزايش‌ ميدهند.»

و در مورّخۀ 23/3/73 آمده‌ است‌: «رئيس‌ فدراسيون‌ بين‌ المللي‌ خانواده‌ برنامه‌ريزي‌ شده‌ /اي‌. ار. پي‌. اف‌/ از كشورهاي‌ اسلامي‌ خواست‌ تا از الگوي‌ كنترل‌ جمعيّت‌ در ايران‌ پيروي‌ كنند.»

باري‌ ! اين‌ مورد اوّلي‌ بود كه‌ براي‌ حقير در مورد اصرار و ابرام‌ اين‌ خانم‌ دكتر دربارۀ‌ كنترل‌ جمعيّت‌ در جهان‌ سوّم‌ مخصوصاً كشورهاي‌ اسلامي‌، و بالاخصّ كشور ايران‌ اسلامي‌ سؤال‌ انگيز شده‌است‌. و اگر جناب‌ محترم‌ ايشان‌ با وسعت‌ اطّلاعاتشان‌ در زمينۀ مواليد جوابي‌ به‌ نظرشان‌ ميرسد ارائه‌ خواهند فرمود.

بازگشت به فهرست

اگر منظور خدمت‌ بود، بايد در طبقه‌ مرفّه‌ أمر به‌ تكثير فرزندان‌ مي‌نمودند

سؤال‌ دوّم‌: اگر منظوراز اينگونه‌ خدمت‌، قطع‌ نسل‌ عموم‌ نباشد، مي‌بايستي‌ ميان‌ طبقه‌ متمكّنين‌ و ثروتمنداني‌ كه‌ قادر بر گرفتن‌ چهار مخدّرۀ‌ جليله‌ و آوردن‌ فرزندان‌ بسيار از هر كدامشان‌ هستند، و ميان‌ طبقه‌ مستمندان‌ و زحمتكشان‌ و رعايائي‌ كه‌ بر يك‌ زن‌ گرفتن‌ و اولاد قليلي‌، بيشتر تمكّن‌ ندارند، فرق‌ گذارد ! مثلاً مردان‌ قدرتمند كه‌ به‌ آساني‌ از عهدۀ مخارج‌ بيست‌ فرزند بر مي‌آيند را تكليف‌ بدان‌ نمود تا ميزان‌ ترازو واژگون‌ نگردد، و عدالت‌ در هر حال‌ و در همۀ طبقات‌ محفوظ‌ بماند.

بسياري‌ از طبقه‌ مهندسان‌ و دكتران‌ مي‌باشند كه‌ هريك‌ داراي‌ خانه‌هاي‌ بسيار وسيع‌ و داراي‌ اشكوبهاي‌ متعدّد و بزرگ‌ هستند و معذلك‌ همه‌ خالي‌ است‌. زيرا آنها فقط‌ 2 يا 3 اولاد دارند و بواسطۀ جلوگيري‌ از تكثير اين‌ رحمت‌ الهيّه‌ دست‌ به‌ افزايش‌ نزده‌اند ؛ و اولادشان‌ بزرگ‌ شده‌، يا به‌ دبيرستان‌ و دانشكده‌ رسيده‌ و يا در خارج‌ زندگي‌ مي‌نمايند.

اين‌ گونه‌ دكترها كه‌ بعضي‌ از آنان‌ هم‌ واقعاً زحمت‌ كشيده‌ و دانشمند مي‌باشند و عمري‌ را در قسمت‌ پزشكي‌ مختصّ بخود صرف‌ نموده‌، و در زمان‌


ص 226

كهولت‌، يك‌ خانم‌ دكتر مُسنّ را به‌ نكاح‌ خويش‌ درمي‌آورند (كه‌ ديگر طبعاً يائسه‌ و نازا شده‌ و قدرت‌ بچّه‌ زائيدن‌ را ندارد) و فقط‌ به‌ يكي‌ دو سه‌ تا طفل‌ اكتفا كرده‌اند، حيف‌ نيست‌ اين‌ سرمايه‌هاي‌ علمي‌ متخصّصين‌ زير خاك‌ مدفون‌ گردد! بايد اين‌ درآمدهاي‌ سرشار را كه‌ متحيّرند كجا مصرف‌ كنند، همه‌ را صرف‌ تعليم‌ و تربيت‌ پزشكاني‌ از اولاد خودشان‌ و در رشتۀ خودشان‌ بنمايند ؛ نه‌ آنكه‌ آنان‌ را آزاد بگذارند تا در رشته‌هائي‌ كه‌ با علوم‌ و رشتۀ خصوص‌ پدرشان‌ مباينت‌ دارد متفرّق‌ شوند، بچّۀ دكتر بايد دكتر بشود ؛ بچّۀ مهندس‌، مهندس‌ ؛ بچّۀ معمار معمار.

چرا ؟! براي‌ آنكه‌ اين‌ فرزند در زير چتر علوم‌ پدر خود چيزهائي‌ را به‌ رايگان‌ مي‌آموزد كه‌ از اجانب‌ محالست‌ بتوان‌ آموخت‌. فوت‌ كوزه‌گري‌ را كوزه‌گر به‌ نورچشم‌ خودش‌ ياد مي‌دهد نه‌ به‌ همۀ اجانب‌. به‌ هر حال‌ سزاوار بود كه‌ براي‌ نداشتن‌ فرصت‌ كافي‌، اينگونه‌ دانشمندان‌ با ازدياد طبقه‌ فرزندان‌ بديشان‌ كمك‌ برسانند. خانه‌ها مملوّ از فرزندان‌ متديّن‌ و متخصّص‌ گردد ؛ همه‌ عالم‌ و كارآزموده‌ ؛ آنوقت‌ نه‌ تنها علم‌ پزشكي‌ بلكه‌ سائر رشته‌ها و علوم‌، همگي‌ رونقي‌ به‌ سزا ميگرفت‌.

امّا آنگونه‌ عمل‌ سر از همان‌ شعار عصر و دوره‌ شاه‌ در مي‌آورد كه‌ مي‌گفتند: فرزند فقط‌ 2 تا: يكي‌ دكتر، يكي‌ مهندس‌ !

اگر منظور اتلاف‌ نفوس‌ نبود، بايد بين‌ اين‌ دو طبقه‌ توانگر و ناتوان‌ قاعده‌ و قانوني‌ بود تا با از ميان‌ رفتن‌ فرزندان‌ طبقه‌ مستضعفان‌، كثرت‌ فرزندان‌ طبقه‌ قدرتمندان‌ جايشان‌ را پر كند. ولي‌ مع‌ الاسف‌، فشار همه‌ و همه‌ بر طبقه‌ ضعيف‌ و مستمند است‌. مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ بينوايان‌ و بيمه‌ شدگان‌ تحت‌ پوشش‌ را منع‌ مي‌كند. كميته‌هاي‌ امداد امام‌ خميني‌ از كمك‌ به‌ ضعفا و فقيران‌ دريغ‌ دارند.

ديروز در همين‌ مشهد مقدّس‌، زني‌ از افراد مستمند تحت‌ پوشش‌ كميته‌


ص 227

امداد امام‌ خميني‌ با بچّه‌ شيرخوارۀ‌ خود در بغل‌، به‌ كميته‌ رفته‌ بود تا سهميّۀ‌ قوطي‌ شير خشك‌ خود را بگيرد. به‌ وي‌ گفتند: اوّل‌ برو لوله‌هايت‌ را ببند و سپس‌ بيا تا قوطي‌ شير خشك‌ به‌ بچّه‌ات‌ بدهيم‌ ! [103]

يك‌ قوطي‌ شير خشك‌ = قيمت‌ يك‌ انسان‌ كامل‌

اين‌ مورد دوّم‌ است‌ كه‌ براي‌ حقير سؤال‌ انگيز شده‌است‌ كه‌ چگونه‌ در طرح‌ اين‌ مسائل‌، فقرا و ضعفا از دم‌ شمشير مي‌روند و همگي‌ درو مي‌شوند. آيا اين‌ نهج‌، منهاج‌ إسرائيليان‌ و امپرياليست‌ها نمي‌باشد؟!

بازگشت به فهرست

اسف‌ آور است‌ كه‌ يك‌ دكتر زنان‌، توبكتومي‌ را در كشورهاي‌ اسلامي‌ بكار بسته‌ است‌

سؤال‌ سوّم‌: ابراز اينگونه‌ طرحها از خانم‌ دكتر چنانچه‌ تخصّصشان‌ در رشتۀ جامعه‌ شناسي‌، جمعيّت‌ شناسي‌، سياسي‌، مديريّت‌ و برنامه‌ريزي‌ و امثال‌ ذلك‌ بود، جاي‌ تعجّب‌ نبود. امّا از آنجا كه‌ تخصّصشان‌ در خصوص‌ پزشكي‌ و بالاخصّ پزشكي‌ زنان‌ بوده‌ است‌، اين‌ اقدام‌ و قيام‌ از ايشان‌ بسي‌ شگفت‌ انگيز است‌ !

ايشان‌ بنا به‌ تعريف‌ و تشريح‌ همين‌ مجلّه‌، نائل‌ به‌ اخذ دكتراي‌ پزشكي‌ از


ص 227

دانشگاه‌ كراچي‌ شده‌اند، و سپس‌ دوران‌ تحصيلات‌ تخصّصي‌ خود در رشتۀ «زنان‌ و زايمان‌» را در سيتي‌ هاسپيتل‌ (بالتيمور، مريلند) آمريكا گذرانيدند و آنگاه‌ موفّق‌ به‌ أخذ درجۀ فوق‌ تخصّص‌ در رشتۀ جرّاحي‌ زنان‌ از دانشگاه‌ معروف‌ «جونز هاپكينز» گرديده‌اند.

آنگاه‌ نُه‌ سال‌ تمام‌ از سال‌ 54 19 تا 3 6 19 در نقاط‌ مختلف‌ پاكستان‌ به‌ عنوان‌ پزشك‌ متخصّص‌ زنان‌ و كودكان‌ خدمت‌ كرده‌اند.

بنابراين‌ آيا اصلاً و ابداً بگوششان‌ نخورده‌است‌ و در دانشگاهها نشنيده‌اند و طيّ تجارب‌ شخصي‌ 9 سالۀ خويشتن‌ دريافت‌ نكرده‌اند كه‌: «سلامتي‌ زن‌ در زائيدن‌، و در شيردادن‌ است‌» ؟ اين‌ مطلب‌ بقدري‌ واضح‌ و آشكار است‌ كه‌ اگر از آن‌ بي‌بي‌ قابله‌هاي‌ قديمي‌ قديمي‌ هم‌ مانند «زن‌ مشهدي‌ مهدي‌» [104] مي‌پرسيديد، فوراً جواب‌ مي‌گفتند. معهذا اوّلاً چگونه‌ ايشان‌ مي‌فرمايند: زن‌ نبايد در سنين‌ كمتر از بيست‌ سال‌ و زيادتر از سي‌ و پنج‌ سال‌ حامله‌ گردد؟

و ثانياً چگونه‌ با فرمان‌ ايشان‌ براي‌ ميليونها زن‌ آي‌.يو.دي‌ نصب‌ مي‌كنند و آنان‌ را موقّتاً از زايمان‌ مي‌اندازند ؟! چگونه‌ يك‌ ميليون‌ زن‌ را توبكتومي‌ مي‌كنند، لوله‌ها را مي‌بندند ؛ و إلي‌الابد عقيمشان‌ مي‌نمايند ؟! در كداميك‌ از دانشگاههاي‌ پزشكي‌ دنيا ديده‌ شده‌است‌ كه‌ زن‌ لوله‌ بسته‌، مجدّداً حمل‌ بردارد مگر 2 تا 3 نفر در هزار نفر ؟!

يعني‌ هرزن‌ كه‌ به‌ بستن‌ لولۀ خود اقدام‌ مي‌كند، در پانصد احتمال‌، يك‌ احتمال‌، يا حدّاقلّ در 333 احتمال‌ يك‌ احتمال‌ باز شدن‌ مجدّد لوله‌ و آبستني‌ است‌.


ص 229

با وجود اين‌ تمام‌ پزشكان‌ و جرّاحان‌ و آسيستانان‌ و معاونان‌ و سرپرستاران‌ و پرستاران‌ و جميع‌ كادر قابلگي‌ منسوب‌ و وابسته‌ به‌ خصوص‌ اين‌ گروه‌ مي‌گويند: خانم‌ لوله‌ات‌ را ببند ! هر وقت‌ خواستي‌ باز مي‌كنيم‌ ! اين‌ خدعۀ آشكار و اين‌ فريب‌ روشن‌ چرا ؟!

جناب‌ محترم‌ دكتر معروف‌ و مشهور و متخصّص‌ زنان‌ كه‌ سابقۀ ارادت‌ حقير نزد ايشان‌ متجاوز از ده‌ سال‌ است‌: آقاي‌ دكتر مهدي‌ يغمائي‌ سلّمه‌ الله‌ مي‌گفتند: ما يكنفر را هم‌ نديده‌ايم‌ كه‌ مجدّداً گشايش‌ يابد. يكي‌ از آقايان‌ به‌ زني‌ گفته‌ بود: اگر با سيم‌ ببندند جائز مي‌باشد، نه‌ با نخ‌. زيرا با نخ‌ قابل‌ برگشت‌ نيست‌، بخلاف‌ سيم‌ !

ايشان‌ مي‌گفتند: اين‌ چه‌ گفتاري‌ است‌ ؟! بمجرّد بستن‌ لوله‌ها چنان‌ مي‌چسبند كه‌ يك‌ تكّه‌ مي‌شوند ؛ خواه‌ با نخ‌ باشد، خواه‌ با سيم‌.

خانم‌ دكتر محترم‌ ! شما با اين‌ وسعت‌ اطّلاعات‌ خود، حتماً از عوارض‌ توبكتومي‌ و وازكتومي‌ و خوردن‌ قرصهاي‌ ضدّ حاملگي‌ و سائر انواع‌ جلوگيري‌ از سرطان‌ رحم‌، و سرطان‌ پستان‌، و سكتۀ قلبي‌، و بهم‌ خوردن‌ سيستم‌ جريان‌ خون‌ و از كار افتادن‌ يك‌ ارگان‌ رسمي‌ از پايه‌هاي‌ اصلي‌ بدن‌، و عوارض‌ بيشمار آن‌ مسلّماً و بدون‌ شكّ مطّلع‌ بوده‌ايد !!! چرا به‌ زنان‌ ايران‌ بازگو نكرديد ؟!

سازمان‌ شما به‌ نام‌ و عنوان‌ سازمان‌ بهداشت‌ جهاني‌ مادران‌ و كودكانست؛ اينست‌ معني‌ بهداشت‌ ؟! اينست‌ معني‌ حفظ‌ تندرستي‌ ؟! اينست‌ معني‌ كوشش‌ براي‌ سلامت‌ بشر ؟!

مخدّرۀ مجلّله‌، همشيرۀ محترمۀ آقاي‌ عبدالرّحيم‌ جلاليان‌ قزويني‌، به‌ اهل‌ بيت‌ ما گفته‌اند: من‌ شكم‌ پنجم‌ را حامله‌ هستم‌ و براي‌ پيش‌آمدي‌ نزد يكي‌ از خانمهاي‌ پزشك‌ زنان‌ كه‌ در قزوين‌ شهرت‌ بسزائي‌ دارد رفتم‌. پس‌ از سلام‌ سر خود را پائين‌ انداخته‌ و از روي‌ حيا و خجالت‌ گفتم‌: اين‌ شكم‌ پنجم‌ من‌ است‌.

فوراً آن‌ خانم‌ دكتر گفت‌: «چرا خجالت‌ مي‌كشي‌ ؟! ما نفهميديم‌ اين‌


ص 230

سروصداها از كجا بلند مي‌شود و ملّت‌ را به‌ كدام‌ طرف‌ سوق‌ مي‌دهند ؟! اگر زن‌ بخواهد سلامتش‌ را حفظ‌ كند بايد آبستن‌ شود.»

بازگشت به فهرست

اگر زن‌ بچّه‌ بزايد و دنبال‌ كمال‌ برود، همۀ ملّت‌ خود را حيات‌ بخشيده‌ است‌

سؤال‌ چهارم‌: اينكه‌ فرموده‌ايد: «و نقش‌ زن‌ تنها به‌ بچّه‌ زائيدن‌ منحصر نيست‌. وانگهي‌ هر كشوري‌ كه‌ ميخواهد در راه‌ توسعه‌ گام‌ بردارد، نميتواند تنها با نيمي‌ از جمعيّت‌ خويش‌ اين‌ راه‌ را بپيمايد.» گفتاري‌ درست‌ و طبق‌ موازين‌ علمي‌ نمي‌باشد.

موازين‌ علمي‌ مي‌گويند: زن‌ و مرد در هر جامعه‌، در وهلۀ اوّل‌ مي‌بايست‌ به‌ سلامت‌ خويش‌ بينديشند؛ و آنرا ازهر امر دگري‌ مقدّم‌ بدارند.

اگر زن‌ بچّه‌ نزايد و سلامت‌ خود را فاقد گردد ؛ هزار شغل‌ خارجي‌ گرچه‌ مفيد هم‌ باشد، چه‌ سودي‌ براي‌ او خواهد داشت‌ ؟!

ما معتقديم‌ طبق‌ عمل‌ به‌ شعار شما، اگر زن‌ بچّه‌ نزايد به‌ نيمي‌ از جمعيّت‌ كشور خيانت‌ كرده‌است‌. و علاوه‌ چنانچه‌ در مشاغل‌ مردان‌ شركت‌ جويد، غير از اشغال‌ آن‌ مناصب‌ كاري‌ نكرده‌است‌ ؛ و بنابراين‌ بر آن‌ نيمۀ دگر هم‌ خيانت‌ نموده‌است‌. بالنّتيجه‌ تمام‌ جمعيّت‌ كشور خويش‌ را فاسد كرده‌است‌.

و طبق‌ اعتقاد ما اگر زن‌ بچّه‌ بزايد، با تندرستي‌ خود، نيمي‌ از حيات‌ جمعيّت‌ كشور خويش‌ را تضمين‌ كرده‌ است‌. و اگر با آن‌ به‌ دنبال‌ كمال‌ روحي‌ خود برود سعادت‌ ابدي‌ خود را حائز گرديده‌ است‌ ؛ و بنابراين‌ در روند مصالح‌ جميع‌ جمعيّت‌ كشور خويش‌ قدم‌ راستين‌ برداشته‌ است‌.

بازگشت به فهرست

سياستهاي‌ بين‌ المللي‌ كنترل‌ جمعيّت‌ دنبالۀ نقشه‌هاي‌ انگليس‌ است‌

سؤال‌ پنجم‌: اينكه‌ فرموده‌ايد: «خوشبختانه‌ در آئين‌ اسلام‌ مخالفت‌ سازمان‌ يافته‌اي‌ با تنظيم‌ خانواده‌ وجود ندارد... تنها كاتوليك‌ها هستند كه‌ در مورد تنظيم‌ خانواده‌ به‌ جزميّات‌ متوسّل‌ مي‌شوند.» چگونه‌ مي‌تواند سخن‌ استواري‌ باشد ؟! مگر در آئين‌ يهوديان‌، اينك‌ آن‌ اصرار و ابرام‌ را از «تالمود» و از خاخامهاي‌ يهودي‌ در برقراري‌ نكاح‌ و تكثير فرزندان‌ بني‌ إسرائيل‌ نديديم‌ ؟!


ص 231

امّا حقيقت‌ مسيحيّت‌ واقعي‌ غير از آئين‌ كاتوليكها چيزي‌ نيست‌. پروتستانها دين‌ ندارند ؛ پشت‌ پا به‌ همۀ مقدّسات‌ خود زده‌اند. به‌ تمام‌ اعمال‌ودستورات‌ خارج‌ از آئين‌ خود به‌ عنوان‌ دين‌ و مذهب‌ عمل‌ مي‌كنند �� و در حقيقت‌ جز اسمي‌ از آئين‌ مسيحيّت‌ بر روي‌ آنها نمي‌باشد.

امّا آئين‌ اسلام‌، تشويق‌ و ترغيب‌ به‌ نكاح‌ و تكثير نسل‌ از سرلوحه‌هاي‌ قوانين‌ و دستورات‌ اوست‌. شما اين‌ مطلب‌ را مگر از ضرورت‌ تاريخ‌ اسلام‌ گرچه‌ نوشتۀ اجانب‌ باشد، احساس‌ نكرده‌ايد ؟!

كدام‌ فقيهي‌ از فقها اسلام‌ از شيعۀ اماميّه‌ و شيعۀ زيديّه‌، و حَنفيّه‌ و حنابله‌ و شافعيّه‌ و مالكيّه‌، قطع‌ نسل‌ و عقيم‌ كردن‌ را جائز شمرده‌اند ؟ حتّی‌ فقهاي‌ از خوارج‌ منتحل‌ به‌ اسلام‌ از إباضيّه‌ و غيرهم‌ بر اين‌ مطلب‌ تأكيد دارند. و نه‌ تنها در امر عقيم‌ نمودن‌، بلكه‌ همگي‌ متّفقاً كثرت‌ نكاح‌ و تعدّد اولاد را از اعظم‌ سنّت‌هاي‌ الهيّه‌ و مثوبات‌ اُخرويّه‌ شمرده‌اند.

بازگشت به فهرست

دنباله متن

پاورقي


[89] ـ كلمات‌ قصار، پندها و حكمت‌ها، امام‌ خميني‌ ؛ طبع‌ اوّل‌، بهار 1372 ص7 5 1

90همان

91همان

[92] ـ «كوثر» جلد دوّم‌، خلاصۀ بيانات‌ امام‌ خميني‌ 9 5 13 تا 7 6 13، ص‌ 122: بيانات‌ امام‌ خميني‌ در جمع‌ شركت‌ كنندگان‌ ايراني‌ در كنفرانس‌ نيمۀ دهۀ زن‌ در «كپنهاك‌»

[93] ـ كتاب‌ «جنايات‌ جهاني‌» شمس‌ الدّين‌ رحماني‌، ص‌ 29 و30 به‌ نقل‌ از روزنامۀ «جمهوري‌ اسلامي‌» مورّخ‌ 7/

[94] ـ در خلاصۀ مقاله‌اي‌ از دوست‌ ارجمند و گرانقدر، آقاي‌ دكتر حاج‌ سيّد رض فريد حسيني‌، استاد دانشكدۀ پزشكي‌ دانشگاه‌ علوم‌ پزشكي‌ مشهد مقدّس‌ كه‌ جناب‌ محترم‌ آقاي‌ دكتر حاج‌ سيّد حسين‌ فتّاحي‌ معصوم‌، در كتاب‌ خود: «مجموعۀ مقالات‌ سمينار ديدگاههاي‌ اسلام‌» در پزشكي‌ در ص‌ 7 46 و 8 46 ذكر نموده‌اند، آمده‌ است‌:

«بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحيم‌. حكم‌ اسلام‌ دربارۀ‌ همجنس‌ گرائي‌ و رابطۀ آن‌ با بيماري‌ «ايدز» (Aids)

بيماري‌ ايدز يا سَنْدرُم‌ نقص‌ ايمني‌ اكتسابي‌ در سال‌ 1981 كشف‌ شد. موضوع‌ ايدز نه‌ تنها امروز بعنوان‌ يك‌ بيماري‌ ايمونولوژيك‌ مطرح‌ است‌ بلكه‌ بيشتر جنبه‌هاي‌ اجتماعي‌ و سياسي‌ آن‌ موضوع‌ رسانه‌هاي‌ گروهي‌ مي‌باشد. تا كنون‌ در آمريكا بيش‌ از 60 هزار نفر به‌ اين‌ بيماري‌ مبتلا شده‌اند و مرگ‌ و مير آن‌ نزديك‌ به‌ صد درصد مي‌باشد. عامل‌ اين‌ بيماري‌ ويروسي‌ است‌ كه‌ به‌ اختصار « HIV» ميگويند و در سال‌ 1983 كشف‌ شد.

در جوامع‌ صنعتي‌ مخصوصاً آمريكا، بي‌بند و باري‌ بيش‌ از حدّ در روابط‌ جنسي‌ پيدا شده‌ و حتّی‌ همجنس‌ بازي‌ (Haemosexuality) در انگلستان‌ و برخي‌ از ايالات‌ آمريكا قانوني‌ اعلام‌ شده‌ و اين‌ گروه‌ با حمايت‌ قانون‌ به‌ كار خود ادامه‌ ميدهند.

ريسك‌ فاكتور [عامل‌ خطر] اين‌ بيماري‌ با تمام‌ كوشش‌هائي‌ كه‌ شد آنرا به‌ بي‌بند و باري‌ نسبت‌ ندهند، هنوز هم‌ در بين‌ افراد همجنس‌ باز درصد بالائي‌ را تشكيل‌ مي‌دهد. بطوريكه‌ در همجنس‌ بازان‌ 78 درصد و در هموفيلي‌ها * كمي‌ بيشتر از يك‌ درصد مي‌باشد، و گروه‌ همجنس‌باز با انحرافات‌ جنسي‌ مسؤول‌ شيوع‌ بيش‌ از حدّ اين‌ بيماري‌ هستند.

با توجّه‌ به‌ اينكه‌ همجنس‌ بازي‌ در قرآن‌ كريم‌ بعنوان‌ عامل‌ زشتي‌ ياد شده‌ و حكم‌ اسلام‌ در اين‌ مورد شديد است‌، امروزه‌ با پيدايش‌ بيماري‌ ايدز واينكه‌ افراد همجنس‌ گرا مسؤول‌ شيوع‌ اين‌ بيماري‌ در جوامع‌ بشري‌ هستند ؛ به‌ اهمّيّت‌ حكم‌ اسلامي‌ دربارۀ‌ اين‌ گروه‌ پي‌ مي‌بريم‌. اكنون‌ حكم‌ اسلام‌ در مورد همجنس‌ گرائي‌ را كه‌ از رسالۀ عمليّۀ حضرت‌ امام‌ خميني‌ قدّس‌ سرّه‌ آمده‌ است‌ ذكر مي‌شود:

1 - همجنس‌ گرائي‌ دو مرد را لواط‌ گويند. اين‌ عمل‌ شنيع‌ از دو راه‌ قابل‌ اثبات‌ است‌:

الف‌: چهار مرتبه‌ اقرار و اعتراف‌ يكي‌ از آن‌ دو ؛ در صورتيكه‌ بالغ‌ و عاقل‌ و داراي‌ قصد و اختيار باشد.

ب‌: شهادت‌ و گواهي‌ چهار مرد كه‌ خود ديده‌ باشند، حكم‌ بالغ‌ و عاقل‌ در مفعول‌ و فاعل‌ اعدام‌ است‌.

2 ـ همجنس‌ گرائي‌ دو زن‌ را سُحق‌ گويند و كيفرآن‌ دو، 100تازيانه‌ مي‌باشد.

چنانچه‌ حكم‌ اسلام‌ دربارۀ‌ همجنس‌ گرائي‌ مردها اجرا مي‌شد بشريّت‌ شاهد شيوع‌ اين‌ بيماري‌ وحشتناك‌ يا بعبارت‌ ديگر طاعون‌ همجنس‌ بازان‌ نبود. و دوّم‌ اينكه‌ بيماري‌ ايدز هنوز در دو زن‌ همجنس‌گرا گزارش‌ نشده‌ است‌ و مي‌بينيم‌ حكم‌ اسلام‌ در مورد زنان‌ همجنس‌گرا 100 تازيانه‌ است‌. بنابراين‌ مي‌توان‌ امروز بعد از گذشت‌ 14 قرن‌ به‌ حكمت‌ علمي‌ و عملي‌ اين‌ حكم‌ نافذ اسلام‌ در مورد همجنس‌ گرائي‌ مردها پي‌ برد.»

* در فرهنگ‌ فارسي‌ معين‌ آورده‌ است‌: هموفيلي‌ ـ عارضه‌اي‌ كه‌ در اثر آن‌ بيمار بواسطۀ يك‌ اختلال‌ ارثي‌ در انعقاد خون‌ تمايل‌ دائمي‌ به‌ خونريزي‌ پيدا مي‌كند. هموفيلي‌ در فرزندان‌ ذكور ظاهر مي‌شود و غالباً افراديكه‌ هموفيلي‌ دارند در سنين‌ كودكي‌ بواسطۀ پيدايش‌ يك‌ خراش‌ در بدن‌ كه‌ سبب‌ خونريزي‌ زياد مي‌شود از بين‌ مي‌روند و ندرتاً به‌ سنّ بالا ميرسند. در فرزندان‌ اناث‌ ژن‌ هموفيلي‌ بصورت‌ نهفته‌ باقي‌ مي‌ماند و آنرا به‌ اخلاف‌ ذكور خود به‌ طور ارثي‌ منتقل‌ ميسازد كه‌ در آنها ظاهر ميشود و همچنين‌ به‌ اخلاف‌ اناث‌ نيز منتقل‌ ميشود ولي‌ بازبصورت‌ نهفته‌ باقي‌ مي‌ماند.

[95] ـ روزنامۀ «اطّلاعات‌» 20 رمضان‌ 10 4 1 (27 فروردين‌ 9 6 13) شمارۀ‌ 19019

[96] ـ چند روز قبل‌ روزنامۀ «خراسان‌»، شنبه‌ 6 صفر 5 1 4 1 ( 5 2/2/73) شمارۀ‌ 13020 نوشت‌:

«اطّلاعيّه‌: فرزند كمتر، زندگي‌ بهتر با دريافت‌ جائزه‌ ؛ بمناسبت‌ بزرگداشت‌ هفتۀ كنترل‌ جمعيّت‌، بيمارستان‌ و زايشگاه‌ خيريّۀ عليّ بن‌ أبي‌طالب‌ عليه‌ السّلام‌، به‌ مردان‌ يا زناني‌ كه‌ براي‌ انجام‌ وازكتومي‌ وتوبكتومي‌ (جهت‌ جلوگيري‌ از تراكم‌ و انفجار جمعيّت‌) به‌ اين‌ بيمارستان‌ مراجعه‌ كنند، علاوه‌ بر رايگان‌ بودن‌ عملهاي‌ مذكور، به‌ حكم‌ قرعه‌ تعدادي‌ تلويزيون‌ اهداء مي‌نمايد.»

[97] ـ روزنامۀ «قدس‌» 30 محرّم‌ 5 1 4 1 (19 تيرماه‌ 1373) شمارۀ‌ 1891

[98] ـ روزنامۀ «خراسان‌» 6 صفر 4 1 4 1 ( 4 مرداد 1372) شمارۀ‌ 12737

[99] ـ روزنامۀ «خراسان‌» مورّخۀ 4 2 ربيع‌ الاوّل‌ 4 1 4 1 (21 شهريور 1372) شمارۀ‌ 4 1277

[100] ـ مجلّۀ «دانشمند» مورّخۀ دي‌ ماه‌ 8 6 13، شمارۀ‌ پي‌ در پي‌ 5 31، سال‌ بيست‌ و هفتم‌، شمارۀ‌ اختصاصي‌ سال‌ 10، ص‌ 8 تا ص‌ 5 1

[101] ـ مجلّۀ «دانشمند» مورّخۀ دي‌ ماه‌ 8 6 13، شمارۀ‌ پي‌ در پي‌ 5 31، سال‌ بيست‌ و هفتم‌، شمارۀ‌ اختصاصي‌ سال‌ 10، ص‌ 10 و 11

[102] ـ «فراماسونري‌ و يهود» ترجمۀ جعفر سعيدي‌ از

YAHUDILIK VE MASON LUK Bilim ARASTIRMA GRUBU istanbul - 1986

انتشارات‌ علمي‌ تهران‌، طبع‌ اوّل‌ 9 6 13، ص‌ 55

[103] ـ در گزارش‌ خبرگزاري‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ در مورّخۀ 5 1/12/72 آمده‌ است‌:

«رئيس‌ قوّۀ قضائيّه‌ در ديدار مسؤولين‌ كميتۀ امداد امام‌ خميني‌ با وي‌، خواستار تلاش‌ بيشتر اين‌ نهاد در زمينۀ آموزش‌ روستائيان‌ به‌ منظور كنترل‌ رشد جمعيّت‌ شد.»

[104] ـ منزل‌ پدر حقير، كه‌ حقير در آنجا متولّد شده‌ام‌ ؛ طهران‌، خيابان‌ جمهوري‌ اسلامي‌ (شاه‌آباد سابق‌) كوچۀ حمّام‌ وزير بوده‌ است‌. در مقابل‌ اين‌ كوچه‌، كوچه‌اي‌ بود به‌ نام‌ كوچۀ مشهدي‌ مهدي‌ بقّال‌. مشهدي‌ مهدي‌، زني‌ داشت‌ كه‌ در ميان‌ عامّۀ مردم‌ به‌ «زن‌ مشهدي‌ مهدي‌» مشهور بود. وي‌ از قابله‌هاي‌ قديمي‌ مجرّب‌ و كارآزموده‌ بوده‌است‌، و از فوتش‌ شصت‌ سال‌ مي‌گذرد. رحمة‌ الله‌ عليها.

بازگشت به فهرست

دنباله متن