رابطه قلب شکسته با بیماریهای قلبی
سایت پرمطلب: قلب که یکی از مهم ترین اندام های داخلی بدن ماست، عضوی عضلانی و ضربان دار است که با پمپاژ خون به سراسر بدن بر فعالیت تمام اندام ها تاثیر مستقیم دارد. اما این تاثیر کاملا متقابل است، یعنی قلب نیز از مغز، ریه، کلیه، دست و پا و روح و روان تاثیر می پذیرد.
تاثیر احساسات بر عملکرد و ضربان قلب نیز واقعی است. برای مثال دقت کرده اید در زمانی که یکی از نزدیکانتان را بعد از مدت زمان طولانی می بینید، قبلتان تندتر و محکم تر می زند؟
قطعا نقش قلب در بدن به پمپ کردن خون خلاصه نمی شود. قلب ما به صورت کاملا پویا از احساس ما، آرزوهای ما، روابط اجتماعی و عشق ما به دیگران تاثیر می پذیرد.
احساس شور و هیجان، عشق و شادی و یا حزن و غم کاملا توسط قلب حس می شود و قلب با تغییر در عملکرد خود، نظیر تغییر فشار خون، شدت و سرعت ضربان و … به این احساس پاسخ می دهد.
این ارتباط به قدری محکم است که امروزه پزشکان اعتقاد دارند بین احساسات و عواطف انسان و خطر ابتلا به بیماری های قلبی ارتباطی جدی وجود دارد و این تاثیر را به صورت “سندرم قلب شکسته” تعریف می کنند.
سندرم قلب شکسته چیست؟
سندرم قلب شکسته به شرایط بالینی حادی اطلاق می شود که یک استرس روحی مستقیما بر عملکرد جسمی قلب تاثیر می گذارد و از این رو به عنوان یکی از عوامل مهم ابتلا به بیماری های قلبی عروقی در نظر گرفته می شود.
سندرم قلب شکسته را کاردیومیوپاتی ناشی از استرس نیز می گویند و در واقع شرایطی است که عضله قلب مخصوصا در ناحیه بطن چپ، بزرگ و متسع می شود. در نتیجه توانایی قلب در پمپاژ خون کاهش یافته و خون کافی به اعضای بدن نمی رسد.
در واقع فشارهای شدید روحی و روانی نظیر مرگ عزیزان و یا سایر بحران های عاطفی باعث افزایش شدت و یکدفعه ای هورمون های استرس در بدن می شود. در این زمان است که قلب واقعا بهت زده می شود و در بسیاری از موارد نتیجه ی این بهت زدگی، تظاهر علائمی نظیر درد قفسه سینه، تنگی نفس و حتی نارسایی قلبی خواهد بود.
سندرم قلب شکسته بر خلاف باور عموم، کاملا با حمله کلاسیک قلبی که به ظاهر هم معنی هستند متفاوت است. سندرم قلب شکسته هیچ تعلقی به سابقه بیماری قلبی و عروقی ندارد و می تواند در افراد سالم هم تظاهر کند. اما خوشبختانه علائم آن قابل درمان و شرایط ناشی از آن کاملا قابل بازگشت هستند.
محققان آمریکایی دریافتند غم و اندوه می تواند به افزایش استرس جسمی فرد منجر شود. از طرفی خیلی از افراد بیمار هنگام مواجهه با بحران های غم و اندوه در زندگی، اولین کاری که می کنند کنار گذاشتن و فراموش کردن درمان بیماری خود است، مثلا عدم مراجعه به پزشک و یا کنار گذاشتن مصرف داروها.
به منظور بررسی تاثیر بحران های روحی به عنوان یک عامل خطر برای مشکلات قلبی عروقی، این تیم تحقیقاتی آمار ابتلا به سکته مغزی و حمله قلبی را در میان بیماران بالاتر از ۶۰ سال که همسرشان فوت کرده بود، بررسی کردند و این آمار را با شدت ابتلا به این بیماری ها در افرادی که همسرشان زنده بود، مقایسه کردند.
نتیجه آنکه به طور کلی بعد از سی روز، خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی در گروهی که همسرشان فوت کرده بود، افزایش یافت و میزان ابتلا در این گروه، دو برابر گروهی بود که همسرشان زنده بود.
مطالعات قبلی همچنین نشان داده بودند بحران های روحی و غمناک موجب تغییراتی در لخته شدن خون، فشار خون، ضربان قلب و به طور کلی سلامت دستگاه قلبی عروقی می شود.
ناگفته نماند که خیلی وقت ها این تاثیرات به دلیل کنار گذاشتن داروها و درمان ها مخصوصا در سنین بالا است، مخصوصا داروهای کاهنده کلسترول خون و یا داروی آسپیرین.
شناخت سندرم قلب شکسته، عرصه های گسترده ای را در طب مدرن هموار کرد.
اگرچه بسیاری از متخصصین قلب و عروق اعتقاد دارند ارتباط بسیار ظریف تر و البته قوی تری بین قلب و شرایط روحی و روانی فرد وجود دارد.
در واقع این پزشکان معتقدند تنها ترشح هورمون های استرس نیست که باعث تاثیرپذیری قلب از احساس می شود و این ارتباط، بحثی بسیار پیچیده تر دارد.
منبع: بخش سلامت تبیان