در این مطلب از سایت پرمطلب تعدادی از واژگان انگلیسی مرتبط با ورزش و بازی، شامل نام ورزشهای مختلف؛ تجهیزات ورزشی و تعدادی لغات مرتبط با فوتبال، همراه با ترجمه فارسی آنها گردآوری شده است.
ورزش ها
aerobics
ایروبیک
American football
فوتبال آمریکایی
archery
تیراندازی
athletics
علم ورزش
badminton
بدمینتون
baseball
بیسبال
basketball
بسکتبال
beach volleyball
والیبال ساحلی
bowls
بولینگ
boxing
بوکس
canoeing
قایق رانی
climbing
صخره نوردی
cricket
کریکت
cycling
دوچرخه سواری
darts
دارت
diving
شیرجه
fishing
ماهی گیری
football
فوتبال
go-karting
اتوموبیل رانی با ماشینهای کوچک
golf
گلف
gymnastics
ژیمناستیک
handball
هندبال
hiking
کوه پیمایی
hockey
هاکی
horse racing
اسبدوانی
horse riding
اسب سواری
hunting
شکار
ice hockey
هاکی روی یخ
ice skating
اسکیت روی یخ
inline skating یا rollerblading
اسکیت با کفش
jogging
دویدن آرام
judo
جودو
karate
کاراته
kick boxing
کیک بوکسینگ
lacrosse
لاکراس
martial arts
هنرهای رزمی
motor racing
موتورسواری
mountaineering
کوه نوردی
netball
نتبال
pool
بیلیارد
rowing
پاروزنی
rugby
راگبی
running
دو و میدانی
sailing
قایقرانی
scuba diving
غواصی
shooting
تیراندازی
skateboarding
اسکیتبوردینگ
skiing
اسکی
snooker
اسنوکر
snowboarding
اسنوبورد
squash
اسکواش
surfing
موج سواری
swimming
شنا
table tennis
تنیس روی میز
ten-pin bowling
بولینگ
tennis
تنیس
volleyball
والیبال
walking
پیاده روی
water polo
واترپلو
water skiing
اسکی روی آب
weightlifting
وزنه برداری
windsurfing
موج سواری با تخته و بادبان
wrestling
کشتی
yoga
یوگا
اصطلاحات فوتبال
booking
اخطار دادن
corner kick یا corner
کورنر
crossbar یا bar
تیرک افقی دروازه
fan
طرفدار
foul
خطا
football club
کلوب فوتبال
free kick
ضربه آزاد
goal
گل
goal kick
شوت درون دروازه
goalkeeper
دروازه بان
goalpost یا post
دروازه
half-way line
خط نیمه
half-time
نیمه بازی
header
سرزن
linesman
خط دفاع
net
تور
offside
آفساید
pass
عبور از خط
player
بازیکن
penalty
پنالتی
penalty area
محوطه پنالتی
penalty spot
نقطه پنالتی
red card
کارت قرمز
referee
داور
shot
شوت
supporter
هوادار
tackle
تکل
throw-in
پرتاب اوت
touchline
خط کنار زمین
yellow card
کارت زرد
World Cup
جام جهانی
to kick the ball
ضربه به توپ زدن
to head the ball
با سر زدن
to pass the ball
پاس دادن
to score a goal
گل زدن
to send off
اخراج کردن
to book
خطاکردن
to be sent off
بیرون فرستادن
to shoot
شوت کردن
to take a penalty
پنالتی گرفتن
مکان های ورزشی
boxing ring
رینگ بوکس
cricket ground
زمین کریکت
football pitch
زمین فوتبال
golf course
زمین گلف
gym
باشگاه ورزشی
ice rink
زمین یخ
racetrack
پیست مسابقه
running track
زمین دو
squash court
زمین اسکواش
swimming pool
استخر شنا
tennis court
زمین تنیس
stand
جایگاه تماشاچی
اصطلاحات دوچرخه سواری
bell
زنگ
bicycle pump
تلمبه دوچرخه
brake
ترمز
chain
زنجیر
gears
دنده
handlebars
فرمان
inner tube
تیوب داخلی
pedal
پدال
puncture
پنچر
puncture repair kit
لوازم پنچرگیری
saddle
زین
spokes
پره چرخ
tyre
تایر
wheel
چرخ
to have a puncture
پنچر شدن
to ride a bicycle یا to ride a bike
دوچرخه سوارشدن
وسایل ورزشی
badminton racquet
راکت بدمینتون
ball
توپ
baseball bat
چوب بیسبال
cricket bat
چوب کریکت
boxing glove
دستکش بوکس
fishing rod
چوب ماهیگیری
football
توپ فوتبال
football boots
کفش فوتبال
golf club
چوب گلف
hockey stick
چوب هاکی
ice skates
کفش پاتیناژ
pool cue
چوب بیلیارد
rugby ball
توپ راگبی
running shoes
کفش دو
skateboard
اسکیت برد
skis
چوب اسکی
squash racquet
راکت اسکواش
tennis racquet
راکت تنیس
بازیهای روی میز
board game
تخته
backgammon
تخته نرد
chess
شطرنج
dominoes
دومینو
draughts
نوعی بازی چکرز
go
گو
table football
فوتبال دستی
بازی با ورق
blackjack
بلکجک یا بیستویک
bridge
بریج
poker
پوکر
card
ورق
pack of cards
یک دست ورق بازی
hand
دست
trick
ست بازی
to cut the cards
دو قسمت کردن ورق ها
to deal the cards
دادن ورق به بازیکنان
to shuffle the cards
بر زدن ورق
suit
خال
hearts
دل
clubs
خاج
diamonds
خشت
spades
پیک
ace
آس
king
شاه
queen
بی بی
jack
سرباز
joker
ژوکر
your turn!
نوبت شما
شطرنج
chessboard
تخته شطرنج
piece
مهره
king
شاه
queen
وزیر
bishop
فیل
knight
اسب
rook یا castle
رخ
pawn
سرباز
move
حرکت
check
کیش
checkmate
کیش مات
stalemate
پات
to take یا to capture
زدن مهره
to castle
قلعه کردن
to move
حرکت کردن
to resign
تسلیم شدن
your move!
حرکت شما
good move!
حرکت خوب!
رخدادهای دو و میدانی
۱۰۰ metres
صدمتر
۱۵۰۰ metres
هزارو پانصدمتر
discus throw
پرتاب دیسک
hammer throw
پرتاب چکش
high jump
پرش ارتفاع
hurdles
دو با مانع
javelin throw
پرتاب نیزه
long jump
پرش طول
marathon
ماراتن
pole vault
پرش با نیزه
shot put
پرتاب وزنه
triple jump
پرش سهگام
باقی واژگان مرتبط با ورزش
to play
بازی کردن
to win
بردن
to lose
باختن
to draw
مساوی شدن
to watch
تماشا کردن
game
بازی
fixture
لوازم
match
مسابقه
competition
رقابت
league table
جدول تیمها
score
امتیاز
result
نتیجه
winner
برنده
loser
بازنده
opponent
حریف
umpire
داور
spectator
تماشاچی
win
پیروز شدن
loss
باختن
victory
پیروزی
defeat
شکست
draw
مساوی
to play away
بازی در خارج
to play at home
بازی در داخل
Olympic Games
بازی های المپیک
اگر کلمه مرتبط دیگری را میشناسید که در اینجا نیامده لطفا در بخش نظرات پایین همین مطلب متذکر شوید تا بعد از بررسی به این قسمت اضافه شود.
جالب بود ممنون