و در شماره پنجم از مقاله اينست:
* جمعيّت بيشتر در طول تاريخ همواره عامل مهمّي در حفظ منافع جوامع بشري بوده و اهمّيّت خود را تا به امروز حفظ كرده، و درست به همين دليلاست كه كارآمدترين سياستهايقدرتهاي سلطهگر، تجزيۀ كشورهاي بزرگ و نابودي جمعيّتهاي متّحد بوده است.
* كشورهاي پيشرفته، با موادّ اوّليّه رايگان و يا ارزان قيمت
ص 112
كشورهاي ضعيف توانستهاند اقتصاد خود را رونق دهند ؛ و مادامي كه اين كشورها ضعيف و وابسته باقي بمانند، استفاده از اين موادّ اوّليّه در انحصار كشورهاي ثروتمند صنعتي باقي خواهد ماند.
و در شماره ششم از مقاله اينست:
* تبليغات و هياهوئي كه بر سر جمعيّت قارّه سياه در غرب بلند است، يك فريب سياسي بيش نيست و بسياري از دولتهاي افريقائي هم خود اين را ميدانند ؛ ولي به دليل نياز مادّي فوري خود به غرب توان مخالفت با كشورهاي غربي كه ارائه كننده راه حلّ فريبكارانه كنترل جمعيّت هستند، را ندارند.
* آفريقا داراي خاك حاصلخيز و زمينهاي مستعدّ زيادي است و از لحاظ منابع طبيعي بسيار غنيّ ميباشد ؛ ولي اين ثروت همواره توسّط استعمارگران غربي به يغما ميرود.
* تفاوت فاحش آمار درآمد سرانه بين افراد كشورهاي ثروتمند و كشورهاي قارّه آفريقا نشان ميدهد كه جمعيّت هيچگاه عامل فقر نيست، زيرا همه كشورهاي آفريقائي با تراكم جمعيّت كمتر از كشورهاي اروپائي سهمي به مراتب كمتر از رفاه و امكانات زيستي دارند.
و در شماره هفتم از مقاله اينست:
* طبق برآوردهاي مختلف، جمعيّت جهان در آغاز دوره مسيحيّت سيصد ميليون نفر بود كه 6/1 آن يعني پنجاه ميليون نفر در ايران سكونت داشتهاند.
* بنا به علل مختلف هيچگاه آمارهاي جمعيّتي اعلام شده كشور كاملاً مطابق با واقع نبوده و اختلاف چشمگير دادههاي آماري در دورههاي مختلف از اعتبار اين آمار ميكاهد.
* عوام��ي از قبيل جنگهاي ويرانگر، بلاياي طبيعي و تجزيه، جمعيّت كشور ما را در دورههائي از تاريخ شديداً كاهش داد تا حدّي كه آمار جمعيّت كشور را مقارن سال 1179 هجري شمسي بين 5 تا 6 ميليون نفر ذكر كردهاند
و در شماره هشتم از مقاله اينست:
* گرچه قانون قطع امتيازات دولتي براي فرزندان چهارم به بعد به عنوان اقدام بازدارندهاي در جهت كنترل جمعيّت تصويب شد، ولي در عمل بيش از آنكه بر روي آمار مواليد تأثير بگذارد، نگراني عمومي و احساس ناامني اقتصادي در جامعه بوجود آوردهاست.
* در دوران گذشته در كشور ما از سياستهاي تنبيهي براي كنترل جمعيّت استفاده نميشد ؛ قانون قطع امتيازات دولتي براي فرزندان چهارم به بعد، اوّلين اقدام خشن رسمي در اين مورد است.
و در شماره نهم از مقاله اينست:
* با وجود آنكه آمار مواليد در روستاها بيشتر است، جمعيّت شهرها بسيار فراوانتر است و تراكم شديد جمعيّتي، شهرهاي بزرگي همچون تهران را تحت فشار قرار داده است در حالي كه روستاهاي بسياري بطور روزافزون از جمعيّت خالي ميشوند.
ص 114
* اگر با برنامهريزي صحيح، بودجههاي كلاني را كه صرف مخارج بيهوده ميشود صرف سرمايهگذاري در كارهاي توليدي، بهداشتي و آموزشي بنمائيم، با همين امكانات موجود ونه بيش از آن، بسياري از مشكلات اقتصادي جامعه حلّ خواهند شد.
و در شماره دهم از مقاله اينست:
* تشويق و توصيۀ پيامبر صلّی الله عليه و آله و سلّم به ازدياد جمعيّت در زمان رفاه مسلمانان نبود ؛ بلكه در زماني بود كه انصار و مجاهدين با هم از امكانات اندك زندگي استفاده ميكردند و جنگهاي پيدر پي توان اقتصاد مردم را به شدّت تحليل برده بود.
* در حاليكه كشورهاي اسلامي به سياست كنترل جمعيّت روي آور شدهاند، صهيونيستها با حيلهگري، يهوديان و حتّی غير يهوديان كشورهاي ديگر را با نام يهود به اسرائيل ميآورند تا جمعيّت اسمي آن زياد شده و مسلمانان فلسطين را در اقلّيّت قرار دهند.
* مبادا كار ما به جائي بكشد كه در تبعيّت كوركورانه از توصيه غرب، حتّی ارزشهاي اخلاقي وديني خود را فداي اميال ديگران بكنيم !
و در شماره يازدهم از مقاله اينست:
* اروپا و آمريكا امروز داعيه قيمومت بر همه جهان را دارند و اكنون كه با كاهش جمعيّت فعّال خود از سوئي و رشد جمعيّت فعّال در سائر نقاط محروم جهان از سوي ديگر روبرو هستند، نگران شده و از راههاي مختلف براي تغيير اين موازنه تلاش ميكنند.
ص 115
* رفع همه معضلات در جهان تنها به 25 ميليارد دلار هزينه احتياج دارد در حاليكه در اروپا سالانه 50 ميليارد دلار فقط صرف هزينه سيگار ميشود و در اروپا سالانه 31 ميليارد دلار صرف تأمين مشروبات الكلي ميگردد.
* كشورهاي ثروتمند به كمبود موادّ غذائي در جهان استناد ميكنند و براي كودكاني كه ميخواهند متولّد شوند ابراز دلسوزي و نگراني مينمايند و در همان حال خود مصرف كننده و حتّی اسراف كنندۀ عمده موادّ غذائي هستند.
مورد پنجم ـ مقالهايست از جناب مستطاب حجّة الإسلام آقا سيّد محمّدباقر خرّازي دام عزّه كه مجموعاً در سي و يك قسمت، روزنامه «جمهوري اسلامي» بهپخشآنمقاله مرتّباً ازتاريخ 8 ربيع الاوّل11 4 1 (7 مهرماه 9 6 13) شماره 3281،تا تاريخ6 1 ربيع الآخر 11 4 1 ( 4 1 آبانماه 9 6 13) شماره 3312 مبادرت نموده است.
اين مقاله أسبق مقالاتيست كه ذكر نموديم و حاوي بحث و تحليل در جميع مراحل گفتگو از جهت فكري، فرهنگي، آموزشي، اقتصادي و سياسي در پيرامون اين مبحث ميباشد.
ما در اينجا به ذكر مقدّمه وي و دو قسمت آخر كه پيرامون عوامل سياسي، اجتماعي، اقتصادي است اكتفا مينمائيم. وي در مقدّمه خود گفته است:
«پيش گفتار:
سلسله مقالاتي كه ملاحظه خواهيد كرد مجموعهاي كامل و جامع با هويّتي نقّادانه از تمامي نظرات تئوريكي و نظريّهاي و تحليلي كارشناسان و متخصّصان جمعيّتي كشور است كه در طيّ چند ماهه اخير به طرق و أشكال
ص 116
گوناگون در بيشترين حجم ممكن به جامعه تزريق گرديده است.
اين سلسله مقالات كه با پيشنهاد ابتدائي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ـ معاونت فرهنگي ـ تدوين گرديد گرچه حاوي نظراتي كاملاً مخالف طرز تفكّر حاكم بر آن وزارت است، ولي با تشويق و تأييد و تكميل شش نفر از اساطين حوزه علميّه و با دقّت نظر اعضاي كميسيون اقتصاد جلسۀ بحث و بررسي هفتگي حزب الله قم، مجموعهاي غنيّ در مورد كنترل رشد جمعيّت را به وجود آورده كه اميد است مورد استفاده تشنگان حقيقت قرار گيرد.
در اين سلسله مقالات بدنبال بيان اين نكته هستيم كه رشد جمعيّت ريشه مشكلات اقتصادي و غير اقتصادي جامعه نيست و با كنترل آن نه تنها آن مشكلات حلّ نميگردد بلكه مشكلات و خطرات جديدي را براي نظام و انقلاب پديد خواهد آورد.»
و در قسمت سيام و قسمت آخر ميگويد:
چرا دوَل غرب، تا اين حدّ براي جلوگيري از رشد جمعيّت ما دلسوزي مينمايند ؟
«عوامل و انگيزههاي سياسي
به عنوان مقدّمه ميتوان گفت كه اصولاً مطرح شدن مسأله كنترل جمعيّت از سوي غربيان و استكبار سياسي و اقتصادي دنيا، و آمد و رفت عناصر فاسد آنها به كشور ما پيرامون اين مسأله و اختصاص بودجه كلان براي تأمين نيازمنديهاي كنترل جمعيّتي كشور توسّط سازمان ملل و... گوياي وجود يكسري انگيزههاي سياسي و اقتصادي دنياي غرب از طرح اين مسأله است.
به عبارت بهتر بصِرف آنكه ثروتمندان دنيا و استكبار اقتصادي تا اين حدّ به ملّت و مردم كشورهاي جهان سوّم و بخصوص كشور انقلابي ما علاقه نشان ميدهند كه براي انجام كنترل جمعيّت و مطالعات مورد نياز آن در كشور، پول و امكانات در اختيار ما قرار خواهند داد، خود شكّ و ترديد ما را برانگيزاند كه عاطفه مستكبران اقتصادي چرا بجاي آنكه در سرمايهگذاري و رشد تكنولوژي
ص 117
كشور ما لبريز شود، در مسأله كنترل جمعيّت كشور منعطف شدهاست ؟
آيا اهداف و انگيزههاي پشت پردهاي از سوي استكبار اقتصادي دنيا نميتواند وجود داشته باشد ؟
آيا اگر بنا بشود كه اين كمكهاي پولي و امكاناتي، به جاي آنكه صرف تحقيقات پيرامون كنترل جمعيّت شود، در مورد بررسي توزيع عادلانۀ غذائي و انتقال و رشد تكنولوژي علمي و... صرف شود، آيا باز اين واردات، امكانات و پولهاي هديّهاي از خارج كشور ادامه پيدا ميكند يا خير ؟
آيا وقتي ميبينيم كه كندي رئيس جمهور سابق آمريكا در حاليكه ميليونها تن بمب بر سر ميليونها ويتنامي ميريخت، بدنبال كمك كردن كشورهاي عقب مانده براي تحقيق و برنامهريزي در مورد كنترل جمعيّت و رشد اقتصادي بر ميآيد، اين ابهام در ذهن خطور نميكند كه كشورهاي ثروتمند دنيا براي غارت كشورهاي جهان سوّمي و جلوگيري از رشد و توسعه اقتصادي، اين سياستها و كمكها را ارائه ميدهند ؟!
آيا وقتي خانم دكتر نفيس صديق آمريكائي ـ پاكستاني در ايران ميگويد: «... همه معتقدند كه براي جلوگيري از رشد نامعقول جمعيّت ايران بايد كاري كرد... ما به ايران آمدهايم تا در تنظيم يك برنامه جمعيّتي به ايران كمك كنيم. ضمن آنكه اين برنامه كوتاه مدّتِ 2 سالهاي، 4 ميليون دلار هزينه خواهد داشت.» در حاليكه رئيس جمهور فعلي آمريكا «بوش» طرح برنامه كنترل جمعيّت آمريكا را ردّ ميكند، چرا جاي اين سؤال و اين فكر پديد نيايد كه سفير سازمان بين الملل براي چه اهدافي راهي كشور ما شدهاست ؟!
اگر گفته شود كه: بهترين دليل خيرخواهي كشورهاي غربي براي كشور ما در اينست كه خودشان برنامه كنترل جمعيّت را اجراء كردهاند و بخاطر همين نيز از رشد اقتصادي برخوردار شدهاند، بايد در مقابل گفت كه: اوّلاً آنها هرگز برنامهاي مدوّن براي كنترل جمعيّت نداشته و ندارند ؛ بلكه با ايجاد شدن
ص 118
ارزشهاي مادّي اجتماعي جديد از قبيل رفاهطلبي، فرديّت خواهي، اشتغال زنان، آزادشدن به تمام معني روابط نامشروع جنسي، قوانين مربوط به كمك به فرزندان نامشروع و ترجيح آنها بر فرزندان مشروع و... ديگر نيازي به برنامه كنترل جمعيّت نبود تا مردم آن كشورها در چارچوبه سياست گذاريهاي كنترل جمعيّت قرار گيرند.
بنابراين شعار «كنترل جمعيّت از راه آزادي سقط جنين» تنها تلاش ظاهري براي سرپوش گذاردن بر فساد روابط جنسي نامشروع جامعه اروپائي و آمريكائي است.
ثانياً بحران جمعيّتي كشورهاي پيشرفته بدليل كاهش ميزان رشد جمعيّت در حدّ منفي، كار را به آنجا رسانيدهاست كه تلاش همه جانبه و وسيعي براي ازدياد نسل در اروپا شروع شود، چنانچه كاهش قيمت بليط قطارها و كمكهاي نقدي براي خانوارهاي بيش از 2 فرزند در فرانسه بهترين مؤيّد آن است. در هر صورت آيا جاي اين شكّ و ترديد وجود ندارد كه بايد اهداف و انگيزههاي سياسي به دنبال اين مسأله وجود داشته باشد ؟
بنظر ما انگيزههاي زير ميتواند از جمله اهداف آنها باشد:
1 ـ محدود كردن نسل انقلابي جامعه
با توجّه به اينكه بيشترين نقش در شروع، تثبيت، تحكيم و صدور انقلاب را اقشار پائين اقتصادي جامعه ـ كه غالباً از رشد جمعيّتي نسبةً فراواني نيز برخوردارند ـ بر عهده داشتهاند ؛ بنابراين در صورت موفقيّت طرح مذكور بايد شاهد كاهش افراد انقلابي جامعه در آينده باشيم !
به راستي اگر طرفداران كنترل جمعيّت دلباختگان اقشار ضعيف جامعه ميباشند ؛ چرا در كنار اين نظريّه، تحليلي بر تشويق ازدياد نسل اقشار متوسّط جامعه و يا ثروتمند براي جبران فرزند كاسته شده قشر ضعيف جامعه ارائه نميدهند ؟!
ص 119
2 ـ نقش كمّيّت آحاد يك ملّت در قدرت سياسي ـ نظامي كشور
اگر دنياي كنوني، دنياي قدرت است و هر كشور يا بلوكي كه قدرتمندتر از همه باشد، زمينه بيشتري براي سلطه سياسي و اقتصادي دارد ؛ و اگر تعداد جمعيّت يكي از عناصر تشكيل دهنده قدرت است بايد نتيجه گرفت كه استكبار اقتصادي و سياسي دنيا براي جلوگيري از افزايش قدرت جامعه از نظر سياسي، اقتصادي در صدد است كه از تعداد نيروهاي كمّي كشور بكاهد، بخصوص آنكه جنگ تحميلي و تلاشهاي خارق العادة نسل انقلابي جامعه ما به استكبار سياسي و اقتصادي ثابت كردهاست كه اين قدرت انسان است كه بر تكنولوژي و تمدّن غرب حاكميّت دارد. پس بايد به هر طريق كه شدهاست جلوي ازدياد اين نسل انقلابي گرفته شود.
بهمين دليل با مطرح شدن تئوريهاي مسخرهاي همچون كنترل جمعيّت در صدد دست يافتن بر اين اهداف سياسي خود بر آمده است.
وانگهي اگر ما در صدد ايجاد ايراني اسلامي، قويّ و كارآمد سياسي، اقتصادي، نظامي هستيم و اگر ما به دنبال ايجاد يك ابرقدرت سياسي از كشورهاي اسلامي ميباشيم، و اگر ما بدنبال فتح دنيا و ايجاد حكومت واحد جهاني هستيم ؛ آيا اين بدون جمعيّت فراوان و توازن نفري امكان پذير است ؟!
آيا دفع تهاجمات و فشارهاي سياسي، نظامي، اقتصادي دنياي استكباري از انقلاب و كشور بدون توان و نيروي فردي و جمعيّتي امكان دارد ؟!
آيا امكان دارد كه كشوري با تعداد محدود، به ابر قدرت سياسي و اقتصادي و نظامي تبديل شود ؟!!
3 ـ طرد و اخراج مهاجرين انقلابي مسلمان از كشور
از آنجائيكه يكي از عوامل مهمّ در ازدياد جمعيّت يك كشور ميتواند رشد مهاجرت اتباع خارجي آن باشد ؛ بنابراين بطور يقين يكي از سياستگذاريهاي كنترل جمعيّت، مانعيّت از ورود آنها، و اخراج بیقيد و شرط آنها از كشور، و يا
ص 120
محصور نمودن آنها د اردوگاهها و... است.
روشن است كه اين هدف و روش اثري جز نابودي هدف صدور انقلاب و محصور نمودن آن در چارچوبه مرزهاي به اصطلاح بين المللي ندارد ؛ در حاليكه اين نظريّه هرگز با آرمانها و اهداف انقلاب و مأموريّت آن سازگاري ندارد.
4 ـ انحراف افكار جامعه به سوي مسائل فرعي و كاذب و دور نمودن آنها از مسائل حياتي جامعه
روشن است با وجود مطرح شدن اين مسأله در داخل كشور زمينه هرگونه توجّه و دقّت نظر را نسبت به بررسي و پيگيري مسائل سياسي و حياتي جامعه از بين ميبرد.
در نظر ما طرح اينگونه مسائل در بسياري از مواقع يا مصادف با بررسي و مطرح شدن پيچيدهترين بررسيهاي مشكلات جامعه در محافل خاصّ بودهاست، و يا براي مطرح نمودن مسألهاي در داخل كشور و محقّق كردن آن !! روشن است كه مسأله كنترل جمعيّت از اين قاعده مستثني نيست.
5 ـ محدوديّت بخشيدن نسل مسلمين و جهان سوّم در دنيا
چون از حدود 4 ميليارد و 6 8 5 هزار نفر موجود دنيا، حدود يك ميليارد و 187 هزار نفر آن در كشورهاي توسعه يافته، و حدود 2 ميليارد و 389 هزار نفر آن در كشورهاي جهان سوّم ميباشند، و از اين ميان حدود 5 /1 ميليارد نفر ميزان جمعيّت مسلمان دنياست ؛ پس از ديدگاه مستكبران سياسي و اعتقادي جهان بايد به هر طريق و هر قيمتي كه شدهاست برتري افزايش تعداد جمعيّت كشورهاي جهان، مسلمين و بخصوص شيعيان انقلابگر در دنيا محدود شود ؛ چرا كه هر كدام از آنها نقش فراواني در تهديد منافع استكبار سياسي و اقتصادي دارد.
شايد بتوان گفت كه نظريّه كنترل جمعيّت ميتواند تلاشي تئوريكي و
ص 121
نظريّهاي براي تحقّق اهداف فوق باشد كه هوشياري بيشتري را از مسؤولين نظام ميطلبد.
6 ـ مطرح كردن و بزرگ كردن مشكلات جامعه، براي ضربه به انقلاب و عملكرد آن
يكي از آثار و اهداف مطرح شدن اين مسأله، بزرگ كردن مشكلات جامعه و ايجاد ضربه رواني و تبليغاتي به وضعيّت رو به رشد انقلاب و جامعه است.
آيا مطرح كردن كاذبانه و زيركانه بسياري از عوامل بالقوّه و بالفعل منفي جامعه در شرائط كنوني، هدف و نتيجهاي جز اين دارد كه اسباب نااميدي حزب الله را فراهم آورده و زمينههاي مورد نياز استكبار اقتصادي را براي پايهريزي توطئههايش فراهم آورد ؟!
آيا مطرح كردن اينگونه مسائل سبب ايجاد اين انديشه در جامعۀ ما نميشود كه مسؤوليّت عدم رشد اقتصادي كشور بر عهده اقشار پرجمعيّت و فقيري است كه با درآمد كم بارهاي منفي زيادي را از نظر اقتصادي بر جامعه تحميل ميكند !! و در نتيجه براي حلّ كردن مشكلات اقتصادي جامعه راهي جز نابودي آنها وجود ندارد ؟!! چنانكه مالتوس بيان ميداشت.
7 ـ افشاء و فروختن بيقيد و شرط أخبار و اطّلاعات اقتصادي و سياسي و... كشور براي بهرهبرداري استكبار جهاني
از آنجائيكه نيروها و شبكههاي جاسوسي استكبار جهاني توسّط سربازان گمنام إمام عصر عجّل الله تعالي فرجه الشّريف به نابودي كشانيده شده است براي استكبار سياسي و اطّلاعاتي و اقتصادي چارهاي جز اين باقي نمانده است كه با ايجاد جوهاي كاذب محرّك در داخل كشور از طريق مطرح كردن اينچنين مسألههائي كه اثبات و نفي آن مستلزم انتشار اخبار و اطّلاعات ذيقيمتي است تلاش فراواني را براي جبران كمبود نيازها و اطّلاعات مورد نياز خود انجام دهد،
ص 122
بخصوص آنكه بعضي از اين مسائل از بارهاي ظاهرپسند و خيرخواهانهاي نيز برخوردار است كه شبكهها و عوامل خيرخواه و جاسوس دنيا زمينه فراوان براي مانور تبليغاتي و اطّلاعاتي پيدا خواهند كرد.
روشن است با مطرح شدن چنين مسائلي در سطح جامعه، بعضي از مغرضين يا ساده انديشان جامعه دست به قلم برده، و براي بحث و بررسي آن بسياري از آن اطّلاعات ذيقيمت را افشا نمايند.
مسأله كنترل جمعيّت يكي از همان مسائلي است كه اثبات آن نيازمند مطرح كردن سِرّيترين اطّلاعات فنّي و علمي كشور، و تحليل بر اساس ظرفيّتها و توانائيهاي اقتصادي جامعه است كه به آساني بسياري از نيازهاي اطّلاعاتي غرب و شرق را تأمين مينمايد.
بهترين استدلال ما بر اين مطلب گفتاري از دكتر نفيس صديق يكي از سران سازمان ملل است كه ميگويد: «از ميزان 4 ميليون دلار هزينه پرداختي سازمان ملل در ايران در زمينه كنترل جمعيّت، 2 ميليون دلار آن به اجراي طرحهاي تحقيقاتي مشترك در سالهاي 1991 ـ 1990 اختصاص دارد. يكي از اهداف اين برنامه جمعآوري آمار و اطّلاعات و تحقيقات در مورد مسائل مربوط به جمعيّت و تنظيم خانواده است.»
تصريح وي و درصد ميزان هزينه تحقيقاتي و اطّلاعاتي فوق نسبت به هزينه اجرائي آن گوياي آنست كه جمعآوري اطّلاعات اقتصادي و اجتماعي و... از مهمترين بلكه تنها هدف كمك 4 ميليون دلاري سازمان ملل متّحد است !
اهداف و انگيزههاي اجتماعي
اگر يكي از اهداف كنترل جمعيّت چنانكه لنين ميگويد رهانيدن زن از خان��اده به سوي جامعه و اجتماع است، و اگر كاهش مقدار جمعيّت و مواليد به عنوان راه حلّي براي كاستن تضادّ موجود ميان نقش اقتصادي زن و نقش خانوادگي اوست، و اگر خانم دكتر نفيس صديق ميگويد: «نقش زن تنها به بچّه زائيدن منحصر نيست، و هر كشوري كه ميخواهد در راه توسعه گام بردارد نميتواند با نيمي از جمعيّت خويش اين راه را بپيمايد، و يكي از دلائل موفّقيّت كشور تايلند و اندونزي در زمينه افزايش جمعيّت و تنظيم خانواده سرمايهگذاري وسيع در مورد مشاركت زنان در امور اجتماعي و توسعه كشور است» و اگر از نظر جمعيّت شناسي غربي و كارشناسان داخلي، زناشوئي سبب تغيير متغيّرهاي جمعيّتي ميشود كه عمدهترين نتيجه آن تأثير مستقيم بر باروري و كمك به افزايش جمعيّت است و بايد جلوي آن به نحوي گرفته شود و... همه و همه نشانه آنست كه يكي ازاهداف اجتماعي نظر به كنترل جمعيّت، محدود كردن ازدواجها و كشانيدن بيرويّه زنان به صحنه اجتماع و فعّاليّتهاي اقتصادي و در يك كلام نابود كردن بنياد خانواده و ايجاد فساد اجتماعي است!
ما در نقد و بررسي اين نظريّه از نظر جامعه شناسي نكات مهمّي را بيان داشتيم و در اينجا تنها به اين نكته بسنده ميكنيم كه اثر اين انديشه، ايجاد زمينه رشد فساد و انحرافات اجتماعي و از بين بردن تمامي اهداف انقلاب و اسلام است. چرا كه هيجانات جنسي جوانان (دختر و پسر) بايد به نحوي اطفاء شود ؛ حال اگر خانوادهاي تشكيل نگردد و سنّ ازدواج بالا رود، اين اطفا شهوات خود را در سطح جامعه بصورت روابط نامشروع جلوهگر مينمايد، و با رشد يافتن اين روابط نامشروع به يقين جامعه به سمت تباهي و نابودي كشانيده خواهد شد.
جالب اين است كه دكتر نفيس صديق الگوي تايلند كه امروزه يكي از سه كشور فاحشهخيز جهان است را به ايران انقلابي پيشنهاد ميكند ؛ به عبارت بهتر: با شعار كنترل جمعيّت در صدد پرورش فاحشهها در كشورماست.
براستي چرا تربيت فرزند و كودك هدف بزرگي براي زن نيست و نبايد باشد ؟!
آيا زن قبل از آنكه وسيله و ابزاري براي اهداف اقتصادي باشد، خود
ص 124
غايت و هدف فعّاليّتهاي اقتصادي مردان نيست ؟! به عبارت بهتر، اقتصاد بايد در خدمت زن و خانواده باشد يا زن و خانواده در خدمت اقتصاد ؟!
آيا الگوهاي مطرح شده از سوي نوكران استكبار اقتصادي از رشد و توسعه اقتصادي به واسطه بكارگيري زنان فاحشه در روند خود نميتواند از موفّقيّت برخوردار شود ؟!
بنظر ما رشد شديد فساد هنري كشور در يكي دو سال اخير، خود حلقهاي از حلقات هدفي استكبار سياسي و اقتصادي دنيا با كمك و امداد از تئوري ظاهر پسند كنترل جمعيّت براي ايجاد فساد و فحشا و شكستن ارزشهاي الهي و انقلابي جامعه است كه بايد با آن بشدّت برخورد شود.
آيا كسانيكه در برنامههاي فساد آلود خود در سريالها، تئاترها، فيلمها، سرودها، نوشتارها و... پرورش فحشاء و رشد الگوي مصرفي غربي را تعقيب مينمايند بر اين نظريّه استكباري كنترل جمعيّت براي نابودي ارزش انقلاب و اسلام تكيه نكردهاند ؟!
آيا نبايد مسؤولين نظام ما به هوش آيند و توجّه كنند كه استراتژي تباهي و به اضمحلال كشيدن كشور به آساني توسّط عناصر و كارشناسان فاسد و نفوذي، و يا گول خوردگان سادهانديش، با امداد از جوهاي تبليغاتي از يكطرف، و بهرهوري از تئوريهاي ظاهر پسند كنترل رشد جمعيّت از طرف ديگر، و با رفتارهاي ناهنجار اخلاقي بدحجابان و بيحجابان با سرعت و بيسر و صدا در حال پياده شدن و در حال به موفّقيّت رسيدن است ؛ و بايد فكري اساسي براي آنبنمايند؟!
اهداف و انگيزههاي اقتصادي
بطور كلّي ميتوان اهداف و انگيزههاي اقتصادي كنترل جمعيّت را در چند چيز دانست:
الف ـ ايجاد فضا و زمان و امكانات مورد نياز اقتصادي استكبار
ص 125
ما در اينجا براي صحّت و درستي كلام فوق تنها به يك جمله از «پلارسنج» از دانشگاه استانفورد آمريكا اكتفا ميكنيم. او در توصيهاش به دولت آمريكا ميگويد كه: آمريكا بايد با تمام قوا و با استفاده از فشارهاي مالي و سياسي از افزايش جمعيّت در كشورهاي ديگر جلوگيري نمايد، حتّی در كشورهاي كم جمعيّت آفريقاي شرقي، چون اين سرزمينهاي بكر و با صفا بايد به عنوان تفريح گاه ساكنين شهرهاي آلوده به صنعت ما حفظ شود.
ب ـ صنعتي كردن محض كشور و نابودي كشاورزي و توسعه شهرنشيني
چون يكي از عواملي كه سبب كاهش باروري ميشود وجود و گسترش شهرنشيني است چرا كه آمارها تفاوت 5 /1 تا 2 بچّه را ميان خانوار شهري و روستائي نشان ميدهد. بنابراين از ديد طرفداران كنترل جمعيّت، رشد شهرنشيني يكي از عوامل كاهش باروري جامعه است. بديهي است رشد شهرنشيني در كشور ما تلازم لاينفكّي با از بين رفتن كشاورزي و رشد بیرويّه صنعتي كشور دارد كه آثار خطرناكي را براي جامعۀ ما به بار خواهد آورد.
ج ـ محروم كردن جامعه از آثار مفيد رشد جمعيّت همچون رشد و شكوفائي خلقيّت و ابتكارات، رشد وگستردگي بازار توليد و... ميباشد كه اين آثار مثبت تا حدودي در مباحث سابق بيان شد.» پايان كلام حجّة الإسلام خرّازي زيد عزّه.
باري، اهمّ موارد ذكر شده در جرائدي كه ما نام برديم، همين پنج مورد بوده است كه از مفاسد قضيّه تعقيم و تقطيع نسل شيعه در ايران حكايت كرده بودند ؛ و اينها مطلب اوّل ما در اين بحث بود.
ص 127
يورش سهمگين استكبار جهاني بعداز ارتحال رهبر كبير فقيد انقلاب
مطلب دوّم: هنوز آب غسل بر بدن و كفن قائد عظيم الشّأن رهبر كبيرومعظّم انقلاب اسلامي حضرت آية الله خميني قدّس الله سرّه الشّريف، خشك نشده بود كه ديو استكبار جهاني و شيطان عظيم حيلهگر همگاني، رخ نازيبايش را بر اين ملّت نشان داد و با پنجههاي قويّ و استوارِ حيله و مكر و خدعه و كذب، بر اين امّت تازه از زير جنگ تحميلي برخاسته كه تازه ميخواهد نفس آرامي بكشد، تسلّط يافت و گفت: اي پابرهنگانِ دنبال رو حاكم و وليّ فقيهتان ! اي مردمان بدون ثروت و شوكت، اي آزادگان وارسته كه مدّت ده سال بر من لعنت فرستاديد و مرگ باد گفتيد، اينك چنان بدون سر و صدا با دستهاي خودتان نسلتان را قطع مينمايم كه تا قرنها پديده حياتي شما خشكيده گردد، و در ميان شما مردي به وجود نيايد و نتواند پا به عرصه حيات گذارد تا قيامي و اقدامي و لبّيكي گفته شود ! و عليه متكبّران و مستكبران شعاري دهد، و اظهار زندگي بنمايد ! من اصل درخت و شجره را ميخشكانم، با فريب و خدعهاي كه بر همۀ اهل عالم هويدا گردد !
من كه بايد هر ساله ميلياردها دلار صرف تجهيز آلات و ادوات جنگي بنمايم تا نگذارم دشمنم در برابرم بايستد، اينك با مقداري مختصر از همان بودجه و هزينه، يك ميليون زن و هشتاد هزار مرد شما را عقيم ميكنم،
ص 130
مردانتان را اخته و زنانتان را بيبار و بهره چون درختان آفت زده و صاعقه زده جنگلها بجاي ميگذارم. من با صندوق جهاني پول هر مرد شما و هر زن شما را كه لولههايش را ببندد، پنجهزار، دههزار تا بيست هزار تومان ميدهم و او جان و هستي و حيات و زندگيش را به من ميفروشد.
حضرت آية الله خميني قدّس الله نفسه كه حامي ضعفا و مستمندان و عائلهمندان بود، و اين قيام را براي رهائي اين ملّت ستمديده انجام داد ميخواست بكلّي آب و برق و پزشك و نان و سائر مايحتاج عمومي را براي فقرا مجّاني كند، و كلاسهاي تحصيل و ارتقاء به كمالات علميّه و عمليّه را براي همگان رايگان گرداند، و حتّی فرموده بود بليط اتوبوسها براي مستضعفان مجّاني باشد ؛ اينك چنان هجومي بر اين صنف بشود كه ريشهاش فاسد گردد و تخمش ضايع شود.
اينك و اينجاست كه بايد اين حمله و فريب بكار رود. در زمان طاغوت محمّد رضاي آريامهر، تبليغ «فرزند كمتر، زندگي بهتر» صورتي بيش نبود و جدّي عملي نشد. زيرا محمد رضا پهلوي در تحت حكومت آمريكا بود، و افراد و ارتش و رعيّتش افراد و رعيّت آمريكا محسوب ميشدند، و قطع نسل آنها بصلاح آمريكا نبود. چون وجود دولت قويّ در برابر روسيّه و كمونيست شوروي، هدف اصلي سياست انگليس در روي كار آوردن پدرش رضاخان پهلوي و سپس سياست آنها با آمريكا معاً بود. و لهذا ديديم در زمان آريامهر سربازان ايراني را به نفع آمريكا براي جنگ بعضي از نواحي مانند ظِفار و غيره بدون اطّلاع خانوادهشان ميبردند. در آنصورت مقطوع النّسل ساختن رعيّت و ارتش ايران (خصوصاً كه جمعيّت بمقدار فعلي كه براي مستكبران وحشت خيز باشد نبوده است) مفيد و منتج نتيجه نبود.
در دوران حكومت وليّ فقيه، مردم ايران با عشق و آزادي، و نبرد با خصم، و توان شديد از جهت عِدّه و عُدّه: وَ أَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ
ص 131
عاشقانه به اسلام روي آوردند، سطح ازدواج و تكثير اولاد بر اساس سنّت رسول الله بالا گرفت ؛ مردان با تعدّد زوجات از مخدّرات شوهر كشته در نبرد و غير آن، و پسران و دختران با ازدواج در حين بلوغ، و نسل رشد يافت و اعلان و اعلام ارتش بيست ميليوني سرداده شد. روي اين جهات بود كه آتش حسد و كينه در دل مخالفين اسلام و اين نهضت قويم، روز به روز افروخته ميگشت تا ناگاه به بهانههاي واهي و گفتار بدون منطق بر اساس گفتار «مالتوس» كه دويست سال است كه مرده است، دست به از بين بردن جوانان ما به نام اسلام زدند.
دكتر حاج عبّاسعلي اُميدي وفّقه الله كه آناتوميكال و كينيكال پاتولوژيست وحيد و عاليقدر استان خراسان و رئيس بانك خون استان ميباشد، و داراي آزمايشگاه تشخيص طبّي و آسيب شناسي است كه به خدمات هماتولوژي، بيوشيمي، پارازيتولوژي، ميكروبيولوژي، سرولوژي، هيستوپاتولوژي، سيتوياتولوژي اشتغال دارد، و از افراد مسلمان نمازگزار و متعهّد و خدوم به عالم اسلام و انقلاب است و خدمات ارزنده وي مشهود هر عالي و داني ميباشد و سوابق محبّت و مودّت بين حقير و جناب ايشان از قديمالايّام برقرار است، روزي به او گفتم: شما با اين علوم منحصرۀ بخود، چرا در اين سمينارها و مجالسي كه براي تقطيع و عقيم نمودن ارحام و ريشهكن كردن نطفه مردان تشكيل ميدهند شركت نمينمائيد ؛ و آراء طبّي خود را شرح نميدهيد ؟!
با كمال تأسّف گفت: آقا اصلاً ما را در اين سمينارها و نشستها راه نميدهند !
و نيز ميگفت: روزي جواني برومند، هيكلدار، قويّ البنيه در حدود سنّ سيسال نزد من آمد كه چون لولههاي خود را بسته بود و عارضهاي پيدا نموده بود علاجي كنم.
حقّاً من بر انسانيّت و قوّه و استعداد و سلامتي مزاج و زيبائي رخسار و
ص 132
هيكل نيكوي او تأسّف خوردم. آن جوان ميگفت: من براي اسلام و كمك به ولايت فقيه لولههاي خود را بستهام و دچار اين دردها و عوارض و مشكلات شدهام. چون از هر طرف در نماز جمعه و جماعت و در جرائد و در راديوها و تلويزيونها مطالبي را ميگويند و نشان ميدهند كه: يگانه جهاد مردان در راه خدا اينست كه خود را وازِكتومي كنند.
رهبر كبير و بنيان گذار جمهوري اسلامي در 19 شهر شوّال سنه 1409 هجريّه قمريّه رحلت نمودند، سه ماه و اندي بيش نگذشته بود كه روزنامه «اطّلاعات» يكشنبه 16 شهر صفر 1410 (26 شهريور 1368) طيّ شماره 18852 اعلام كرد:
«رئيس سازمان حفاظت محيط زيست كشور: افزايش بیرويّه جمعيّت و تخريب بیضابطه منابع طبيعي حيات انسان را تهديد ميكند.
دكتر منافي معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان محيط زيست كشور صبح ديروز در يك گفتگوي مطبوعاتي و راديو تلويزيوني، برنامههاي در دست اجرا و برنامههاي آيندۀ سازمان را تشريح كرد...
وي سپس به عوامل نابودي محيط زيست اشاره كرد و گفت: توسعه بيرويّه و ازدياد نا متناسب و لجام گسيخته جمعيّت و دخالت بيضابطه انسان در طبيعت، حيات طبيعي و زندگي بشر را تهديد ميكند.»
اين ابتداي امر بود و تا امروز كه 28 محرّم الحرام 1415 است از جهت كمكهاي بيحساب صندوق جهاني و سازمان بين الملل و تبليغات گسترده داخلي، مطلب را بجائي رسانيدهاند كه علاوه بر استعمال كاندوم، قرص، تزريق، نصب آي.يو.دي در رحمها و غير ذلك از انواع عُقم موقّتي، تنها يك ميليون زن بارور را مقطوع النّسل نمودهاند و هشتادهزار مرد بارور را عقيم ساختهاند.
ص 133
ص 135
مطلب سوّم: در اين مسأله نه رجوع به مجتهدي و فقيهي، و نه رجوع به رساله و فتوائي شده است، و نه تبعيّت از أخبار صحيحه و مراجعه به أهل خبره و مشورت، و نه و نه...
حتّی از رجوع به «رساله نوين» امام خميني قسمت 3: مسائل خانواده، كه بقلم جناب محترم حجّة الإسلام آقاي شيخ عبدالكريم بيآزار شيرازي دامت توفيقاته تحرير يافته است و 10 نوبت بطبع رسيده است، مضايقه نمودند و از ارجاع مردم بييار و ياور دريغ كردند.
ما الآن در اينجا عين فتواي آن فقيد سعيد را با شرح جناب مؤلّف كه از ص98 تا ص100 اينرساله تحت شمارۀ فصل(2) باعنوان «تحديد نسليا تنظيم خانواده» ميباشد ذكر ميكنيم تا گناه لايُغْفَر اين دست اندركاران مشهود گردد.
«استفتاء:
اينجانب داراي ده فرزند ميباشم و از نظر كثرت اولاد در زحمت هستم، ميخواهم لولههاي رحمم را ببندم، آيا شرعاً جائز است يا خير ؟
* «اگر موجب نازائي دائمي نشود، و ضرر به مزاج و عضو نرساند، و شوهر راضي باشد، و عمل همراه با ارتكاب [ عمل غير ] شرعي نباشد ؛ اشكال ندارد.»
در اينجا شارح رساله چنين آورده است:
ص 136
«وَ لا تَقْتُلُوٓا أَوْلَـٰدَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَـٰقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا.» [57]
«هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل نرسانيد كه ما آنان و شما را روزي ميدهيم ؛ مسلّماً كشتن آنها خطاي بزرگي است.»
در سال 1798 «توماس مالتوس» اقتصاددان مشهور پيش بيني كرد كه جمعيّت جهان روزي به مرز انفجار خواهد رسيد و از حدّ منابع غذائي زمين پيشي خواهد گرفت.
به حساب مالتوس جمعيّت جهان كه در سال 1950، 5/2 ميليارد نفر بود در سال 2000 از مرز 6 ميليارد خواهد گذشت. مالتوس عقيده داشت كه منابع غذائي جهان محدود و ميزان آن در حدّ ثابتي است و بايد انسان خود را با آن سازگار نمايد.
بدنبال اين پيش بيني، مادّهپرستان و استعمارگران از ترس فقر، شعار «فرزند كمتر، زندگي بهتر» را سر دادند ؛ غافل از اينكه رزق و روزي خداوند بيكران است.
وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَهِ لا تُحْصُوهَا. [58]
«و اگر بخواهيد نعمتهاي بيكران خدا را شماره كنيد، هرگز نتوانيد.»
آنگاه خداوند ميفرمايد: «فرزندان خود را از ترس فقر بقتل نرسانيد كه اين ما هستيم كه هم به آنان و هم به شما روزي ميدهيم» و اين شيطان است كه پيروان خود را وعده فقر ميدهد:
الشَّيْطَـٰنُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ. [59]
ص 137
«شيطان به شما وعده فقر ميدهد.»
خوشبختانه اخيراً دانشمندان با طرق علمي خلاف گفتۀ مالتوس و مادّهپرستان را به اثبات رساندهاند. مثلاً كارشناسان هلندي با كشاورزي علمي، مسأله فزوني جمعيّت را حلّ كرده و از زمينهاي قابل كشت حدّاكثر بهرهبرداري را بعمل آوردهاند.
اگر شيوهاي كه هلنديها بكار گرفتهاند در سائر مناطق زمين نيز بكار گرفته شود، ميزان توليد موادّ غذائي را ميتوان تا ده برابر ميزان فعلي افزايش داد و براي حدود سي ميليارد نفر غذا تهيّه كرد.
در ژاپن نيز كه جمعيّت آن نسبت به سال 1885 حدود 150 درصد افزوده شده است، ميزان توليد موادّ غذائي را حدود سيصد درصد افزايش دادهاند.
اگر شيوه ژاپنيها را در سائر جاها نيز معمول دارند، ميتوان غذاي 90 ميليارد انسان را تهيّه نمود. [60]
در سال 1400 هجري مجلس مجمع فقهي اسلامي در مكّۀ مكرّمه برگزار گرديد و قطعنامه زير به امضاي 17 تن از فقهاي معاصر اهل سنّت در مورد تحديد نسل يا به اصطلاح تنظيم خانواده صادر گرديد:
«نظر به اينكه شريعت اسلام ترغيب كنندۀ به فزوني نسل مسلمانان و انتشار آن است ؛ و تحديد نسل و جلوگيري از آبستني مخالف فطرت انساني و شريعت اسلامي ميباشد ؛ و نظر به اينكه هدف جلوگيري از افزايش جمعيّت مسلمين، نيرنگي براي كاهش دادن نيروي انساني آنها و تقويت سلطه استعمارگران بر كشورهاي اسلامي و بهرهبرداري بيشتر از ثروتهاي آنان است ؛ و نيز نظر به اينكه جلوگيري از نسل، نوعي عمل جاهلي و بدگماني به خداي تعالي است ؛ مجلس مجمع فقهي اسلامي به اتّفاق آراء مقرّر ميدارد كه: تحديد
ص 138
نسل مطلقاً جائز نيست و جلوگيري ازآبستني در صورتيكه انگيزه آن ترس از فقر و كمبود باشد، حرام است. چرا كه خداوند متعال هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ [61]، و روزي همه جنبندگان روي زمين را خود بر عهده گرفتهاست ؛ وَ مَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأرْضِ إِلّا عَلَی اللَهِ رِزْقُهَا. [62]
ولي راههاي جلوگيري از آبستني يا تأخير آن در حالات فردي، براي پيشگيري از زيانها و خطرات، مانند زنيكه بطور طبيعي قادر به زايمان نيست، مانعي ندارد.
امّا دعوت و الزام مردم به تحديد نسل و جلوگيري از آبستني بطور كلّي شرعاً جائز نيست. در حاليكه دولتها بودجه بسيار كلاني را براي مسابقه در تسليحات جهاني خرج ميكنند ؛ و بجاي صرف آن همه بودجه در رشد اقتصادي و رفع نيازهاي مردم، به تخريب شهرها و كشتار جمعيّتها ميپردازند.»[63]
قبلاً در سال 1977 ميلادي، هشتمين كنگرۀ علماي اسلامي در قاهره منعقد گرديد، و نظريّات مشابهي توسّط علماي كشورهاي اسلامي داده شده بود.[64]
آري درحاليكه دول استعماري نظير آمريكا در كشورهاي اسلامي اين همه
ص 139
براي تحديد نسل مسلمانان به نام تنظيم خانواده تبليغ ميكنند و وسائل جلوگيري را با قيمت ارزان در اختيار آنان قرار ميدهند، در آمريكا وسائل مزبور را به قيمت بسيار گران ميفروشند و رؤساي جمهور آمريكا چون آيزنهاور و نيكسون رسماً با تحديد نسل در آمريكا مخالفت ميكنند [65]، و نيز شوروي عليرغم اينكه 250 ميليون جمعيّت دارد، مجلس شوراي عالي اين كشور مقرّر ميدارد: به مادراني كه فرزندان زياد دارند، مدال افتخار داده شود. [66]
بنابراين چقدر در اشتباهند كسانيكه تحت تأثير تبليغات استعمارگران و يا از ترس فقر، خود را عقيم ميسازند و يا نسل خود را تحديد ميكنند.
البتّه كسانيكه به علل شخصي يا ناتوانيهاي جسمي و يا بيماري، از وسائل جلوگيري از آبستني استفاده ميكنند، و يا آبستني خود را به عقب مياندازند، اين عمل آنان ـ با شرائطي كه خواهد آمد ـ از نظر امام خميني جائز است.
جلوگيري از آبستني
1 ـ زنهائي كه با داشتن 5 تا 12 فرزند براي جلوگيري از آبستني تقاضاي تجويز قرصهاي ضدّ حاملگي يا گذاشتن وسيلۀ درون رحمي... مينمايند، جائز است يا نه ؟
2 ـ زنهائي كه با داشتن 5 فرزند به بالا نميتوانند از وسائل عادي ضدّ حاملگي از قبيل قرص،... و غيره استفاده كنند، آيا ميتوانند با بستن لولههاي رحم از آبستني جلوگيري كنند ؟
3 ـ زنهائي كه مبتلا به بيماريهاي مختلف مانند پارگي شكم، بيماري كليه، بيماري قلب و غيره هستند كه با حاملگي منافات دارد و سبب تشديد بيماري آنها ميگردد، آيا ميتوانند با بستن لولههاي رحم از حاملگي پيشگيري
ص 140
كنند ؟
4 ـ زنهائيكه به ضعف اعصاب و بيماريهاي مختلف كه حاملگي موجب تشديد آنها ميشود دچارند، آيا ميتوانند « كورتاژ » كنند ؟
5 ـ آيا رضايت زن و شوهر براي جلوگيري از آبستني به هر طريق لازم است؟
* «جلوگيري از انعقاد نطفه، اگر موجب فساد عضو و عقيم شدن نشود، با رضايت شوهر مانع ندارد ؛ ولي از لمس و نظر حرام بايد اجتناب شود.»
و در همين «رساله نوين» در مقدّمه در فصل (1) در عنوان «مظلوميّت زن در طول تاريخ» گفتاري را از رهبر عظيم فقيد انقلاب نقل كردهاست كه شايان ذكر ميباشد:
«زن در دو مرحله مظلوم بودهاست:
يكي در جاهليّت كه مثل حيوانات بلكه پائينتر از آن مظلوم بوده و اسلام زن را از آن لجنزار بيرون كشيد. و ديگر در زمان ما به اسم اينكه ميخواهند زن را آزاد كنند، به زن ظلمها كردند ؛ و وي را از آن مقام شرافت، معنويّت و عزّتي كه داشت پائين كشيدند ـ امام خميني.» [67]
ص 141
مضرّات عمل بستن لولههاي زنان (توبكتومي) [68]
ص 143
مطلب چهارم: عمل بستن لولههاي زن موجب عقيم شدن دائمي ميگردد ؛ و ديگر قابل بازگشت و بازكردن نميباشد، مگر 2 يا 3 زن در هزار زن. همانطور كه در مقاله «ف. م. هاشمي» در همين كتاب مشاهده نموديد.
بنابراين شايعات پر همهمهاي را كه در جامعه راه انداختهاند كه: توبكتومي (بستن لوله زنان) قابل برگشت ميباشد، و زن با باز كردن آن هر وقت بخواهد حامله ميگردد، دروغ است.
تجربه در ميان زنان آنچه نشان داده است خلاف بوده است ؛ و آنان با بستن لولهها مقطوع النّسل دائمي شدهاند.
بناءً عليهذا فتواي حضرت آية الله فقيد رهبر معظّم در مورد سؤال زني بوده كه ده فرزند داشته و از جهت كثرت در زحمت بودهاست به آنكه بستن لولهها با پنج شرط اشكال ندارد:
1 ـ موجب نازائي دائمي نشود.
2 ـ ضرر به مزاج نرساند.
ص 144
3 - ضرر به عضو نرساند.
4 - شوهر راضي باشد.
5 - عمل همراه با مُحرَّم شرعي نباشد.
شرط اوّل: عقيم نشدن است و اين شرط ابداً محقّق نميگردد. 2 يا 3 در هزار، احتمال رجوع عقلائي نيست ؛ و بستن لولهها بدون شكّ زن را عقيم ميكند و حرام است.
شرط دوّم: عدم ضرر به مزاج ميباشد. و اين شرط نيز محقّق نميشود، زيرا همانطور كه در مقاله «ف. م. هاشمي» ديديم، ضررهاي مزاجي بسيار دارد.
آقاي شيخجوادحاجي پوراظهارداشتند:«دهه اوّلمحرّم 5 1 4 1 براي تبليغ به روستاي «اسلام قلعه» پنجاه كيلومتري سرخس رفته بودم. اين روستا كه فاقد آب و برق و حمّام است داراي 120 خانوار ميباشد. اداره بهداشت آنجا داروهاي ابتدائي و ضروري مردم را نداشت و به عوض قرص ضدّ بارداري را مجّاناً در اختيار اهالي قرار ميداد.
اكثر زنها توبكتومي شدهاند و بعد از اطّلاع از حرمت اين عمل پشيمان شده و بعضاً گريه ميكردند. و از نتائج مضرّ اين كار مانند كمر درد، و ناراحتي كليه شكايت ميكردند.
بنظر ميرسد پيشرفت اين قضيّه در اين روستا به علّت مشكلات اقتصادي نبوده است، چون وضع مالي آنها بد نبود ؛ بلكه در اثرتبليغات و اينكه انجام اين عمل مورد رضايت مراجع و علماء دين است انجام ميشود.»
در صفحۀ 82 همين كتاب در مقاله «ف. م. هاشمي» آمده بود كه: از عوارض اين عمل، مرض آندومتريت، هيدروسالپينكس، Endometriosis و بینظمي در ترشّحات غُدَد داخله بدن است.
و در صفحۀ 79 احتمال خطر مرگ را يكي از عوارض آن شمردهاند.
شرط سوّم: عدم ضرر رسانيدن به عضو (يعني رَحِم).
اين شرط نيز متحقّق نميشود زيرا بيماريهاي مزمن زنانه، دردهاي
ص 145
مخصوص دراز مدّت، و يا بروز ناهنجاري در ديواره مخاطي رحم چنانكه «ف. م. هاشمي» در ص 2 8 گفته بود، يكي از عوارض آن است.
شرط چهارم: رضايت زن و شوهر است. و ميدانيم كه يك ميليون زن ايراني را كه مقطوع النّسل كردهاند، نه با رضايت آنها، و نه با رضايت شوهرانشان بوده است. بلكه با خدعه و فريب و دروغ، كه اين عمل بسيار مفيد و لازم است، و علماي اسلام بر آن صحّه گذاردهاند، صورت پذيرفته است.
شرط پنجم: همراه نبودن با عمل محرّم. و چون اين عمل را غالباً بلكه قريب به كلّ، مردان انجام دادهاند ؛ مستلزم لمس و رؤيت مرد اجنبي بدن زن را بودهاست، بلكه اگر زنان هم انجام دهند حرام ميباشد ؛ زيرا نظر و لمس عورت زن براي غير شوهر جائز نيست. لهذا اين شرط همچنين صورت نگرفته است.
از همه اينها گذشته، مورد سؤال در اين فتوي، استفتا زني بوده است كه ده فرزند داشته است و از نظر كثرت اولاد در زحمت بوده است. اين كجا و بستن لولههاي نوعروسان جوان كه شكم اوّل ايشان بوده است كجا ؟! ببين تفاوت ره از كجاست تا بكجا ؟!
تازه با تمام اين شرائط كه ايشان بستن لوله را براي آن زن در صورت كثرت اولاد در حدّ ده فرزند، و در زحمت بودن وي بدينجهت جائز دانستهاند، در نزد حقير اشكال دارد و جائز نميباشد ؛ و با وجود اين خصوصيّت بايد از راه عزل استفاده نمود. بستن لولههاي زن فقط و فقط در صورت تشخيص طبّي و احتمال مرگ و خطر ديگر براي مادر و يا جنين جائزميباشد كه با امضاي پزشك متديّن وصادق صورت ميگيرد.
آقاي شيخ محمّد شيخ رضائي سلّمه الله تعالي فرمودند: «در روستاي «آفرين» از توابع شريف آباد (جنوب شرقي طهران، اوّل جادّه خراسان) دهه اوّل محرّم 5 1 4 1 پيرمردي به من گفت: 2 نفر از پسران من دكتر هستند. يكي از آن دو كه به ديدن من آمد گفت: بما بطور شفاهي گفتهاند: كورتاژ كنيد ؛ اين كار
ص 146
براي شما مشكلي ايجاد نميكند.»
آقاي حجّة الإسلام حاج سيّد مهدي رجائي دامت بركاته آقازاده محترم حضرت آية الله حاج سيّد محمّد رجائي دام علاه در روز چهارم ماه صفر المظفّر 5 1 4 1 نقل فرمودند: خانم مامائي كه در بيمارستانهاي قم كار ميكرده است به اهل بيت ايشان گفتهاست: «به مخدّرات بگوئيد ديگر كسي براي زايمان به بيمارستان مراجعه نكند ؛ زيرا به پرسنل بيمارستانها دستور دادهاند تا هر زني كه مراجعه ميكند، گرچه شكم اوّل او باشد، به بهانهاي مثل اينكه: مادر در معرض خطر است، او را «سزارين» كنيد و در ضمن لولههاي او را ببنديد و لازم نيست حتّی بخود او بگوئيد كه لولههاي وي را بستهاند.»
روزنامه «خراسان» مورّخه 29 محرّم 4 1 4 1 (تيرماه 1372) طيّ شماره 12732 در ص 12 تحت عنوان: «11 بيمارستان و مركز بهداشتي درماني مشهد، عمل وازكتومي و توبكتومي را رايگان انجام ميدهند» آورده است:
«0 6 مركز بهداشتي درماني شهرستان مشهد آماده ارائه خدمات و وسائل پيشگيري از بارداري بصورت رايگان به متقاضيان ميباشند.
اين مطلب روز گذشته در جريان افتتاح كلينيك تنظيم خانوادۀ بيمارستان حضرت زينب (سلام الله عليها) مشهد اعلام شد.
به گزارش خبرنگار ما در اين مركز درماني علاوه بر عمل توبكتومي (بستن لوله در زنان) وسائل پيشگيري از حاملگي نيز در اختيار مراجعه كنندگان قرار ميگيرد.
مسؤول بيمارستان حضرت زينب سلام الله عليها در اين مراسم گفت: «زنان بارداري كه متقاضي عمل توبكتومي باشند هزينه زايمان آنها اعمّ از سزارين و طبيعي رايگان خواهد بود.
مسؤول واحد تنظيم خانواده استان با بيان اينكه ارائۀ خدمات پيشگيري و مشاورهاي از طريق مراكز بهداشتي و درماني استان بطور رايگان و در اسرع
ص 147
وقت انجام ميگيرد، از متقاضيان اعمال توبكتومي و وازكتومي و استفاده كنندگان از وسائل پيشگيري خواست به نزديكترين مركز بهداشتي درماني محلّ سكونت خود مراجعه نمايند.
وي افزود: در حال حاضر علاوه بر بيمارستانهاي شريعتي، شهيد هاشمي نژاد، امام سجّاد، امام زمان، و عليّ بن أبيطالب در مشهد كه عمل وازكتومي و توبكتومي را انجام ميدهند ؛ مراكز بهداشتي درماني بحر آباد (امام هادي)، هجرت، وحدت و ايثارگران 1 و 3 در عمل وازكتومي (بستن لوله در مردان) بصورت سرپائي، فعّال ميباشند.»
ملاحظه كنيد ! در اينجا مسؤول بيمارستان حضرت زينب كه از بيمارستانهاي خيريّه بوده و غالباً نيازمندان بدان مراجعه مينمايند، تصريح مينمايد كه هر زن متقاضي بستن لوله، عمل زايمان و سزارينش مجّاناً انجام ميشود. يعني خواه شكم اوّل او باشد (تازه عروسي باشد كه از روي احتياج بدانجا رجوع نموده است) خواه شكمهاي دگر.
بنابراين چه بسيار از نوعروساني كه شكم اوّل آنها ميباشد و از روي مستمندي بدينجا مراجعه ميكنند و فقط بجهت رايگان بودن زايمان و سزارين، تقاضاي بستن لولههاي خود را ميكنند.
اينست معني مساعدت به مستضعفان و اعانت به فقراء ونيازمندان ؟! كه وي مجبور باشد براي حق العمل فقط يك زايمان كه سادهترين عمل و نيكوترين خيريّه در دنيا محسوب ميشود، إلي الابد خود را از زنيّت بيندازد و سرمايه وجوديش را كه قابليّت بارآوري است مفت و مجّاني از دست بدهد.
روزنامه «خراسان» 10 شعبان 4 1 4 1 (3 بهمن 1372) طيّ شماره 5 1288 در تحت عنوان: «ارائه برگ تنظيم خانواده شرط اصلي متقاضيان تحت پوشش كميته امام خميني (ره) خراسان اعلام شد» آورده است:
«كلّيّه خانوادههاي كم بضاعت داراي سه فرزند كه قدرت باروري دارند،
ص 148
تنها پس از وازكتومي و يا توبكتومي و ارائه مدرك از سوي مراكز بهداشت ميتوانند زير پوشش كميتههاي امداد امام در آيند...
وي [ آقاي راجي مسؤول كميتۀ امام منطقۀ يك مشهد ] ادامه داد: خانوادههاي كم بضاعت و متقاضي دريافت خدمات از كميته امام (ره) كه سه فرزند يا بيشتر داشتهباشند و در ضمن از قدرت باروري برخوردار باشند از سوي كميته امداد به مراكز بهداشت معرّفي ميشوند و با هماهنگيهائي كه بين وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و كميته امداد امام خميني (ره) بعمل آمده است بطور رايگان و خارج از نوبت وازكتومي و يا توبكتومي ميشوند و سپس تحت پوشش در ميآيند...
همچنين اقداماتي نظير گذاشتن آي. يو. دي و توبكتومي و وازكتومي براي آنان رايگان و خارج از نوبت انجام خواهد شد...
وي همچنين گفت: به خانوادههاي زير پوشش داراي قدرت باروري در صورت توبكتومي يا وازكتومي مبلغ 0 5 هزار ريال به عنوان پاداش اهداء ميشود ؛ و در ارائه خدماتي نظير واگذاري مسكن، وام، هزينههاي درمان در اولويّت قرار ميگيرند.
وي گفت: سياستهاي تنظيم خانوادۀ كميته امداد در منطقه يك، هم اكنون در مورد خانوادههاي تحت پوشش شهري اجرا ميشود كه در اين راستا از 0 65 خانوار شهري داراي قدرت باروري اين منطقه تا كنون تعدادي اقدام به توبكتومي و وازكتومي نموده و 190 خانوار در دورههاي آموزش خانواده شركت ميكنند.
وي ميانگين سنّي زوجهائي كه اقدام به وازكتومي يا توبكتومي نمودهاند را 33 تا 45 سال اعلام كرد...
وي از روحانيّون و كارشناسان بهداشت و درمان و رسانههاي گروهي خواست مردم را به تنظيم خانواده و التزام به سياست دولت جمهوري اسلامي ايران مبني بر كنترل جمعيّت ترغيب نمايند.
ص 149
آقاي راجي در پايان اظهار داشت: 6 272 خانوار شهري و روستائي زير پوشش منطقه يك كميته امداد امام مشهد قرار دارند.» پايان.
ص 151
ص 153
مطلب پنجم: در پيش آمد اين امر خطير آيا صحيح نبود به أعلام امّت شيعه در زمان حاضر: آيات الله عظام و حجج اسلام همچون حاج سيّد عليّ بهشتي مازندراني، و حاج سيّد عليّ سيستاني در نجف اشرف، و حاج سيّد محمّد رضا گلپايگاني، و حاج شيخ محمّدعلي اراكي، و آقا شيخ محمّد تقي بهجت فومني، و آقا سيّد رضا بن سيّد صَفيّ بهاءالدّيني در قم، و به حاج آقا سيّد عزّالدّين امام بن حاج سيّد محمود زنجاني و حاج ميرزا عليّ بن شيخ محمّد رضا تنكابني فلسفي در مشهد مقدّس و امثالهم از علما رنج ديدۀ زحمت كشيدۀ دلسوز امّت و ملّت كه مراجع فقهي و سند مستند مردم ميباشند مراجعه كنند و لجنهاي مركّب از آنان تشكيل دهند، و در صورت عدم امكان لجنه، فقط از آراء و فتاواي ايشان بهره جسته و آنرا مورد عمل قرار دهند، مانند لجنۀ فقهاي مجتمع در مكّۀ مكرّمه و مجتمع در قاهره كه با وجود آنكه يكنفر از علماي شيعه در آنان نبوده است، بتّاً و قطعاً اين پيشنهاد تحديد نسل را استعماري شمردهاند و حكم قطعي به مخالفت آن با اصول اسلام كردند و ابداً در حجاز و مصر بدينصورت عملي نشد، با آنكه دست نشانده بودن فهد سعودي، و انورسادات و خدماتشان به اسرائيل و صهيونيزم و آمريكا بر اطفال هم مختفي نيست. آنها كه چنان بودهاند حاضر به قطع نسل مسلمان نشدند؛ اي واي بر ما با اينهمه دعاوي بزرگ از تعلّق كشور به امام زمان عجّل الله فرجه و برافراشتن پرچمهاي سياه بر در خانهها براي عزاداري سبط رسول اكرم صلّی الله عليه و آله و سلّم.
باري، اين عدم رجوع و عدم اخذ آرا چنين بزرگواراني، نه تنها بعيد بنظر نميرسد بلكه خلاف آن اگر بودي عجب بودي ! چرا كه اين پولها كه براي اين مصارف مصرف ميشود، اين لجنهها، اين سمينارها، اين هياهوها، اين ايجاد وحشتها و دهشتها در مردم، همه و همه از صندوق جهاني پول ميباشد كه برايگان در خدمت امّت قرار ميدهند. اينها از همان صهيونيزمها و يهوديهائيست كه حساب يك شاهي و يك قران آنرا دارند ؛ و اينجا كه صرف ميكنند و تنها و تنها براي يك آمپول تزريقي كه قيمتش 5 1 تا 6 1 هزار تومان است باكي ندارند و واهمهاي بخود راه نميدهند، براي صرف در منويّات خود آنهاست نه مصالح ما.
براي صرف در از بين بردن ملّت و كشور و قطع نسل و عقيم كردن كشور فداكار قيام نموده پنجاه ميليوني ميباشد، نه براي صلاح ملك و مملكت، نه براي دلسوزي براي قطره اشك يتيم مسلمان، نه براي قدّ خميدۀ زن بيوه شوهرمرده،كه جوان خود را در جبهه نبرد از دست داده، نه براي كمك و مساعدت به بيماران و بهداشت و مصالح بهبودي و رشد ايرانيان.
اينها آن مصارف را فقط براي اهداف خود مصرف ميكنند و لولهكشي شده در خصوص مجاري همان اهداف. چون هدف، بروي زمين افكندن اين درخت بالا بلند است، همگي بدور آن گرد ميآيند، و هر يك از آنان تيشهاي بر ريشه ميكوبد ؛ نه آنكه بخواهند آنرا آب دهند تا درخت سرسبز بماند و در سا��هاش مسلمين بيارامند.
و لهذا اصولاً اين دكترها و مهندسين و كارگردانان خودفروخته، در سمينارها و نشستهاي خود يكنفر از غير خودشان را راه نميدادند تا آنچه
ص 155
خودشان ميخواهند اجرا و عملي كنند نه آنچه مصلحت واقعيّۀ مردم اقتضا دارد.
مگر نخوانديم شكوه دكتر محمّد جوانفر را كه در روزنامه «جمهوري اسلامي آمده بود كه ميگفت: اين مطلب را از مجلّۀ «القراءات السّياسيّة» قبول دارم كه آنها ابداً دردنيا به مشورت نمينشينند، و به نظريّات مخالف خود گوش فرا نميدارند ؛ و حتّی يكي از اساتيد كه از زمره جمعيّت شناسان بود گفت: روزي كه به دعوت معاون وزارت بهداشت و درمان به سمينار وارد شده بودم چون رئيس آن لجنه چشمش به من افتاد گفت: چرا مردم اجنبي را در اين مجلس راه ميدهيد ؟! اين نشست را براي منظور خاصّي سازمان بهداشت و درمان پزشكي ايجاد كردهاست !
در اينصورت نه تنها از آيات عظام نظري نميگيرند، بلكه چنان خود را دور ميدارند كه صداي پايشان را هم آن آيات احساس ننمايند.
پاورقي
[57] ـ آيه 31، از سوره 17: الإسرآء
[58] ـ آيه 18، از سوره 6 1: النّحل
[59] ـ آيه 8 6 2، از سوره 2: البقرة
Life Natore Library. The Farth 1974. p. 167 ـ [60]
[61] ـ قسمتي از آيه 8 5 سوره 1 5: الذّاريات: إِنَّ اللَهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُوالْقُوَّةِ الْمَتِينُ «مسلّماً خداوند است تنها كه او بسيار روزي دهنده است و داراي قوّت و قدرتي محكم و استوار ميباشد.»
[62] ـ آيه 6، از سوره 11: هود «هيچ جنبندهاي در روي زمين وجود ندارد مگر آنكه روزي او بر عهده خداوند است.»
[63] ـ «قرارات مجلس المجمع الفقهيّ الإسلاميّ لرابطة العالم الإسلاميّ 1398 ـ 5 0 4 1ه» ص 2 6 و 3 6
[64] ـ «قضيّة تحديد النّسل في الشّريعة الإسلاميّة» امّ كلثوم يحيي مصطفي الخطيب ص 181 ـ 191، چاپ 02 4 1
[65] ـ همان مأخذ، ص 66
[66] ـ همان مأخذ، ص 7 6
[67] ـ «رساله نوين» آية الله خميني (قدّه) قسمت 3: مسائل خانواده، ص 5 1
[68] ـ ( Tubectomy ) در لغت به معني خارج نمودن لوله از بدن است ؛ وليكن به غلط مشهور بجاي tubal ligation كه به معني بستن لوله ميباشد بكار ميبرند.