دین و اندیشه

دستورات مرحوم قاضی در سه ماه رجب، شعبان و رمضان

بسم الله الرّحمن الرّحیم

این کتاب [صفحاتٌ من تاریخ الأعلام] مربوط به حالات مرحوم قاضی ـ رحمه الله علیه ـ می‌باشد که آقازادۀ ایشان آقای سیّد محمّد حسن نوشته‌اند. البتّه دو تا کتاب نوشته‌اند: یکی راجع به حالات مرحوم قاضی و یکی هم برای شاگردانشان.
در این کتابی که راجع به مرحوم قاضی است، یک‌جا دستورات مرحوم قاضی به شاگردانشان دربارۀ ماه رجب و شعبان و رمضان می‌باشد؛ دستورات مربوط به سال ۱۳۵۷ هجری قمری است؛ یعنی نُه سال به فوت ایشان، چون مرحوم قاضی سال ۶۶ فوت کردند.

مرحوم آیه الله حاج سیّد علی قاضی در وصیّتی که به شاگردان خود در سه ماه رجب و شعبان و رمضان دارد، می‌فرماید:

”الحمدُ للّهِ رَبِّ العالَمین، و الصَّلاهُ و السّلامُ علی الرَّسولِ المُبینِ و وَزیرِهِ الوَصیِّ الأمین وَ أبنائِهما الخلفاءِ الرّاشدین و الذُّریَّهِ الطّاهرین و الخَلَفِ الصّالحِ و الماءِ المَعین صَلَّی اللهُ و سلّمَ علَیهم أجمَعینَ.“

«حمد مختصّ ذات أقدس پروردگار عالمیان است. و صلوات و سلام خدا و فرشتگان مقرّب و همۀ جهانیان، بر فرستادۀ آشکار او، و بر وزیر و وصیّ امین آن حضرت، أمیرالمؤمنین؛ و بر فرزندان آن دو بزرگوار که خلفای راشدین و راه‌یافتگان و راهنمایان به حقّ و صراط مستقیم، و ذرّیۀ طاهرین آنان می‌باشند باد. و درود و سلام بر خلف صالح و جانشین به حقّ و شایستۀ آنها باد که آب گوارا بر کام تشنۀ امّت و شیعیان می‌باشند، صَلَّی الله و سَلّمَ علَیهم أجمَعینَ، درود و سلام خداوند بر همۀ آنان باد.»

۱. ”تَنبّه! فَقَد وافَتکُمُ الأشهُرُ ال‍حُرُمْ تَیَقَّظْ لکی تَزدادَ فی الزّادِ و اغْتَنِمْ
۲. فقُمْ فی لیالیها و صُمْ مِن نهارها لِشُکر إلٰهٍ تَمَّ فی لُطفِه و عَمّ
۳. و لا تَهجَعَنْ فی اللَّیل إلَّا أقَلَّهُ، تَهَجّدْ؛ و کَم صَبٍّ من اللَّیل لَم یَنَمْ
۴. و رَتِّلْ کتابَ الحَقِّ و اقرَأْهُ ماکثًا بِأحْسن صوتٍ نورُهُ یُـشرِقُ الظُّلَمْ
۵. فَلمْ تُحظَ بَل لَم یُحظَ بِمِثْله، و أخطأ مَن غَیرَ الّذی قُلتُهُ زَعَمْ
۶. و سلِّمْ علی أصلِ القُرآنِ و فصلِهِ بَقِیَّهِ آلِ الله، کُنْ عبْدَهُ السَّلَمْ
۷. فَمَن دانَ للرَّحمَن فی غَیرِ حُبِّهم فَقَد ضَلَّ فی إنکارهِ أعظَمَ النِّعَمْ
۸. فَحُبُّهم حُبُّ الإلٰهِ اسْتعِذْ به هُمُ العُروَهُ الوُثقیٰ، فَبِالعُروَهِ اعْتَصِمْ
۹. فلاتَکُ باللّاهی عنِ القَول وَ اعتَبرْ معانیَهْ کَی تَرقیٰ إلی أرفَعِ القِمَمْ
۱۰. عَلَیکَ بِذکر الله فی کُلِّ حالهٍ و لا تَنِ فیهِ، لا تقُلْ کَیفَ ذا و کم!
۱۱. فهَذا حِمَی الرَّح‍مٰن فادْخلْ مُراعیا لِحُرُماته فیها عَظِّمْهُ و التَزِمْ
۱۲. فَمَن یَعتَصِمْ بِالله یُهدَ صراطَهُ فإنْ قُلْتَ رَبِّی اللهُ یا صاحِ فاسْتقِمْ!“
  1. «آگاه و متوجّه باش! که ماه‌های حرام (رجب و شعبان و رمضان که در نزد اهل عرفان ماه‌های حرامند) از راه رسید؛ بیدار باش! تا اینکه برای مسافرت خویش توشه برداری، و این فرصت را از دست مده و غنیمت بشمار!
  2. شب‌های آن را به بیداری و روزهای آن را به روزه گرفتن سپری نما، به شکرانۀ اینکه خداوند لطف خویش را عام و شامل همگان فرموده است.
  3. و شب را جز به مقدار کمی استراحت و خواب سپری مکن؛ و نماز شب را به نحو تهجّد و بیدار و خواب بجای آور (یعنی چند رکعتی نماز بخوان و مقداری بخواب و سپس بیدار شو، و به همین ترتیب عمل نمای تا نافلۀ شب پایان پذیرد)؛ و چه بسیارند عاشقانی که هرگز در شب نمی‌خوابند!
  4. و کتاب حقّ را تلاوت نمای و آن را با بهترین صوت و زیباترین نغمه و آرام آرام قرائت کن؛ چرا که ظلمت‌ها و کدورت‌ها را تبدیل به نور و روشنایی می‌نماید.
  5. پس تو بهره‌مند نشدی، بلکه هیچ‌کس از چیزی به مانند قرآن بهره نبرده است! و هر کس غیر از گفتۀ مرا بگوید سخت در اشتباه فرو رفته، مرتکب خطا گردیده و گمان او گمان باطلی خواهد بود!
  6. و سلام بفرست بر اصل قرآن و فصل آن (که مقصود محمّد و آل محمّد صلوات الله علیهم أجمعین هستند) که آنان باقیماندگان آل الله می‌باشند، و در برابر آنان عبد محض و تسلیم و بدون اراده باش!
  7. هر کسی که در غیر حبّ آنها خود را در ذمّۀ خداوند رحمان درآورد و به اندازۀ ذرّه‌ای از محبّت غیر آنها در دل راه دهد، او محقّقاً گمراه شده و منکر نعمت ولایت آنان گردیده؛ و در این انکار خود نعمت‌های پروردگارش را از دست داده است.
  8. پس محبّت به آنها محبّت به خداوند است، و در این‌صورت تو خود را در پناه حبّ خداوند درآور؛ [ایشان ریسمان مستحکم الَهی هستند، پس به این ریسمان چنگ بزن.]
  9. و دربارۀ قرآن کوتاهی مکن، و آن را از روی لهو و لعب قرائت منمای و در معانی آن دقّت کن تا به واسطۀ دقت در قرآن به بالاترین ذروه از قلل مجد و شرف نائل آیی.
  10. و در هر حال بر تو باد به ذکر و یاد خدا؛ و مبادا کوتاهی کنی در قرائت قرآن و ذکر پروردگار! و هیچ‌گاه در این مورد عذر نیاور که: چگونه و چه مقدار به یاد او باشم. (یعنی اشتغال به امور دنیوی و تراکم شواغل و مشاغل تو باعث نشود که در این دو مهم سستی و تکاهل ورزی و آن را به عنوان عذر برای خویش تلقّی نمائی.)
  11. این ماه‌ها (رجب و شعبان و رمضان) قرقگاه‌های خداوند است؛ پس در این قرقگاه داخل شو، امّا حُرمت آن را پاس بدار و آنها را معظّم داشته، ملتزم به رعایت آداب آن باش.
  12. پس هر کسی که به خداوند معتصم شود (دست به دامان رحمت و جمال و جلال او دراز نماید و به ریسمان او چنگ بزند) خود را در صراط او می‌یابد. و اگر گفتی ”ربّی الله“، ای گوینده، روی این کلام ایستادگی نمای و دست از آن برندار!»

”قالَ عَزَّ مِن قائلٍ: ﴿ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیم‏ ﴾.[۲]

و قالَ: ﴿وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْت‏ …﴾.[۳]

و قالَ جلَّ جلالُهُ العَظیمُ: ﴿إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَه …﴾.[۴]

«خداوند عزیز می‌فرماید: ﴿و هر کسی که اعتصام به خدا پیدا کند، به‌راستی در صراط مستقیم و راه راست هدایت شده است.﴾

و نیز فرموده است: ﴿به آنچه که مأموریت یافتی پایداری و استقامت نما!﴾

و نیز پروردگار که دارای جلال و مجد و عظمت است، می‌فرماید: ﴿به‌راستی آن کسانی‌که بدین معنی اقرار نمودند که: ”پروردگار ما الله است“، و پس از این اقرار و اعتراف، استقامت و پایداری را پیشۀ خود ساختند، ملائکۀ پروردگار بر آنها فرود می‌آیند…﴾»

”اِنتَبِهوا إخوانی الأعزَّه ـ وَفّقَکمُ اللهُ لِطاعتِهِ ـ فَقَدْ دَخلنا فی حِمَی الأشهرِ ال‍حُرُمِ، فَما أعظم نِعَمَ الباری علینا و أتَمَّ!

فالواجِبُ علَینا قَبلَ کُلِّ شَیءٍ التَّوبَهُ بشُروطها اللّازمَهِ و صَلَواتِها المَعلومَهِ، ثُمَّ الاحتِماء مِنَ الکبائِرَ و الصَّغائِرِ بِقَدْرِ القُوَّه.“

«هان ای برادران عزیز و گرامی‌ام ـ که خدای شما را در طاعت خود موفّق بدارد ـ آگاه باشید! متوجّه و هشیار باشید که ما در قرقگاه داخل شده‌ایم، و همان‌گونه که در زمین‌های حرم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در غیر حرم جرم نیست در آنجا جرم محسوب می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می‌شود چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد؛ و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه نزدیک می‌شود، در این ماه‌ها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می‌رسد. پس چقدر نعمت‌های پروردگار بر ما بزرگ و تمام است! و او هر گونه نعمتی را بر ما تمام نموده است!

پس حال که چنین است، قبل از هر چیز آنچه که بر ما واجب و لازم است، توبه‌ای است که دارای شرایط لازمه و نمازهای معلومه است؛ (مقصود همان دستور توبه‌ای است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در ماه ذوالقعده الحرام داده‌اند و در کتب ادعیه مثل مفاتیح الجنان آمده و چهار رکعت نماز دارد.)[۵]

و پس از توبه، واجب‌ترین چیز بر ما پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تا جایی‌که توان و قدرت و استطاعت داریم.»

”فَلَیلَهَ الجُمُعهِ أو یَومَ الأحَدِ تُصَلّونَ صَلاهَ التّوبه لیلهَ الجمعَهِ أو نهارَها؛ ثُمَّ تُعیدونها یَومَ الأحَدِ فی الیَومِ الثّانِی مِنَ الشَّهرِ.

ثُمَّ تلتزمونَ المراقَبَه الصّغریٰ و الکُبریٰ و المُحاسَبَهَ و المُعاتَبَه بِما هُوَ أحریٰ. فَإنَّ فیها تَذکِرهً لِمَن أرادَ أن یَتَذَکَّرَ أو یَخشیٰ.“

«پس (ای برادران عزیز) دستور توبه را در شب جمعۀ اوّل ماه (رجب) یا روز جمعه، و یا روز یکشنبۀ آن، انجام داده نماز توبه را بخوانید؛ سپس آنها را در روز یکشنبۀ دوّم همان ماه تکرار و اعاده نمایید.

سپس ملتزم شوید به مراقبه، چه مراقبۀ صغری (باز داشتن نفس از آنچه که خداوند بدان راضی نیست) و چه مراقبۀ کبری (نگاه داشتن دل از آنچه محبوب نمی‌پسندد).

و نیز خود را وادار به محاسبه (حساب کشیدن از نفس) و معاتبه (سرزنش نمودن در صورت لغزش) و معاقبه (تنبیه نمودن نفس در صورت ارتکاب خلاف) به آن چیزی که شایسته و سزاوار است نمایید.

پس براستی هر کسی که در صدد متذکّر شدن به ذکر حقّ و در مقام خشیت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد می‌تواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذکّر گردد.»

”ثُمَّ أقبِلوا بقلوبکُم و داوُوا أمراضَ ذُنوبکُم و هَوِّنُوا بالاستغفار خُطوبَ عُیوبِکُم.

و إیّاکُم و هَتکَ ال‍حُرُماتِ! فَإنَّ مَن هَتَکَ و إنْ لَم یهتکِ الکریمُ علَیهِ فهُوَ مَهتوکٌ.

و أنّیٰ یُرجیٰ النّجاهُ لِقلبٍ ارتَبَکَت فیهِ الشُّکوکُ، حتّی یَسلُکَ سَبیلَ المتّقینَ و یَشرِبَ منَ الماءِ المَعینِ مَعَ المُحسنین؟! و اللهُ المُستعانُ علی نَفْسی و أنفسِکُم و هُوَ خَیرُ مُعینٍ.“

«پس از این مرحله، با دل‌های خود به خداوند رو آورده، بیماری‌های گناهانتان را معالجه و مداوا نمایید و به وسیلۀ استغفار، بزرگی و سنگینی عیوب خود را کاهش دهید.

و بپرهیزید از اینکه حریم الَهی را بشکنید و پرده‌های حجاب را بالا زده، حرمت حرم را هتک نمایید!

زیرا به‌راستی چنین شخصی در نظام تکوین بی‌آبرو و مهتوک است؛ گرچه خداوند کریم از روی کرمش، به‌حسب ظاهر آبروی او را حفظ نماید؛ و همین جزای اوست و نیازی به مجازات پروردگار ندارد!

و کجا امید نجات است برای دلی که شبهات وارد آن شده، در او نفوذ نموده است؟! (یعنی یکی از واجبات و لوازم حتمیّۀ سلوک إلی الله، یقین داشتن به مبدأ و معاد و حقّانیت طریق و شیخ و استاد است؛ و در صورت پیدایش کمترین شک و تردیدی سالک خودبه‌خود از حرکت باز می‌ماند. بنابراین محال است با وجود شک، سالک از مهلکه نجات پیدا نماید.) و چنین شخصی هرگز نمی‌تواند در راه متّقین قدم بردارد، و هیچ‌گاه قدرت ندارد به مقام محسنین راه یابد و با آنان از چشمۀ آب گوارا بنوشد.

و خداوند تنها محلّ اتّکای من و شما است و او بهترین یار و یاور می‌باشد.»

و امّا دستورالعمل این سه ماه:

”۱. عَلَیکُم بِالفرائض فی أحسنِ أوقاتها و هی مَعَ نَوافلها الإحدَی و الخمسین. فإنْ لَم تَتَمَکَّنوا فبأربَعٍ و أربعینَ. و إنْ مَنَعَتکُم شواغِلُ الدُّنْیا، فَلا أقَلَّ مِن صلاهِ الأوَّابین.

  1. و أمّا نَوافلُ اللَّیلِ فلا محیصَ منها عِندَ المؤمنین! و العَجَبُ ممَّن یَرومُ مَرتبهً مِنَ الکَمالِ و هُوَ لا یَقومُ اللَّیالِ! و ما سَمِعنا أحَدًا نالَ مَرتبهً مِنهُ إلّا بِقیامِها.“

«۱. بر شما باد به اینکه نمازهای فریضۀ خود را با نوافل آن که مجموعاً پنجاه و یک رکعت است،[۶] در بهترین اوقاتشان انجام دهید.

و اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت آن را بجا بیاورید.[۷] چنانچه باز هم شواغل دنیا شما را بازداشت، حتماً نافلۀ ظهر را که به او ”صلاه أوّابین“ می‌گویند، انجام بدهید.

و نماز ظهر را هم در وقت فضیلت انجام دهید که در قرآن بدان تأکید شده و مراد از ﴿َ الصَّلاهِ الْوُسْطى‏﴾[۸] همان نماز ظهر است.

  1. و امّا در مورد نافلۀ شب به‌خصوص باید بدانید که: انجام دادن آن در نظر مؤمنین و سالکان حضرت معبود از واجبات است و هیچ چاره‌ای جز إتیان آن نیست! و تعجّب است از کسانی که قصد رسیدن به مرتبه‌ای از مراتب کمال را داشته، ولی به قیام شب و انجام نوافل آن بی‌توجّه هستند!

و ما هیچ‌گاه ندیده و نشنیده‌ایم که احدی به یک مرحله و مرتبه‌ای از کمال راه یافته باشد مگر به واسطۀ برپاداری نماز شب!»

”۳. و عَلَیکُم بِقراءهِ القرآنِ الکریم فی اللَّیل بِالصَّوتِ الحَسَنِ الحزین، فهُوَ شرابُ المُؤمنین.

  1. و علَیکُم بِالتزام الأورادِ المعتادَهِ التی هی بید کُلِّ واحدٍ مِنکُم. و السَّجدَهِ المَعهُودَهِ مِن ۵۰۰ إلی ۱۰۰۰.“

«۳. بر شما باد به قرائت قرآن کریم در نافله‌های شب که انسان را حرکت داده، سیر او را سریع می‌نماید و برای او بسیار مفید است. تغنّی به قرآن، انسان را به خدا نزدیک می‌کند! به‌خلاف غنای محرّم که آدمی را به لهو می‌کشاند. پس تا می‌توانید در شب‌ها قرائت قرآن کنید، چرا که قرائت قرآن شراب مؤمنین است.

  1. بر شما باد اینکه: به انجام دادن اوراد و اذکاری که هر یک از شما به عنوان دستور در دست دارید، ملتزم و متعهد باشید.

و بر شما باد به مداومت سجدۀ یونسیّه و گفتن ذکر یونسیّه: ﴿ْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمین‏[۹] در سجده از پانصد تا هزار مرتبه.»

”۵. و زیارَهِ المَشهد المُعظَّم الأعظم کُلَّ یومٍ. و‌ إتیانُ المساجدِ المعظَّمَه ما أمکنَ، و کذا سائِرُ المساجدِ. فَإنَّ المُؤمنَ فی المسجد کالسَّمَکه فی الماءِ.

  1. وَ لا تترُکوا بَعدَ الصلواتِ المفروضاتِ تسبیحهَ الصدِّیقه صلواتُ اللهِ علیها، فإنَّها مِنَ الذِّکر الکبیر. وَ لا أقَلَّ فی کلِّ مَجلِسٍ دَورَهٌ.“

«۵. بر شما باد به زیارت مشهد اعظم (که مراد همان حرم مطهّر أمیرالمؤمنین و قبر نورانی آن بزرگوار است). و نیز سایر مشاهد مشرّفۀ اهل البیت علیهم السّلام و مساجد معظمه مانند: مسجد الحرام، مسجد النّبی، مسجد کوفه، مسجد سهله و به‌ طور کلّی هر مسجدی از مساجد؛ زیرا مؤمن در مسجد، همانند ماهی است در آب دریا!

  1. و هیچ‌گاه پس از نمازهای واجب خود، تسبیحات حضرت صدّیقه صلوات الله علیها را ترک ننمایید؛ زیرا این تسبیحات، یکی از انواع ”ذکر کبیر“ شمرده شده است. [لااقلّ بعد از هر نماز یک دوره این تسبیحات را بخوانید!]»

”۷. و مِنَ اللّازمِ المُهمِّ الدُّعاءُ لفرجِ الحجَّه صَلواتُ اللهِ عَلیهِ فی قُنوتِ الوَتر؛ بَل فی کُلِّ یومٍ و فی جمیع الدَّعوات.

  1. و قراءهُ الجامعه فی یومِ الجُمُعه، أعنی الجامعهَ المعروفَهَ المشروحَه.
  2. و لا تَکونُ التّلاوَه أقلَّ مِن جُزءٍ.“

«۷. یکی از وظایف مهم و لازم برای سالک إلی الله، دعا برای فرج حضرت حجّت صلوات الله علیه در قنوت «وَتر» است؛ بلکه باید در هر روز و در همۀ اوقات و همۀ دعاها، برای فرج آن بزرگوار دعا نمود.

  1. ۸. و یکی دیگر از وظایف لازم و مهم، قرائت زیارت جامعه، معروف به ”جامعۀ کبیره“ در روز جمعه است.
  2. لازم است که قرائت قرآن حتماً کمتر از یک جزء نباشد.»

”۱۰. و أکثِروا مِن زیاره الإخوَان الأبرار؛ فإنّهم الإخوانُ فی الطّریق، و الرَّفیقُ فی المَضیق.

  1. و زیارهِ القبور فی النَّهار غبًّا، و لا تزورُوا لَیلًا.

مَا لنا… و لِلدُّنْیا؟! قَد غرَّتْنا! و شَغَلَتْنا وَ اسْتهوَتْنا و لَیست لَنا!!

فَطوبیٰ لرجالٍ أبدانُهم فی النّاسوت و قلوبُهُم فی اللّاهوتِ… أُولَئک الأقلّونَ عدَدًا… و الأکثرونَ مَدَدًا… أقولُ ما تسمَعونَ، و أستغفرُ اللهَ.“

«۱۰. تا می‌توانید بسیار به دیدار و زیارت برادران نیکوکار خود بشتابید؛ چرا که به‌راستی آنها برادرانی هستند واقعی که در تمام مسیر، همراه انسانند و با رفاقت خویش، آدمی را از کریوه‌های نفس و تنگناها و عقبات آن عبور می‌دهند!

  1. به زیارت اهل قبور ملتزم باشید، ولی نه به‌صورت مداوم و همه روزه (مثلاً در هفته، یک روز انجام بگیرد)؛ و نباید زیارت قبور در شب واقع گردد.

ما را با دنیا چه کار؟! به‌راستی دنیا ما را فریب داده، به پستی و ذلّت کشانید! ما را از مقام عزّت و رفعت پایین آورد! و دنیا پست‌تر از آن است که برای ما هدف قرار گیرد! پس آن را برای اهل دنیا واگذارید!!

پس به به! خوشا به حال آن مردانی که بدن‌های آنان در این عالم خاکی است ولی قلوبشان در عالم لاهوت، یعنی در عالم أحدیّت و واحدیّت و عزّ پروردگار در پرواز می‌باشد!

و این افراد، اگرچه از نظر تعداد بسیار کم هستند، ولیکن از نظر قوّت و مدد و از جهت واقعیّت و اصالت و حقیقت دارای اکثریت می‌باشند.

من می‌گویم آنچه را که شما می‌شنوید، و از ذات اقدس حضرت حق طلب مغفرت می‌نمایم.» (۱۳۵۷ ه‍ . ق)

این دستوراتی است که مرحوم قاضی به شاگردان خود داده است، و رفقا این دستورات را در این سه ماه انجام می‌دهند؛ البته این اعمال را در حدّ امکان، هر کسی که نمی‌تواند هر روز را روزه بگیرد، حتّی‌الإمکان ۵ روز از رجب و ۱۰ روز از شعبان را بگیرد؛ خلاصه به‌حسب ملاحظۀ مزاج و قوّه و حال و استعداد بگیرد.

و قراءه القرآن در شب علی حدّ القدره.

اگر می‌‌توانی نخواب؛ و اگر کسی نمی‌تواند همه شب را نخوابد، صب باشد (صب یعنی جگر سوخته، بیدار خوابی کند، شب زود بخوابد و سعی کند بیدار خواب کند طوری که بدن استراحت خود را بگیرد.)

مرحوم قاضی اوّل شب می‌خوابیدند، بعد نماز می‌خواندند و بعد می‌خوابیدند و باز نماز می‌خواندند؛ همین‌طور تا دو ساعت به اذان که دیگر نمی‌خوابیدند. مرحوم آخوند ۳ ساعت به اذان صبح بیدار بودند.

اگر نافلۀ شب را بجا نیاورید، فایده ندارد و عرفان معنی ندارد؛ عرفان به عمل است نه به گفتن!

اللَّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد

 

منبع: کتاب مهرتابناک، ج۱، ص ۲۲۵

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا