جلسه ۱ درس خارج فقه، مبحث حج

موضوع: مقدمه

سخنران حضرت آیت اللـه حاج سیّد محمّد محسن حسینی طهرانی – تاریخ: ۱۴۲۸ ه.ق

[button color=”orange” size=”small” link=”http://file.pormatlab.com/kimiyasaadat/haj001.mp3″ icon=”” target=”false”]دریافت صوت[/button]

[button color=”red” size=”small” link=”http://file.pormatlab.com/kimiyasaadat/haj001.pdf” icon=”” target=”false”]دریافت متن[/button]

چکیده:

۱- مجتهد ومستنبِط در نگرشش نسبت به مدارک باید به جهت کلیّ مدرک توجه داشته باشد و بعداً جزئیات را از آن کلیات استنباط و استخراج کند. لذا فقهای سابق کتبی مثل قواعد و مبسوط و لمعه و شرایع را متن و مدرک قرار می دادند چون روی توجه آنها به نفس ادلّه بوده نه بیان احکام ظاهری.

۲- توجه به متونی مثل عروه و نظائر آن، ذهن را از توجه به کلیات فقه به مرتبه احکام ظاهری عملی تنزّل می دهد و جلوی رشد و فکر را می گیرد.

۳- مراد از کلیات مورد نظر در مسائل فقهی شاخه های کلی بحث است مثل بحث از اینکه حج متشکل است از واجباتی و محرّماتی و کفاراتی و غیر ذالک.

۴- یک فقیه قبل از اینکه بخواهد نظر فقیه دیگری را در استنباط احکام ملاک قراردهد باید به خود آن احکام برسد زیرا نظرات فقهاء دیگر فهم آنهاست و فهم آنها از مطلب، به دیگری ربطی ندارد مگر برای عوام.

۵- فقه یعنی انطباق اصول با آیات و روایات و فلسفه شرکت در درس فقه ممارست این مطلب و آشنایی با کیفیت ورود و خروج و استحصال مطلب است، روش صحیح درس خارج فقه این است که انسان فرض کند هیچ فقیهی تا بحال بعد از ائمه نیامده، ما هستیم و آیات و روایات.

۶- در قضیه حج، نسبت به انطباق شانه انسان با بیت(کعبه) هیچ روایتی نداریم.

۷- امام علیه السلام حکم الله را بیان می فرماید برای همه چه مجتهد چه اهل عرف و هر کسی باید به میزان سعه وجودی خودش به مقصود و منظور امام برسد مثلاً در جائی داریم امام رضا علیه السلام پاسخ یک سؤال را ندادند فقط خندیدند، حال باید به این رسید که مقصود امام علیه السلام از خنده چه بوده است در حالیکه سائل پاسخش را دریافت کرد.

۸- اینکه ائمه مردم را در اخذ احکام رجوع به افرادی داده اند یا فرموده اند فلانی ثقه است یا ورع است مرادشان این بوده است که این افراد مجتهداند و اصول را از ما گرفته و فروع را از آنها استخراج می کنند والاّ صرف دروغ نگفتن فلانی که دلالت بر مطلب ندارد پس فقیه و مجتهد کسی است که مطالب امام علیه السلام را گرفته، با اندوخته ذهنی اش احکام فروعات را بدست آورد.

۹- تطبیق فروع از کلیات از احاطه نسبت به فقه و مسائل اخلاقی و اجتماعی حاصل می شود لذا افراد مختلف می شوند رتبه محمد بن ابی عمیر و یونس و محمد بن مسلم یکی نیست.

۱۰- روایت «إن هذا  و اشباهه یُعرف مِن کتاب الله» صریحاً دلالت می کند بر اینکه اجتهاد کنید.

۱۱- اجتهاد در این زمان سخت تر است از زمان ائمه یکی به خاطر عدم دسترسی به امام دوّم کربات فروع و مسائل مستحدثه در این زمان

۱۲- روش بحثهای حوزوی امروزه، ما را به منویات ائمه در روایت نمی رساند بعنوان نمونه امروز کسی که بفهمد چرا  “من ادرَکَ عرفى فقد ادرک الحج” در حوزه نیست و فقط نگاه خشک به روایات است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن