غريق بحر بلايم ز كربلات حسين جان

شعرى در رثاى حضرت أباعبدالله الحسين عليه السّلام

غريق بحر بلايم ز كربلات حسين جان

همى بنالم چون نى ز نينوات حسين جان‏

دو كون در خور يك موى اصغر تو نباشد

چو كار در تو فتد چيست خون‏بهات حسين جان‏

ز هست و نيست گذشتى و عدل نيست جزايت

به جز خدايى خود گر دهد جزات حسين جان‏

قيامتى كه بگويند آن نبود كه زينب

بگرد نعش تو زد حلقه با بنات حسين جان‏

ميان آن همه لشكر تو را گذاشت

كجا شد عجب ز غيرت عبّاس با وفات حسين جان‏

چه گوى بود كه از كوى عاشقان بربودى

مولّهت شده ذرّات كائنات حسين جان‏

به عشق بازيت اوهام انبياى معظّم

چو شه در عرصه شطرنج گشته مات حسين جان

 

منبع: کتاب مطلع انوار ج ۹ ص ۲۷۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا